دفتر آزادنویسی دفتر آزاد نویسی فانوس شب | شریف کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Mers~
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها پاسخ‌ها 200
  • بازدیدها بازدیدها 7,216
  • کاربران تگ شده هیچ

Sharif

کاربر انجمن
سطح
8
 
تاریخ ثبت‌نام
18/11/23
ارسالی‌ها
456
پسندها
841
امتیازها
5,883
مدال‌ها
9
  • #51
و طراوت نگاهت، نگاهم را تا ابد قفل خود ساخت.
 
امضا : Sharif

Sharif

کاربر انجمن
سطح
8
 
تاریخ ثبت‌نام
18/11/23
ارسالی‌ها
456
پسندها
841
امتیازها
5,883
مدال‌ها
9
  • #52
پاد‌زهرِ در چشمان نافذت نهفته، که جز آن هیچ پادزهر دنیا نمی‌تواند زهر دلتنگی‌ات را از وجودم برکند
 
امضا : Sharif

Sharif

کاربر انجمن
سطح
8
 
تاریخ ثبت‌نام
18/11/23
ارسالی‌ها
456
پسندها
841
امتیازها
5,883
مدال‌ها
9
  • #53
کالیکلماتور
و تحسر زشت‌ترین بیماری قلبی‌ست!
 
امضا : Sharif

Sharif

کاربر انجمن
سطح
8
 
تاریخ ثبت‌نام
18/11/23
ارسالی‌ها
456
پسندها
841
امتیازها
5,883
مدال‌ها
9
  • #54
و سرنوشت چه خوش نشاند تو را در قلب من.
 
امضا : Sharif

Sharif

کاربر انجمن
سطح
8
 
تاریخ ثبت‌نام
18/11/23
ارسالی‌ها
456
پسندها
841
امتیازها
5,883
مدال‌ها
9
  • #55
شبی زیبایی‌های جهان را یکایک شمردم! ههه‌اش توصیفی از وجود تو بود.
 
امضا : Sharif

Sharif

کاربر انجمن
سطح
8
 
تاریخ ثبت‌نام
18/11/23
ارسالی‌ها
456
پسندها
841
امتیازها
5,883
مدال‌ها
9
  • #56
می‌دانی فرق میان حس وابستگی و دلبستگی چیست؟
وابستگی حسی‌ست که روزی تمام می‌شود، اما دلبستگی تا قلب در سینه می‌تپد باتو همراه‌ست.
پس باید کسی را در زندگی انتخاب کنیم که دلبسته‌ای ماست و دلبسته‌اش هستیم نه وابسته.
 
امضا : Sharif

Sharif

کاربر انجمن
سطح
8
 
تاریخ ثبت‌نام
18/11/23
ارسالی‌ها
456
پسندها
841
امتیازها
5,883
مدال‌ها
9
  • #57
حالم خوب است!
جمله‌ای که همیشه به زبان می‌آوریم، اما ای کاش با زمزمه‌ کردنش، تحولی در روح‌مان نیز رخ می‌داد و حال‌مان واقعا خوب می‌شد.
با پژاوک واژه " خوب" همه‌ای اتفاقات ناخوشایند و دلهره‌آور از ذهن‌ و دل‌مان رخت سفر می‌بست؛ بی‌آن‌که نگاهی به عقب بی‌اندازد.
شاید آن‌ موقع بود که لبخند‌های واقعی، بعد از این جمله زینت افزای چهره‌ها می‌شد؛ نه یک لبخندِ تلخِ مصنوعی.
 
آخرین ویرایش
امضا : Sharif

Sharif

کاربر انجمن
سطح
8
 
تاریخ ثبت‌نام
18/11/23
ارسالی‌ها
456
پسندها
841
امتیازها
5,883
مدال‌ها
9
  • #58
دیدی موریانه چگونه در دل چوب جا گرفته ذره‌ذره می‌خوردش و نابودش می‌کند!
فعلاً من حس همان چوبی را دارم که از درون موریانه‌ها بهش هجوم آوردند و آهسته‌آهسته به مرز نابودی می‌کشاندش.
 
امضا : Sharif

Sharif

کاربر انجمن
سطح
8
 
تاریخ ثبت‌نام
18/11/23
ارسالی‌ها
456
پسندها
841
امتیازها
5,883
مدال‌ها
9
  • #59
و گاه چقدر دلم پرواز می‌خواهد؛ کاش همچو پرندگان بالی داشتم تا پرواز می‌کردم به هرآن‌سوی که تو بودی.
 
امضا : Sharif

Sharif

کاربر انجمن
سطح
8
 
تاریخ ثبت‌نام
18/11/23
ارسالی‌ها
456
پسندها
841
امتیازها
5,883
مدال‌ها
9
  • #60
می‌بینی چطور فتاده‌ام!
این من نبودم.
منی قبلی مستحکم‌تر از این‌ها بود
اما حالا فتاده‌ترین عالمم
می‌دانی عشقت چه بلایی سرم آورد
حالا زمانی که مقابل آیینه قرار می‌گیرم خود را مانند مستحاث می‌نگرم؛ از منی قبلی دیگر خبری نیست.
 
امضا : Sharif

موضوعات مشابه

عقب
بالا