متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

گفتمان‌آزاد خون درنا سرخ نیست | جانان.م کاربر انجمن یک رمان

دلبـر که جان فرسود از او

نویسنده انجمن
سطح
39
 
ارسالی‌ها
948
پسندها
44,052
امتیازها
58,773
مدال‌ها
26
سن
28
  • نویسنده موضوع
  • #1
رمان: خون درنا سرخ نیست
نویسنده: جانان.م
ژانر: #اجتماعی #جنایی #عاشقانه

خلاصه: آدم‌های شهر همیشه برای لقمه‌ای نان می‌دوند. فقیر و غنی ندارد، همه در حال دویدنند. رفیق قدیمیِ عطا برای نان، برای سفره‌ی بزرگ‌تر به بیراهه می‌رود.درنا در خیال خودش نجات‌دهنده است. انتخاب می‌کند و مسیر جدیدی را پیش روی خودش می‌بیند.در این میان کسی کشته می‌شود. بهنام، به عنوان بازپرس ویژه‌ی قتل، درگیر حل کردن معمای قتل شده و کم کم پی می‌برد که در زندگی شخصی خودش هم معماهایی لاینحل وجود دارند.


 
آخرین ویرایش توسط مدیر

خاکستر

نو ورود
سطح
4
 
ارسالی‌ها
30
پسندها
106
امتیازها
490
مدال‌ها
3
  • #2
شروع رمان خیلی عالی به نظر می‌رسه‌. طوری که هر طور شده خواننده رو ترغیب کرد تا ادامه‌اش بده‌.
نقطه‌ای که خیلی جذابش میکنه اینه که از شروع رمان نمی‌ذاره که خواننده همون‌جوری راحت همون‌جا بشینه و نگاه کنه. خواننده رو با دادن ویژگی‌های مخصوصی به شخصیت‌اصلی‌ها اونم همون اول داستان درگیر میکنه. انگار که همون اول خواننده رو عاشق موهای فرفری عطا و لودگی‌های مُری می‌کنه، تا به همین راحتی نتونه بذاره و بره. من هرچی داستان بیشتر می‌گذشت، بیشتر درگیر شخصیت‌اصلی‌ها مخصوصا عطا و مُری میشدم و داستان از نظر شخصیت‌پردازی
طوری که تکراری نباشه،
عالی بود.
روزمرگی‌هایی که داستان نشون می‌داد واقعا قابل لمس و حس کردن بود‌. ذره‌ای به نظر دور از واقعیت نمی‌رسید و انگار واقعا میتونستیم اون بو و رنگ و حس رو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

دردانه. ع.

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,365
پسندها
10,603
امتیازها
30,873
مدال‌ها
18
  • #3
سلام
جدا از قلم خوب نویسنده و داستان مهیج رمان چیزی که بیشتر از همه نظر منو جلب کرد شخصیت پردازی بی نقصش بود نویسنده با توانایی کامل شخصیتها را چنان معرفی کرده بود که به وضوح میتوانستی تصور کنی و نکته دوم جزئیات دقیق خصوصا در مورد روند کار پلیس و بازپرس بود که اثر را متمایز کرده بود و نشان میداد تحقیقات جامعی پشت اثر هست. به نویسنده خوش ذوق و توانا تبریک میگم بابت نوشتن چنین رمان محشری امیدوارم هرچه سریعتر روند پارتگذاری رو از سر بگیره
 
امضا : دردانه. ع.

حصار آبی

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ویرایش
سطح
34
 
ارسالی‌ها
10,309
پسندها
25,042
امتیازها
83,373
مدال‌ها
53
  • مدیر
  • #4
سلام جانانانم، تو همخواهی شرکت کردم ولی متاسفانه فرصت همراهی نداشتم، من اونو تو گروهی که پارت‌گذاری رمانت رو انجام میداد منظورم تل هستش دنبال می‌کردم و مثل همیشه در عجب این اطلاعات جامعت هستم. باید بگم واسه سرو پناه، برای فهمیدن رتبه‌ها و سلسله مراتب پلیس‌ها و اینا تقریبا نت رو شخم زدم و آخرش نگاهم به جریانات مثل نگاه الانت نشد. شخصیتا رو طوری زنده جلوه دادی که گرچه من زیاد جلو نرفتم ولی از باور اینکه چقدر راحت اونا رو خط می‌زنی انگار که نه انگار به من خواننده تلقین شده که ما قرار تا آخر باهاشون همراه بشیم و حالا می‌بینیم انقدر زود به آخر رسیدیم.
فکر کنم جدی باید بجای تحقیق توی اینترنت و پرسش از اینو اون، فقط کارای تو درسته قورت بدم.
و یا مستقیم بیام باهات گپ بزنم و هر چی سؤال هست بپرسم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : حصار آبی

HOOYAR

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
203
پسندها
1,829
امتیازها
11,713
مدال‌ها
8
سن
18
  • #5
سلام
ابتدا میخواستم از قلم نویسنده تشکر کنم چون هنر رمان‌نویسی یعنی اینکه احساس نوشته رو به خواننده منتقل کردن و من خیلی لذت بردم از اینکه این کار به نحو احسنت انجام شده بود. کارکترها کاملاً از نظر شخصیتی و خصوصیات ظاهری به خوبی توصیف شده بودن
رمان کاملا غیر قابل پیش‌بینی بود و از این نظر قلم نویسنده قابل ستایشه
من بیشتر از همه از این لذت بردم که نویسنده اطلاعات بالایی نسبت قوانین دادگستری و حقوقی داشت و این اطلاعات رو با خواننده به نحو احسنت در میون گذاشت و به صورت کاملاً حرفه‌ای به برخی قوانین کنایه هم زد از این نظر که یک زن وقتی از زندگی زناشوییش لذت نمیبره یا دل مرده شده چرا دلیل موثقی برای دادگاه نیست
همچنین بنده از مشکلات خانوادگی‌ای که نویسنده به صورت خیلی آشکار و شفاف به اون در...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : HOOYAR

معصومه فخیری

رفیق جدید انجمن
سطح
4
 
ارسالی‌ها
67
پسندها
306
امتیازها
1,723
مدال‌ها
4
  • #6
خیلی از خوندن رمانتون لذت بردم. مرگ مری قابل پیش بینی نبود. و همین امر باعث شده بود خواننده جذب رمان بشه. توصیف مکان و شخصیت پردازی و... به خوبی انجام شده بود.
از اینکه به بعضی از مشکلات اجتماعی هم اشاره کرده بودید متشکرم.
قلمتون پایدار
 
امضا : معصومه فخیری

ᎩᎧᏦᎩᏗ

نویسنده ادبیات
سطح
15
 
ارسالی‌ها
550
پسندها
4,959
امتیازها
21,973
مدال‌ها
21
  • #7
خب... اول از همه سلام و خسته نباشید و منو پذیرا باش خانوم نویسنده:)))
حالا بریم سراغ نظر بنده...!


خلاصه رمان جذابیت کافی داره
نه انقدر مجهوله که آدمو گیج کنه، نه انقدر همه چی ساده و مشخصه که جذابیتش کم بشه.
مقدمه هم با سوژه رمان و نام انتخابی همخوانی داره، و حتی بخشی از اونو ما در ادامه رمان شاهدیم؛ وقتی که توی مقدمه گفته شد، مردی که زیر درخت زیتون می‌میرد، در واقع مشخص شد منظور همون موری هست که جسدش زیر درخت پیدا می‌شه.
کلا در مقدمه کماکان به مسائل و مصاعب شخصیت های داستان اشاره شده و همه‌ی اونها را نشونه و نمادی از مرگ درنا معرفی کرده.
آغاز رمان بیشتر حول عطا و مری می‌چرخه و همین اوایل تفاوت بین این دو تا کاملا خودشو نشون می‌ده...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : ᎩᎧᏦᎩᏗ

A.Khani

نو ورود
سطح
1
 
ارسالی‌ها
48
پسندها
197
امتیازها
503
مدال‌ها
1
  • #8
سلام اول یه خسته نباشید میگم به خدمت نویسنده عزیز که واقعا قلمش خوش درخشیده، رمان ریتم خوبی داره و شخصیت پردازیشم خوبه از شخصیت عطا هم خیلی خوشم اومد و جدا از رمان معلومه که نویسنده وقت زیادی برای رمان گذاشته اطلاعاتی که در متن رمان مشاهده میکنیم رو کمتر کسی شاید بدونه و یه نکته که باید بگم اینه که بنظرم اگه نویسنده رمان رو به زبون ساده امروزی مینوشت خواننده درک بهتری از رمان داشت ولی با این حال نویسنده از کلمات سخت و دشواری استفاده نکرده تا خواننده گیج بشه در کل با همین روال ادامه بده
 

دلبـر که جان فرسود از او

نویسنده انجمن
سطح
39
 
ارسالی‌ها
948
پسندها
44,052
امتیازها
58,773
مدال‌ها
26
سن
28
  • نویسنده موضوع
  • #9
سلام به شما رفیق جدید من و درنا:day-dreaming:
به خاطر تأخیر در پاسخگویی معذرت منو بپذیر:x3:
شروع رمان خیلی عالی به نظر می‌رسه‌. طوری که هر طور شده خواننده رو ترغیب کرد تا ادامه‌اش بده‌.
نقطه‌ای که خیلی جذابش میکنه اینه که از شروع رمان نمی‌ذاره که خواننده همون‌جوری راحت همون‌جا بشینه و نگاه کنه. خواننده رو با دادن ویژگی‌های مخصوصی به شخصیت‌اصلی‌ها اونم همون اول داستان درگیر میکنه. انگار که همون اول خواننده رو عاشق موهای فرفری عطا و لودگی‌های مُری می‌کنه، تا به همین راحتی نتونه بذاره و بره. من هرچی داستان بیشتر می‌گذشت، بیشتر درگیر شخصیت‌اصلی‌ها مخصوصا عطا و مُری میشدم و داستان از نظر شخصیت‌پردازی
طوری که تکراری نباشه،
عالی بود.
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

دلبـر که جان فرسود از او

نویسنده انجمن
سطح
39
 
ارسالی‌ها
948
پسندها
44,052
امتیازها
58,773
مدال‌ها
26
سن
28
  • نویسنده موضوع
  • #10
سلام
جدا از قلم خوب نویسنده و داستان مهیج رمان چیزی که بیشتر از همه نظر منو جلب کرد شخصیت پردازی بی نقصش بود نویسنده با توانایی کامل شخصیتها را چنان معرفی کرده بود که به وضوح میتوانستی تصور کنی و نکته دوم جزئیات دقیق خصوصا در مورد روند کار پلیس و بازپرس بود که اثر را متمایز کرده بود و نشان میداد تحقیقات جامعی پشت اثر هست. به نویسنده خوش ذوق و توانا تبریک میگم بابت نوشتن چنین رمان محشری امیدوارم هرچه سریعتر روند پارتگذاری رو از سر بگیره
سلام به دردانه جان:day-dreaming:
معذرت منو بابت تأخیر در پاسخگویی بپذیر:x3:
خیلی مفتخرم که همراه درنای من شدی و به دلت نشسته.
و ممنونم که نظرت رو برام نوشتی و باعث خوش اقبالی منه که همچین...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
عقب
بالا