- ارسالیها
- 19
- پسندها
- 58
- امتیازها
- 90
- نویسنده موضوع
- #11
از روی صندلی بلند میشود و با قدمهای بلند خود را به او میرساند و صدایش میزند.
- خانم چند لحظه برمیگردین؟
میایستد. به سمت مرد برمیگردد و سؤالی نگاهش میکند. مرد دوم، نگاهش با شک بین اتاق و آن دختر در نوسان بود.
دختر بیحوصله منتظر حرف مرد میشود.
- امرتون؟
مرد روبه همراهش برمیگردد و مخاطب قرارش میدهد:
- امیر برو اتاق و چک کن.
امیر سر تکان میدهد و به سمت اتاق میرود.
مرد به اتیکت چسبانده شده بر مقنعهاش نگاهی میاندازد و با چشمانی که به دنبال واکنش اشتباهی از او بود، مخاطب قرارش میدهد:
- میتونم صورتتون و ببینم؟دختر بیحوصله ماسکاش را پایین میکشد.
- خب؟
مرد موشکافانه نگاهش میکند.
امیر به سمت مرد میآید و به او اطمینان میدهد که سایه در اتاقش است. ولی مرد دستبردار...
- خانم چند لحظه برمیگردین؟
میایستد. به سمت مرد برمیگردد و سؤالی نگاهش میکند. مرد دوم، نگاهش با شک بین اتاق و آن دختر در نوسان بود.
دختر بیحوصله منتظر حرف مرد میشود.
- امرتون؟
مرد روبه همراهش برمیگردد و مخاطب قرارش میدهد:
- امیر برو اتاق و چک کن.
امیر سر تکان میدهد و به سمت اتاق میرود.
مرد به اتیکت چسبانده شده بر مقنعهاش نگاهی میاندازد و با چشمانی که به دنبال واکنش اشتباهی از او بود، مخاطب قرارش میدهد:
- میتونم صورتتون و ببینم؟دختر بیحوصله ماسکاش را پایین میکشد.
- خب؟
مرد موشکافانه نگاهش میکند.
امیر به سمت مرد میآید و به او اطمینان میدهد که سایه در اتاقش است. ولی مرد دستبردار...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر