فال شب یلدا

  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

داستان کوتاه در حال تایپ داستان کوتاه تبعید از زندگی | یاسمین سعیدی (بهار۷۸) کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع bahar.78
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 4
  • بازدیدها 220
  • کاربران تگ شده هیچ

bahar.78

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
8
پسندها
27
امتیازها
33
  • نویسنده موضوع
  • #1
عنوان: تبعید از زندگی
ژانر: ترسناک، فانتزی، اجتماعی
نویسنده: یاسمین سعیدی
کد داستان: 603
ناظر: Seta~ ستایش؛


خلاصه: هر کدامشان، در یکی از شب‌های این شهر، به خانه‌ای مرموز و تاریک وارد می‌شوند. از آن روز گم شدنشان به معمایی تبدیل شده که هیچ کس قادر به حل آن نیست. حالا سعید، تنها بازمانده‌ی این خانه، باید با شجاعت و کنجکاوی خود به جستجوی حقیقت بپردازد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Sara_D

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,319
پسندها
16,667
امتیازها
39,073
مدال‌ها
24
  • مدیر
  • #2
Screenshot_۲۰۲۴۰۷۱۲_۱۲۴۱۳۱_Samsung Internet.jpg
"والقلم و مایسطرون"
نویسنده‌ی عزیز، ضمن خوش‌آمد گویی، سپاس از انتخاب این انجمن برای منتشر کردن داستان خود،
خواهشمندیم قبل از تایپ داستان خود قوانین زیر را به دقت مطالعه فرمایید!
قوانین **♡ تاپیک جامع مسائل مربوط به داستان‌کوتاه ♡**

و برای پرسش سوالات و اشکالات خود در رابطه با داستان به لینک زیر مراجعه فرمایید!
♧♡ تاپیک جامع برای مسائل رمان نویسی ♧♡

برای انتخاب...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Sara_D

bahar.78

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
8
پسندها
27
امتیازها
33
  • نویسنده موضوع
  • #3
مقدمه:​
ما نمردیم، اما برای مدتی در مرگ به سر می‌بردیم؛ گویی در این مدت، از زندگی خود تبعید شده بودیم.
 

bahar.78

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
8
پسندها
27
امتیازها
33
  • نویسنده موضوع
  • #4
رهام اشرفی
مه به هوای تاریک شب پیوسته است و صدای هوهوی باد، به خوف شب می‌افزاید. برگ‌ها بی‌تاب خود را به هم می‌کوبند، گویی می‌خواهند مرا از رفتن به آن خانه بازدارند؛ اما نمی‌توانند. من باید ثابت کنم که آن‌ها اشتباه می‌کنند. آن مرد، همه‌ی دوستانم و حتی رستا، خواهر بزرگترم، به من گفته‌اند که آن خانه تسخیر شده است، اما به قول مادرم، از بچگی کله‌شق بودم.
به خانه رسیدم. درب حیاط را باز می‌کنم و با منظره‌ای از درختان خشکیده مواجه می‌شوم. صدای هوهوی باد بیشتر می‌شود. روی یک قسمت از دیوار حیاط نوشته شده است: "خانه‌ی ارواح". این‌ها می‌خواهند به من هشدار بدهند، اما من نباید توجه کنم. باید بروم و ثابت کنم که اشتباه می‌کنند. فکرش را بکن! چند روز بعد، همه در محله می‌بینند پسری که تا آن موقع مسخره‌اش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

bahar.78

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
8
پسندها
27
امتیازها
33
  • نویسنده موضوع
  • #5
رستا اشرفی
روی تختم نشسته‌ام و به آیدا که رو به رویم نشسته است نگاه می‌کنم. آیدا می‌خندد و می‌گوید:
«آخه من چی بگم؟»
مکثی می‌کند و ادامه می‌دهد:
«یعنی می‌گی خونه رو تسخیر کردن؟ نمیشه بابا، اینا همش خرافاته.»
می‌گویم:
«دو هفته‌ست رهام گم شده. من باید برم دنبالش.»
آیدا می‌گوید:
«اصلاً مگه نمی‌گی خونه تسخیر شده؟ خب تو هم خطرناکه بری اونجا.»
از جایم بلند می‌شوم و با عصبانیت فریاد می‌زنم:
«دارم می‌گم رهام از وقتی رفته توی اون خونه دیگه نیومده. یه بلایی سرش اومده.»
آیدا نفس عمیقی می‌کشد. چند ثانیه بعد می‌گوید:
«حداقل کسی رو نداری باهات بره؟»
می‌گویم:
«چرا، آقای سماواتی هست.»
روی تخت دراز می‌کشم. آیدا کیفش را از روی میز کنار تخت برمی‌دارد و می‌گوید: «من برم دیگه.»
جوابش را نمی‌دهم. سکوت همه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا