• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

در حال تایپ رمان ژیزل | کارگروهی کاربران انجمن یک رمان

Ellery

ویراستار انجمن + ناظر رمان
ویراستار انجمن
تاریخ ثبت‌نام
3/1/23
ارسالی‌ها
177
پسندها
991
امتیازها
5,063
مدال‌ها
9
سطح
8
 
  • نویسنده موضوع
  • #11
جوزف گفت:
- خب ببین جدیدترین برنامه‌ای که پیش‌رو داریم، یه مسابقه هست که تو نیویورک برگزار میشه. سالن آمفی تئاتر متروپولیتن؛ اما خب ما نیاز به یک رقاص داشتیم. چون شرط مسابقه همینه تعداد اعضای گروه مهم نیست؛ فقط مهم اینکه یک رقصنده ما بین اعضا باشه
که ما تصمیم گرفتیم تو رو انتخاب کنیم. بلیط و هتل رو از قبل رزرو کردیم.
- چه خوب، خب اجرا کِی هست؟
ناتالی جواب داد:
- دو هفته دیگه و ما باید سه‌شنبه هفته بعد اونجا باشیم!
سری تکان دادم این بهترین اتفاقی بود که می‌توانست برای من بیافتد.
بعد از کمی صحبت برای انتخاب آهنگ، به چهار آهنگ رسیدیم. حالا باید رای می‌گرفتیم.
(careless whisper
calm down
cardigan
whenever whenever)
هر کدام سبک خود را داشتند؛ اما من آماده بودم تا همین حالا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Ellery

Ellery

ویراستار انجمن + ناظر رمان
ویراستار انجمن
تاریخ ثبت‌نام
3/1/23
ارسالی‌ها
177
پسندها
991
امتیازها
5,063
مدال‌ها
9
سطح
8
 
  • نویسنده موضوع
  • #12
من برای طراحی رقص کلماتی را به صورت مخفف روی برگه می‌نوشتم تا وقتم را کمتر بگیرد. آن برگه را نمی‌توانی به کسی نشان بدهی! زیرا از آن سر در نمی‌آورد. این‌بار هم شروع کردم.
«گردش به چپ، حرکت پروانه، زرافه تشنه و... .»
بعد از آخرین پارت آهنگ، شروع کردم دست زدن براشون.
جوزف گفت:
- یه بار دیگه بریم؟
به اتاق نگاه کردم و درحال هماهنگی نوشته‌هایم با فضای اتاق بودم؛ اما من نیاز داشتم تا در اتاق، آیینه داشته باشم.
پس به ناتالی نگاه کردم که گفت:
- اینجا اتاق تمرینه اون جیزی که تو ذهنته رو هم داره.
سپس به سمت دیواره‌ها رفت و پرده‌ها را کنار زد. حالا اتاق شبیه به یک اتاق رقص شده بود. جوزف با سه شماره دوباره با درام شروع کرد. من هم رقص را شروع کردم. اول آرام شروع کردم، دقیقا شبیه به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Ellery

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا