- ارسالیها
- 1,927
- پسندها
- 21,098
- امتیازها
- 44,573
- مدالها
- 21
- نویسنده موضوع
- #1
کد رمان: 5752
ناظر:
Seta~
ناظر:

خلاصه: سالها قبل، جادوگر بزرگی وجود داشت؛ اما اون با بقیه متفاوت بود. برخلاف بقیه جادوگرهای هستهدار که توی قلبشون هسته داشتن، هسته جادویی اون در دست چپش بود. نوادگان اون جادوگر، چپدست بودن، و به این نژاد «چپدست» لقب داده شد، که تبدیل به نام خانوادگیشون شد که چه دختر و چه پسر، نسل به نسل به ارث میرسید این داستان من، لیلی گمشده هست. میخوام براتون یه داستان جذاب، از خانواده ای بگم که زمانه افسونش کرده تا همدیگه رو از دست بدن، اما باز هم هرطور که شده به همدیگه میرسن. مهم نیست اگر پدر و مادرم رو نشناسین، چون خود من هم نمیشناختمشون...اما یه چیزی رو همیشه خوب میدونستم: اونا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر