فال شب یلدا

  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

داستان کوتاه در حال تایپ رمان افسون چپ‌دست (جلد دوم) | محیا دشتی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع ~Deku
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 10
  • بازدیدها 326
  • کاربران تگ شده هیچ

~Deku

کاربر فعال بخش
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,870
پسندها
20,886
امتیازها
44,573
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #11
همون روز متوجه یه حقیقت شدم، جادوگری به میزانی جهنمی سخت بود. البته که از همون اولش می‌دونستم قراره سخت باشه، ولی شنیدن کی بود مانند دیدن؟ استاد گفت تنها عمل کردن به ابتدایی‌ترین اصول، قراره حداقل یه هفته زمان ببره، که در حقیقت منظورش یک هفته فشرده با استفاده کردن حداکثر پتانسیل من بوده.
- طی هفت سالی که این‌جا گذروندم، کل مدت چنین برنامه‌ای داشتم. اما قدرت جذبم به‌خاطر موقعیت زیرزمینی اینجا، به شدت پایین اومد.
- و فقط... منتظر موندی؟
- نه، مشغول تحقیق برای راهی شدم که شستشوهای مغزی از بین بره.
درحالی که سعی داشتم از زور زدن برای گردش مانا تو بدنم طفره برم، بحث رو بیشتر کش دادم:
- راهی هم پیدا کردی؟
- بعد نفوذ به اطلاعات اینجا...
حرفشو نصفه گذاشتم:
- نفوذ؟ چطوری؟
- یه گولم رو تحت اختیار...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ~Deku

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا