- تاریخ ثبتنام
- 29/8/23
- ارسالیها
- 1,981
- پسندها
- 15,995
- امتیازها
- 40,573
- مدالها
- 21
سطح
25
- نویسنده موضوع
- #121
لحظهای مکث کردم و پوزخند تلخی روی لبم نشست. سه ماه پیش پدر در حضور نفیسی شرکتی را برایم گذاشت که او و پسرش همان زمان درحال تصاحبش بودند، بدون آنکه پدر خبر داشته باشد. باز شروع به خواندن کردم.
- مالکیت خانهی مسکونیام در خیابان ارم، به دخترم منتقل میشود به شرط آنکه همسرم تا پایان عمر در آن ساکن بماند و بعد از او سارینا موظف است این میراث خانوادگی ماندگارها را حفظ کند.
بعد از ثانیهای مکث بند بعدی را خواندم.
- تمامی واحدهای باقیماندهی برج سفید به سارینا تعلق میگیرد به جز واحد شمارهی نه که به نام همسرم شده تا از محل اجارهی آن گذران زندگی کند و نیز پنتهاوس برج که تا زمان ازدواج سارینا به صورت امانی در مالکیت ایران خواهد بود و بعد از آن به عنوان هدیهی ازدواج به او منتقل میشود...
- مالکیت خانهی مسکونیام در خیابان ارم، به دخترم منتقل میشود به شرط آنکه همسرم تا پایان عمر در آن ساکن بماند و بعد از او سارینا موظف است این میراث خانوادگی ماندگارها را حفظ کند.
بعد از ثانیهای مکث بند بعدی را خواندم.
- تمامی واحدهای باقیماندهی برج سفید به سارینا تعلق میگیرد به جز واحد شمارهی نه که به نام همسرم شده تا از محل اجارهی آن گذران زندگی کند و نیز پنتهاوس برج که تا زمان ازدواج سارینا به صورت امانی در مالکیت ایران خواهد بود و بعد از آن به عنوان هدیهی ازدواج به او منتقل میشود...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر