متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

شعر مجموعه اشعار دل‌فگار | محدثه رستگار کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع AROHI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 10
  • بازدیدها 199
  • کاربران تگ شده هیچ

AROHI

شاعر انجمن
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,940
پسندها
23,111
امتیازها
44,573
مدال‌ها
24
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام مجموعه شعر: دل‌فگار
نویسنده: محدثه رستگار.
قالب شعر: غزل.



مقدمه؛

من به اندازه یک دنیا دوستت دارم
اما از تو، فقط حسرت مونده کنارم
ثانیه‌ها و لحظه‌ها آتیش جونم شدن
وقتی فهمیدم توی چشمات ارزشی ندارم
کمرم رو شکوندی و داغ گذاشتی تو سینه‌ی من
با اینکه می‌دونستی زخمی و تیکه‌پاره‌م
یادته می‌گفتی تک ستاره آسمون قلبتم؟
پس چرا تنهام گذاشتی با این حال زارم...
یادته می‌گفتم چشمات چقدر قشنگه؟
خاطره اون چشمارو همیشه وسط قلبم می‌ذارم
کلمه‌به‌کلمه شعرهام نبودنت رو فریاد می‌زنن
زمستون واژه‌هام می‌گن که از پیشم رفت بهارم
تیشه زدی به ریشه‌م و یکی بمونه طلبت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : AROHI

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,494
پسندها
40,658
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • مدیر
  • #2

•| بسم رب العشق |•

1000014181.jpg

ضمن عرض سلام و خوش آمد خدمت شما شاعر محترم؛ لطفاً قبل از شروع تایپ مجموعه اشعار خود، قوانین بخش را مطالعه کنید.

"قوانین بخش اشعار کاربران"
***
پس از ارسال بیست پست در دفتر شعرتان، می‌توانید درخواست نقد بدهید و از دیدگاه دیگر کاربران درباره اشعارتان، آگاه شوید.

"تاپیك درخواست نقد و بررسی اشعار"
***
پس از گذشت بیست پست از دفتر شعرتان، می‌توانید درخواست تگ دهید و از کیفیت اشعار خود آگاه شوید.
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Kalŏn

AROHI

شاعر انجمن
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,940
پسندها
23,111
امتیازها
44,573
مدال‌ها
24
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #3
حسرتش مونده تو سینه‌م
تا دوباره چشماتو از نزدیک ببینم
باز گم بشم توی آغوش گرم تو
سر قرارمون چشم به راهت بشینم
تو از راه برسی و لحظه‌هام بهاری شه
کل شهرو باهات راه برم، عزیزترینم
تو که تسکین و دوای هر دردم بودی
پس چرا اینجوری کوبوندی زمینم؟
دلم لک زده برای برف بازی باهات
ای یار قصه‌ی عاشقانه‌‌ی دیرینه‌م
ببین زمستون داره از راه می‌رسه...
حالا با کی، اطرافم آدم برفی بچینم؟
بی‌تو درست مثل آدم برفی، یخ زده دلم
آره... از وقتی که رفتی من همینم
مثل یه شهر متروک که دائماً توش یخ‌بندونه
از دوریت دارم میمیرم، چشم‌رنگی نازنینم
هر نفسم محتاج کوله‌باری از گریه‌اس
دعا کن من دل‌‌خسته، فردارو نبینم


 
آخرین ویرایش
امضا : AROHI

AROHI

شاعر انجمن
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,940
پسندها
23,111
امتیازها
44,573
مدال‌ها
24
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #4
بی‌تو، من راوی دل‌شکسته‌ی ترانه‌ها شدم
برای خوشبخت بودن، چشم‌به‌راه افسانه‌ها شدم
شبا با گریه بغل می‌گیرم به جات لباستو
توی توهم حضورت، درست مثل دیوونه‌ها شدم
راست می‌گفتن که هیچ عاشقی عاقل نیست
شکستم و با خودم شبیه بیگانه‌ها شدم
هربار که می‌خوام پیدا کنم دوباره خودمو
می‌بینم ساعت‌هاست خیره به آینه‌ها شدم
تو خودت درون من موندی و منو گرفتی از من
توی بطن قلب شکسته‌م آواره‌ی ویرانه‌ها شدم
لیلی، بی‌مجنونش باید سر بذاره و بمیره
منم با خاطراتت مُردم و قربونی تازیانه‌ها شدم
یاد اون چشمای قشنگت، شلاق شد روی قلبم
سرگردونِ شهر‌به‌شهر، آشیونه‌به‌آشیونه‌ها شدم
داغِ شدی روی دلم و بغض شدی تو حنجره‌م
درس عبرت تلخ همه‌ی عاشقانه‌ها شدم
شبا اشک میشی و می‌ریزی از چشمام
توی آتیش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : AROHI

AROHI

شاعر انجمن
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,940
پسندها
23,111
امتیازها
44,573
مدال‌ها
24
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #5
خوش به حال اونی که بعد از من تورو داره
میوه‌های عشقتونو برات به ارمغان میاره
بچه‌های قشنگی که بهت میگن بابا
آرزوی به آغوش کشیدنشون تو دلم سرشاره
من گم میشم توی اشک‌هام و اون بین بازوهات
دروغ می‌گفتن که مرگ فقط یه باره
با دیدن تو کنار یکی دیگه، من هزاربار مُردم
ببین که قلب عاشقم چطوری سر‌به‌داره!
شب که میشه با خاطراتت خفه میشم تا صبح
حسودیم میشه به اونی که کنارت شبا بیداره
کاش قدر زیبایی‌هات و دل مهربونتو بدونه
کاش هیچ‌وقت اشک چشمای خوشگلتو درنیاره
بعد از تو دیگه هیچ رویایی برای این قلبم ندارم
بعد از تو گلوم همیشه زیر سنگینی بغض، آواره
سعادت دلم خلاصه می‌شد توی چشمای تو
چقد اقبالش زیباست، اونی که قلب تو بهش دچاره
بی‌تو شیرینی خنده‌هام تهش به تلخی می‌زنه
روح و جون...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : AROHI

AROHI

شاعر انجمن
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,940
پسندها
23,111
امتیازها
44,573
مدال‌ها
24
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #6

میگن یه یار جدید به دست آورده قلبتو
میگن که می‌خندونتت و می‌دونه قَدرتو
کاش اونم به اندازه من عاشق چشمات باشه
شنیدم توی لحظه‌های سخت ول نمی‌کنه دستتو
میگن رویاهای رنگی زیادی باهم دارین
تسکین میده تموم غصه و زخم و دردتو
همون که اومد تا جای منو بگیره برات
امیدوارم که هیچ‌وقت بیرون نیاره اشکتو
آخه با بغضِ تو هربار دنیای من سیاه می‌شد
کاش بتونه از دلت پاک کنه اندوه و رنجتو
کنار من که حال دلت هرگز قشنگ نبود
کاش اون به جام ابدی کنه خنده‌های لبتو
دختری که خوشبختی منو ازم گرفت...
کاش توی کاخ سعادتت، آوار نکنه سقفتو
مثل منَ روزگارسیاه که توی این قصه تباه شدم
تاریک نکنه لحظه‌ها و ثانیه‌ها و روزو شبتو



 
امضا : AROHI

AROHI

شاعر انجمن
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,940
پسندها
23,111
امتیازها
44,573
مدال‌ها
24
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #7
ای پرنده سعادتم که فرسنگ‌ها از من دوری
توی یه لحظه از شونه‌م پریدی، بگو چجوری؟
یه عاشق هیچ‌وقت قلب عشقشو نمی‌شکنه
نگو که به همش درآوردن اشکای من مجبوری
من که آشنات کرده بودم با تک‌تک دردای قلبم
ولی باز تو تیکه‌تیکه کردی دلمو بدجوری
با اینکه خودت تیره کردی اینطوری روزگارمو
ولی برای این دنیای سیاه من، فقط خود تو نوری
اما وقتی تو دلت بند دل مبتلای من نیست
نمی‌تونم که سرنوشت تلخمو عوضش کنم زوری
 
آخرین ویرایش
امضا : AROHI

AROHI

شاعر انجمن
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,940
پسندها
23,111
امتیازها
44,573
مدال‌ها
24
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #8
من توی این دنیا یه خسته‌ی درمونده بودم
قصه عاشقی رو از زندگیم رونده بودم
اما یه روزی چشمای وحشی تورو دیدم
به خیال خودم عشقو از تو نگاهت خونده بودم
کورکورانه دستمو توی دستات گذاشتم
با تو تموم خاطرات تلخمو سوزونده بودم
قرار بودش یه داستان خوش داشته باشیم باهم
حتی تو تاریک‌ترین لحظات کنارت مونده بودم
به هر بهونه چشمامو خیس می‌کردی
منی که هرگز قلب تورو نشکونده بودم
رفتی چون کل وجودم رو برات گذاشتم
لعنت به تموم روزایی که باهات گذرونده بودم
عقل می‌گفت دوباره به عشق اعتماد نکن اما
من باز منطقو به دنبال دل دیوونم کشونده بودم
اون روزا قلبم افسار همه‌چیزو به دست گرفته بود
پوچ بودن اون رویاهایی که به دلم خورونده بودم


 
امضا : AROHI

AROHI

شاعر انجمن
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,940
پسندها
23,111
امتیازها
44,573
مدال‌ها
24
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #9

بی‌تو کل دنیام یه شبه شد سوت و کور و خالی
زیباترین آرزوی دلم شدی اما یه رویای محالی
لباس عروس به تن یه یار دیگه می‌پوشونی
این درد، دیگه برای زنده موندنم نمیده مجالی
نفسم رفت شبی که فهمیدم قلبت براش می‌زنه
گریه می‌کردم و می‌دیدم تو چقدر بی‌خیالی
بهم میگن باید یکی رو بیارم به جای تو ولی
تو تا ابد برای من قصه دلدادگی بی‌مثالی


 
امضا : AROHI

AROHI

شاعر انجمن
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,940
پسندها
23,111
امتیازها
44,573
مدال‌ها
24
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #10

رفتی و من رنجیدم و تو خندیدی
تنها دارایی‌م این دلم بود که اونو هم دریدی
وای به این قلبم که دید تموم عاشقانه‌هاتونو
هیچ‌کس برات من نمیشه، کاش می‌فهمیدی!
صدای شکستن این دلم به گوش دنیا رسید
ولی تو فریاد زمین‌‌‌گیر شدنمو نشنیدی!
میگن حالا اون ولت کرده توی سیاهی مطلق
برای برگشتن به سمت من، توی تردیدی
حق داری که برای برگشت، بلرزن پاهات!
وقتی که یه عمر برات سوختم و منو ندیدی!
من که به خاطرت جلوی همه وایستاده بودم
کاش تو هم حداقل یکم برای من می‌جنگیدی
انگار توی اقبالم، دوست داشته شدن نیست
هیچ‌وقت توی غصه‌هام به دادم نرسیدی
شنیدم حالا که تنها شدی به من میگی بی‌معرفت!
مگه تو وقتی رفتی، گریه‌های هرشبمو دیدی؟
هربار با تن لرزون خودمو بغل می‌کردم
همون شبایی که تو ناز اونو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : AROHI

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 7)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا