نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

دلنوشته‌ غیرپارسی مجموعه دلنوشته‌های The Wall of Silence | دیاناس کاربر انجمن یک رمان

Kalŏn

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,929
پسندها
41,629
امتیازها
96,873
مدال‌ها
43
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
In the name of the creator of loneliness
The name of the note: The Wall of Silence
Author: Dianas

:Introduction
Did you hear my silence? Or did you see me go alone?
My heart trembled, but my lips remained silent. How bitter it is when silence is the last word spoken between two people.


به نام خالق تنهایی
نام دلنوشته: دیوار سکوت
نویسنده: دیاناس (ماهی قرمز)

مقدمه:
سکوت من را شنیدی؟ یا تنها رفتنم را دیدی؟
دلم می‌لرزید، اما لب‌هایم خاموش ماندند. چه تلخ است وقتی میان دو نفر، سکوت، آخرین کلمه‌ای باشد که گفته می‌شود.
 
آخرین ویرایش
امضا : Kalŏn

Ftm.gh

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
سطح
11
 
ارسالی‌ها
460
پسندها
1,866
امتیازها
12,383
مدال‌ها
14
  • مدیر
  • #2
•| بسم رب القلم |•

آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند
1000004668.jpg

نویسنده‌ی عزیز، بی‌نهایت خرسندیم که دلنوشته‌های زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک می‌گذارید.
خواهشمندیم پیش از پست‌گذاری و شروع دلنوشته‌، قوانین بخش «دلنوشته‌های غیرپارسی کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید.


" قوانین بخش دلنوشته‌های غیرپارسی کاربران"

پس از گذاشتن اولین پست می‌توانید گفتمان آزاد ایجاد کنید....
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Ftm.gh

Kalŏn

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,929
پسندها
41,629
امتیازها
96,873
مدال‌ها
43
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3
I watched you go in silence. No tears, no voice, no desire to stay. But I wish you knew that this silence was not the end; Rather, it was a deep wound that stayed with me forever

رفتن تو را در سکوت تماشا کردم. نه اشکی، نه صدایی، نه تمنایی برای ماندن. اما کاش می‌دانستی که این سکوت، پایان نبود؛ بلکه زخم عمیقی بود که تا همیشه با من ماند.
 
امضا : Kalŏn
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] tavan

Kalŏn

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,929
پسندها
41,629
امتیازها
96,873
مدال‌ها
43
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #4
I remained silent, not out of insensitivity, but out of fear of breaking. I was afraid that if I tell, if we cry, everything will be over. So the words that wanted to escape to you were suffocated in my chest cage. without you understanding

سکوت کردم، نه از بی‌احساسی، بلکه از ترس شکستن. می‌ترسیدم اگر بگویم، اگر بگریم، همه‌چیز تمام شود. پس کلماتی که می‌خواستند به سوی تو بگریزند، در قفس سینه‌ام خفه شدند. بی‌آنکه تو بفهمی.
 
امضا : Kalŏn
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] tavan

Kalŏn

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,929
پسندها
41,629
امتیازها
96,873
مدال‌ها
43
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #5
The silence between us was heavier than any scream. Eye to eye, but thousands of miles apart. My heart was full of words that were broken in my throat and you slowly passed by me without hearing

سکوتی که میان ما نشست، سنگین‌تر از هر فریادی بود.چشم در چشم، اما هزاران فرسنگ دور از هم. دلم پر از حرف‌هایی بود که در گلو شکسته شدند و تو بی‌آنکه بشنوی، آرام از کنارم گذشتی.
 
امضا : Kalŏn
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] tavan

Kalŏn

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,929
پسندها
41,629
امتیازها
96,873
مدال‌ها
43
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #6
I chose silence, because I was sure that my voices would not reach you. How can I shout when your ears are full of indifference? How to cry when your shoulders are no longer mine? So I sat alone with my heart broken by the intensity of the unsaid

سکوت را انتخاب کردم، چون یقین داشتم صداهایم به تو نمی‌رسد. چگونه فریاد بزنم وقتی گوش‌هایت مملو از بی‌اعتنایی‌ست؟ چگونه بگریم وقتی شانه‌هایت دیگر برایم وجود ندارند؟ پس تنها نشستم با دلی که از شدت ناگفته‌ها شکست.
 
امضا : Kalŏn
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] tavan

Kalŏn

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,929
پسندها
41,629
امتیازها
96,873
مدال‌ها
43
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #7
you are gone Without hesitating for a moment, without even asking why I am silent. I cried out, but you took his silence to mean indifference and I, in my loneliness, collapsed a thousand times


تو رفتی. بی آنکه لحظه‌ای درنگ کنی، بی آنکه حتی بپرسی چرا ساکتم. دلم فریاد می‌کشید، اما تو سکوتش را به معنای بی‌تفاوتی گرفتی و من، در تنهایی خود، هزار بار فرو ریختم.
 
امضا : Kalŏn
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] tavan

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 5)

عقب
بالا