دلنوشته‌ غیرپارسی مجموعه‌ی دلنوشته‌های( say to me)|Eli.Eb کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Lili.Da
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 21
  • بازدیدها 1,232
  • کاربران تگ شده هیچ

Lili.Da

معلم زبان + شاعر انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
31/7/20
ارسالی‌ها
1,328
پسندها
28,802
امتیازها
53,071
مدال‌ها
22
سن
23
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
Collection name: say to me
Author Name: Eli
نام مجموعه دلنوشته به فارسی: به من بگو.
نام نویسنده: Eli
Introduction:
I can jump from skys.
( من می‌توانم از آسمان‌ها بپرم)
.you can see me at middle in cloud
(تو می‌توانی من را میان ابرها ببینی)
.i ll be happy; if you let to me go away
(من شاد خواهم شد؛ اگر اجازه بدهی بروم)

if you ll cant see; plz dont cry for me.
(اگر نتوانستی من را ببینی؛ لطفا برای من گریه نکن)
i ll happy; if you let to me left you
( من شاد خواهم شد؛ اگر بگذاری ترکت کنم


1roman.jpg
 
آخرین ویرایش
امضا : Lili.Da

GHAZAL NAROUEI

مدیر بازنشسته + نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
8/7/18
ارسالی‌ها
3,051
پسندها
55,607
امتیازها
69,173
مدال‌ها
41
سن
18
سطح
38
 
  • #2
•| بسم رب القلم |•

آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند...

856706_25fb514820a69da6e13ea56ce7676304.png

نویسنده‌ی عزیز، بی‌نهایت خرسندیم که دلنوشته‌های زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک می‌گذارید.
خواهشمندیم پیش از پست‌گذاری و شروع دلنوشته‌، قوانین بخش «دلنوشته‌های غیرپارسی کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید.


" قوانین بخش دلنوشته‌های غیرپارسی کاربران"

پس از گذاشتن اولین پست می‌توانید گفتمان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : GHAZAL NAROUEI

Lili.Da

معلم زبان + شاعر انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
31/7/20
ارسالی‌ها
1,328
پسندها
28,802
امتیازها
53,071
مدال‌ها
22
سن
23
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3
.My shadow hide from to you
( سایه من پنهان می‌شود از تو.)
. and I cant not see anything
(و من هیچی نمی‌بینم)
Darkness devours everything
( تاریکی همه چیز را می‌بلعد)
say to me; you ll can be alive without to me.
( به من بگو که بدون من زنده خواهی ماند)
 
امضا : Lili.Da

Lili.Da

معلم زبان + شاعر انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
31/7/20
ارسالی‌ها
1,328
پسندها
28,802
امتیازها
53,071
مدال‌ها
22
سن
23
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #4
they tell us god help you.
( خدا به شما کمک می‌کند؛ آن‌ها به ما گفتند.)
but i couldn't remembe; god helped you; when you had feel sick
(اما به یاد نمی‌اورم؛ وقتی بیمار بودی؛ خدا کمک کرده باشد)
I believe in God; But sometimes I seem to call the wrong number
( من به خدا ایمان دارم؛ اما گاهی به نظر می‌رسد با شماره اشتباهی تماس گرفته‌ام)
 
آخرین ویرایش
امضا : Lili.Da

Lili.Da

معلم زبان + شاعر انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
31/7/20
ارسالی‌ها
1,328
پسندها
28,802
امتیازها
53,071
مدال‌ها
22
سن
23
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #5
every things hold me on falling
(همه چیز باعث سقوط من می‌‌شود)
like my shadow
( مثل سایه من)
like you're shadow
( مثل سایه تو)
we are going die
( داریم می‌میریم)
so plz let me i ll go die soon that you
( پس اجازه بده زودتر از تو بمیرم)
 
آخرین ویرایش
امضا : Lili.Da

Lili.Da

معلم زبان + شاعر انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
31/7/20
ارسالی‌ها
1,328
پسندها
28,802
امتیازها
53,071
مدال‌ها
22
سن
23
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #6
I think you were my best
( من فکر می‌کنم تو بهترینم بودی)
but i dont know you now
( اما من الان تو را نمی‌شناسم)
I am so far from you or you?
(من از تو دورم یا تو؟)
why everything be going to

difficult?
( چرا همه چیز سخت می‌شود?)
 
آخرین ویرایش
امضا : Lili.Da

Lili.Da

معلم زبان + شاعر انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
31/7/20
ارسالی‌ها
1,328
پسندها
28,802
امتیازها
53,071
مدال‌ها
22
سن
23
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #7
you never loved to me
( تو هرگز عاشق من نبودی)
i just brok my heart with fall in love to you
( من فقط قلبم را با عشق به تو شکستم)
so let me go.
( پس بذار بروم)
 
آخرین ویرایش
امضا : Lili.Da

Lili.Da

معلم زبان + شاعر انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
31/7/20
ارسالی‌ها
1,328
پسندها
28,802
امتیازها
53,071
مدال‌ها
22
سن
23
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #8
My heart is so hurt.
( قلب من خیلی صدمه دیده)
Tear. ah Tears could make you to be going.
( اشک، آه اشک‌ها می‌توانند تو را مجبور به رفتن کنند.)
Skies, stars, you are eyes, yeah.
( آسمان، ستاره‌ها، چشمانت، البته!
I remember that.
( من به خاطر میارم.)

The ocean of your eyes.
( اقیانوس چشمانت را)
Full of tears
( مملو از اشک)
 
آخرین ویرایش
امضا : Lili.Da

Lili.Da

معلم زبان + شاعر انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
31/7/20
ارسالی‌ها
1,328
پسندها
28,802
امتیازها
53,071
مدال‌ها
22
سن
23
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #9
now im in sky.
( حالا من در آسمان هستم)
when you saw the star in middle black sky,
( زمانی که تو ستاره وسط آسمان مشکی را نگاه کنی)
im here. front of you
( من اینجام، پیش روی تو)
 
امضا : Lili.Da

Lili.Da

معلم زبان + شاعر انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
31/7/20
ارسالی‌ها
1,328
پسندها
28,802
امتیازها
53,071
مدال‌ها
22
سن
23
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #10
Nobody calls you. Nobody remembers you.
( هیچکس نمی‌خواند تو را. هیچکس ندارد تو را در یاد)
Do not open your eyes; Stifle this vicious cycle
in the sperm
( چشم‌هایت را نگشا، این چرخه باطل را در نطفه خفه کن)
 
امضا : Lili.Da

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

عقب
بالا