- تاریخ ثبتنام
 - 19/7/25
 
- ارسالیها
 - 283
 
- پسندها
 - 55
 
- امتیازها
 - 578
 
- مدالها
 - 3
 
سطح 
                
    
    
    2
 - نویسنده موضوع
 - #11
 
«از پس فراموشی»
گفتم تمام شدی.
به خودم گفتم.
به دوستم،
به آیینه،
به هر که نگاهش حتی شبیه تو بود.
ولی دیشب،
بیهوا خوابت را دیدم.
تو همانجا نشسته بودی
و گفتی:
"چرا اینهمه ازم دور شدی؟
و من گریه کردم.
نه برای تو…
برای خودم،
که هنوز هم
بخشی از من درگیر توست... .
گفتم تمام شدی.
به خودم گفتم.
به دوستم،
به آیینه،
به هر که نگاهش حتی شبیه تو بود.
ولی دیشب،
بیهوا خوابت را دیدم.
تو همانجا نشسته بودی
و گفتی:
"چرا اینهمه ازم دور شدی؟
و من گریه کردم.
نه برای تو…
برای خودم،
که هنوز هم
بخشی از من درگیر توست... .