• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

در حال تایپ رمان داستان من | پاییز پنهان کاربر انجمن یک رمان

پاییز پنهان

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
17/10/25
ارسالی‌ها
12
پسندها
14
امتیازها
33
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #11
اگر آن انسان جفت او باشد پس ملکه‌ی آن قبیله هم خواهد بود و باید یک دلیلی داشته‌ باشد که یک انسان را به عنوان جفت یک آلفای خون آشام انتخاب کرده‌اند در حالی‌که نبرد خونین و خشم آن‌ها از انسان‌ها تنها چند قرن بود که از بین رفته‌ بود و هنوز هم میان آن‌ها نفرتی کهن وجود داشت.
همه چیز به طرز شگفت‌انگیزی درست و در جای خود قرار داشت و من...
«همان برگزیده بودم.»

.....................................................

دو هفته بعد:

چندین روز یا حتی هفته گذشته‌ است و من از ترس و دلتنگی دیگر حوصله‌ وتوان فرار را هم‌ نداشتم.
هنوز هم نمی‌دانم که برای چه تصمیم گرفته‌ بودند از آن کلبه مرا به یک خانه یا شاید هم قصر بسیار بزرگ و زیبا بیاورند.

چند بار خواستم فرار کنم‌ که یک‌بار نزدیک بود برای...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] Taraneh.j

پاییز پنهان

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
17/10/25
ارسالی‌ها
12
پسندها
14
امتیازها
33
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #12
در مورد کدام‌ تاج‌گذاری صحبت می‌کنید؟ما الان در انگلیس هستیم؟سالگرد تاج‌گذاری خاندان سلطنتی است؟

آن‌قدر با تعجب به من‌ نگاه‌ کردند که به خودم شک کردم حرف بدی زده باشم؟
یه جوری نگاه می‌کردند انگار‌ که من یک آدم فضایی هستم و حالا بر سر زندگی آن‌ها آوار شده‌ام.

خانم در مورد چی صحبت می‌کنید من دارم در مورد تاج گذاری و مراسم ازدواج آلفا آتاش صحبت می‌کنم.

***

آن دختر برخلاف چیزی که تصور می‌کرد جفتش بود.

- مراسم اصلی تاج گذاری امشب برگزار می‌شود و باید به مادر و خواهرم اطلاع بدهید تا ماموریت خود را همین امروز به پایان رسانده و به قبیله برگردند.

- آتاش به نظر تو اون عوضی با فهمیدن این.که تو جفت انسان داری مشکوک نمی‌شود و کاری انجام نمی‌دهد؟
اون احمق امشب یک کاری می‌کند و یا تا حالا کرده...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

پاییز پنهان

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
17/10/25
ارسالی‌ها
12
پسندها
14
امتیازها
33
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #13
صدای خنده‌های شیطانی دیوید بود که در قصر پیچید.

- تو کار درست را می‌کنی نگران نباش آن دختر سهم تو است و مال تو می‌شود.
همه هم به اشتباه خود پی می‌برند و برای این‌که پر و بال دادن به کسی که لیاقتش را نداشت از تو معذرت.خواهی خواهند کرد پسر عزیزم.

برق چشمان دیوید را حتی از صد کیلومتری هم می توانستی ببینی همانقدر زیاد بود.
شاید این تازه آغاز ماجرا بود و تا پایان ماجرا راز‌های زیادی نمایان می‌شدند.
شاید نزدیکترین افراد به منفور و خیانتکارترین افراد تبدیل می‌شدند و یا برعکس.

.........................................................
شب شده‌بود و مراسم بزرگی که از نظر دنیای ماوراءالطبیعه مقدس و از نظر دشمنان آلفا اتاش یعنی تهدیدی بزرگ و تهدیدی بسیار بزرگتر برای ملکه‌ی انسان و جفت آلفا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا