- تاریخ ثبتنام
- 28/4/21
- ارسالیها
- 1,325
- پسندها
- 47,666
- امتیازها
- 60,573
- مدالها
- 20
- سن
- 29
سطح
38
- نویسنده موضوع
- #1
- نام رمان :
- شالودههای باژگون
- نام نویسنده:
- مهدیه سجده
- ژانر رمان:
- اجتماعی،معمایی،جنایی،عاشقانه
کد رمان : 5700
ناظر: A asalezazi
خلاصه:
قطرههای خونِ چکیده بر دستانشان، گواه حقیقتی تلخ بود. یک نفر همه چیز را به فراموشی سپرد و از تمام گذشته تنها کابوسی آغشته به خاطرات در ذهنش باقی ماند؛ اما در ذهن دیگری همه چیز مو به مو حک شد.
شهداد پس از افشاگری بزرگ برای برگرداندن اعتبار خان پدر خانواده، از کار خبرنگاری به تعلیق درآمد و با حکم کوروش خانکبیر، دست از کارهای خطرناک کشید تا همان پسر سربه راه همیشگی شود؛ اما همه چیز با پیامک خبر دست اولی شروع شد. مقالهای که ممکن بود باعث برگشتن جنجالی شهداد به دفتر روزنامهنگاری، شود.
خبری تلخ از خودکشی مردی جوان به خودی خود بحث برانگیز بود تا اینکه کنار جسد، ریشهی گیاهی داخل آب پیدا شد و گل سرخ...
ناظر: A asalezazi
خلاصه:
قطرههای خونِ چکیده بر دستانشان، گواه حقیقتی تلخ بود. یک نفر همه چیز را به فراموشی سپرد و از تمام گذشته تنها کابوسی آغشته به خاطرات در ذهنش باقی ماند؛ اما در ذهن دیگری همه چیز مو به مو حک شد.
شهداد پس از افشاگری بزرگ برای برگرداندن اعتبار خان پدر خانواده، از کار خبرنگاری به تعلیق درآمد و با حکم کوروش خانکبیر، دست از کارهای خطرناک کشید تا همان پسر سربه راه همیشگی شود؛ اما همه چیز با پیامک خبر دست اولی شروع شد. مقالهای که ممکن بود باعث برگشتن جنجالی شهداد به دفتر روزنامهنگاری، شود.
خبری تلخ از خودکشی مردی جوان به خودی خود بحث برانگیز بود تا اینکه کنار جسد، ریشهی گیاهی داخل آب پیدا شد و گل سرخ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش