- تاریخ ثبتنام
- 31/10/25
- ارسالیها
- 30
- پسندها
- 141
- امتیازها
- 490
- مدالها
- 1
سطح
1
- نویسنده موضوع
- #21
گفتمان آزاد رمان زده شد اگه خواستید میتونید درباره رمان نظراتتون رو بگید.
-------------------------------------------------------------------------------
آرش پس از یک خنده نسبتاً طولانی گفت:
- کی فکرش رو میکرد که کسی پیدا بشه که به شاه اسماعیل به اون عظمت بگه عمو اسی!
- پس بریم داخل قصر؟
- نه! خنده کردنم دلیل بر موافقتم نیست! قصر ما رو اصلا راه نمیدن. تازه اگر هم راه بدن، قصر پر از خطرات هست!
- من که رفتم. تو هم اگه میخوای بیا!
مهرداد به سمت قصر دوید.
- صبر کن مهراد!
اما مهراد به حرف آرش گوش نکرد و به دویدن خود ادامه داد.
- تا یه بلایی سر ما نیاد این مهراد ول کن نیست!
سپس آرش با صدای بلندتر گفت:
- صبر...
-------------------------------------------------------------------------------
آرش پس از یک خنده نسبتاً طولانی گفت:
- کی فکرش رو میکرد که کسی پیدا بشه که به شاه اسماعیل به اون عظمت بگه عمو اسی!
- پس بریم داخل قصر؟
- نه! خنده کردنم دلیل بر موافقتم نیست! قصر ما رو اصلا راه نمیدن. تازه اگر هم راه بدن، قصر پر از خطرات هست!
- من که رفتم. تو هم اگه میخوای بیا!
مهرداد به سمت قصر دوید.
- صبر کن مهراد!
اما مهراد به حرف آرش گوش نکرد و به دویدن خود ادامه داد.
- تا یه بلایی سر ما نیاد این مهراد ول کن نیست!
سپس آرش با صدای بلندتر گفت:
- صبر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر