شاعر‌پارسی اشعار حافظ شیرازی

  • نویسنده موضوع فاطمه نصیری
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 750
  • بازدیدها 11,874
  • کاربران تگ شده هیچ

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,869
پسندها
33,865
امتیازها
65,673
مدال‌ها
33
سطح
35
 
  • مدیرکل
  • #561
غزل شماره 40 دیوان حافظ : المنة لله که در میکده باز است
المنة لله که در میکده باز است
زان رو که مرا بر در او روی نیاز است
خم‌ها همه در جوش و خروشند ز مستی
وان می که در آن جاست حقیقت نه مجاز است
از وی همه مستی و غرور است و تکبر
وز ما همه بیچارگی و عجز و نیاز است
رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگوییم که او محرم راز است
شرح شکن زلف خم اندر خم جانان
کوته نتوان کرد که این قصه دراز است
بار دل مجنون و خم طره لیلی
رخساره محمود و کف پای ایاز است
بردوخته‌ام دیده چو باز از همه عالم
تا دیده من بر رخ زیبای تو باز است
در کعبه کوی تو هر آن کس که بیاید
از قبله ابروی تو در عین نماز است
ای مجلسیان سوز دل حافظ مسکین
از شمع بپرسید که در سوز و گداز است
تعبیر غزل...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Harry_QW

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,869
پسندها
33,865
امتیازها
65,673
مدال‌ها
33
سطح
35
 
  • مدیرکل
  • #562
غزل شماره 41 دیوان حافظ : اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌بیز است
اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌بیز است
به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است
صراحی ای و حریفی گرت به چنگ افتد
به عقل نوش که ایام فتنه انگیز است
در آستین مرقع پیاله پنهان کن
که همچو چشم صراحی زمانه خون‌ریز است
به آب دیده بشوییم خرقه‌ها از می
که موسم ورع و روزگار پرهیز است
مجوی عیش خوش از دور باژگون سپهر
که صاف این سر خم جمله دردی آمیز است
سپهر برشده پرویزنیست خون افشان
که ریزه‌اش سر کسری و تاج پرویز است
عراق و فارس گرفتی به شعر خوش حافظ
بیا که نوبت بغداد و وقت تبریز است
تعبیر غزل شماره 41 حافظ در فال شما :
روزهای سختی را می گذرانید و عرصه بر شما بسیار تنگ شده، اگرچه تحمل این...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Harry_QW

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,869
پسندها
33,865
امتیازها
65,673
مدال‌ها
33
سطح
35
 
  • مدیرکل
  • #563
غزل شماره 42 دیوان حافظ : حال دل با تو گفتنم هوس است
حال دل با تو گفتنم هوس است
خبر دل شنفتنم هوس است
طمع خام بین که قصه فاش
از رقیبان نهفتنم هوس است
شب قدری چنین عزیز شریف
با تو تا روز خفتنم هوس است
وه که دردانه‌ای چنین نازک
در شب تار سفتنم هوس است
ای صبا امشبم مدد فرمای
که سحرگه شکفتنم هوس است
از برای شرف به نوک مژه
خاک راه تو رفتنم هوس است
همچو حافظ به رغم مدعیان
شعر رندانه گفتنم هوس است
تعبیر غزل شماره 42 حافظ در فال شما :
طمع می تواند شما را از اوج به قعر کشیده و جلوی پیشرفت تان را بگیرد. حرص و طمع را رها کنید تا راه رسیدن به مقصود را بیابید.
سعی کنید در انجام هرکاری از هوای نفسانی و وسوسه شیطان برحذر باشید که سرانجام بدی به همراه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Harry_QW

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,869
پسندها
33,865
امتیازها
65,673
مدال‌ها
33
سطح
35
 
  • مدیرکل
  • #564
غزل شماره 43 دیوان حافظ : صحن بستان ذوق بخش و صحبت یاران خوش است
صحن بستان ذوق بخش و صحبت یاران خوش است
وقت گل خوش باد کز وی وقت میخواران خوش است
از صبا هر دم مشام جان ما خوش می‌شود
آری آری طیب انفاس هواداران خوش است
ناگشوده گل نقاب آهنگ رحلت ساز کرد
ناله کن بلبل که گلبانگ دل افکاران خوش است
مرغ خوشخوان را بشارت باد کاندر راه عشق
دوست را با ناله شب‌های بیداران خوش است
نیست در بازار عالم خوشدلی ور زان که هست
شیوه رندی و خوش باشی عیاران خوش است
از زبان سوسن آزاده‌ام آمد به گوش
کاندر این دیر کهن کار سبکباران خوش است
حافظا ترک جهان گفتن طریق خوشدلیست
تا نپنداری که احوال جهان داران خوش است
تعبیر غزل شماره 43 حافظ در فال شما :
مژه باد بر شما...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Harry_QW

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,869
پسندها
33,865
امتیازها
65,673
مدال‌ها
33
سطح
35
 
  • مدیرکل
  • #565
غزل شماره 44 دیوان حافظ : کنون که بر کف گل جام باده صاف است
کنون که بر کف گل جام باده صاف است
به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است
بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گیر
چه وقت مدرسه و بحث کشف کشاف است
فقیه مدرسه دی م**س.ت بود و فتوی داد
که می حرام ولی به ز مال اوقاف است
به درد و صاف تو را حکم نیست خوش درکش
که هر چه ساقی ما کرد عین الطاف است
ببر ز خلق و چو عنقا قیاس کار بگیر
که صیت گوشه نشینان ز قاف تا قاف است
حدیث مدعیان و خیال همکاران
همان حکایت زردوز و بوریاباف است
خموش حافظ و این نکته‌های چون زر سرخ
نگاه دار که قلاب شهر صراف است
تعبیر غزل شماره 44 حافظ در فال شما :
در آینده نزدیک پله های ترقی را به سرعت طی خواهید کرد و آنقدر پیشرفت می کنید که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Harry_QW

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,869
پسندها
33,865
امتیازها
65,673
مدال‌ها
33
سطح
35
 
  • مدیرکل
  • #566
غزل شماره 45 دیوان حافظ : در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
صراحی می ناب و سفینه غزل است
جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است
پیاله گیر که عمر عزیز بی‌بدل است
نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس
ملالت علما هم ز علم بی عمل است
به چشم عقل در این رهگذار پرآشوب
جهان و کار جهان بی‌ثبات و بی‌محل است
بگیر طره مه چهره‌ای و قصه مخوان
که سعد و نحس ز تاثیر زهره و زحل است
دلم امید فراوان به وصل روی تو داشت
ولی اجل به ره عمر رهزن امل است
به هیچ دور نخواهند یافت هشیارش
چنین که حافظ ما م**س.ت باده ازل است
تعبیر غزل شماره 45 حافظ در فال شما :
از روزهای عمر و جوانی خود استفاده کنید و قدر آن را بدانید. از فرصت هایی که سر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Harry_QW

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,869
پسندها
33,865
امتیازها
65,673
مدال‌ها
33
سطح
35
 
  • مدیرکل
  • #567
غزل شماره 46 دیوان حافظ : گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
گوشم همه بر قول نی و نغمه چنگ است
چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است
در مجلس ما عطر میامیز که ما را
هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام است
از چاشنی قند مگو هیچ و ز شکر
زان رو که مرا از لب شیرین تو کام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Harry_QW

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,869
پسندها
33,865
امتیازها
65,673
مدال‌ها
33
سطح
35
 
  • مدیرکل
  • #568
غزل شماره 47 دیوان حافظ : به کوی میکده هر سالکی که ره دانست
به کوی میکده هر سالکی که ره دانست
دری دگر زدن اندیشه تبه دانست
زمانه افسر رندی نداد جز به کسی
که سرفرازی عالم در این کله دانست
بر آستانه میخانه هر که یافت رهی
ز فیض جام می اسرار خانقه دانست
هر آن که راز دو عالم ز خط ساغر خواند
رموز جام جم از نقش خاک ره دانست
ورای طاعت دیوانگان ز ما مطلب
که شیخ مذهب ما عاقلی گنه دانست
دلم ز نرگس ساقی امان نخواست به جان
چرا که شیوه آن ترک دل سیه دانست
ز جور کوکب طالع سحرگهان چشمم
چنان گریست که ناهید دید و مه دانست
حدیث حافظ و ساغر که می‌زند پنهان
چه جای محتسب و شحنه پادشه دانست
بلندمرتبه شاهی که نه رواق سپهر
نمونه‌ای ز خم طاق بارگه دانست
تعبیر غزل شماره 47 حافظ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Harry_QW

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,869
پسندها
33,865
امتیازها
65,673
مدال‌ها
33
سطح
35
 
  • مدیرکل
  • #569
غزل شماره 48 دیوان حافظ : صوفی از پرتو می راز نهانی دانست
صوفی از پرتو می راز نهانی دانست
گوهر هر کس از این لعل توانی دانست
قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس
که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست
عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده
بجز از عشق تو باقی همه فانی دانست
آن شد اکنون که ز ابنای عوام اندیشم
محتسب نیز در این عیش نهانی دانست
دلبر آسایش ما مصلحت وقت ندید
ور نه از جانب ما دل نگرانی دانست
سنگ و گل را کند از یمن نظر لعل و عقیق
هر که قدر نفس باد یمانی دانست
ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی
ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست
می بیاور که ننازد به گل باغ جهان
هر که غارتگری باد خزانی دانست
حافظ این گوهر منظوم که از طبع انگیخت
ز اثر تربیت آصف ثانی دانست
تعبیر غزل...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Harry_QW

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,869
پسندها
33,865
امتیازها
65,673
مدال‌ها
33
سطح
35
 
  • مدیرکل
  • #570
غزل شماره 49 دیوان حافظ : روضه خلد برین خلوت درویشان است
روضه خلد برین خلوت درویشان است
مایه محتشمی خدمت درویشان است
گنج عزلت که طلسمات عجایب دارد
فتح آن در نظر رحمت درویشان است
قصر فردوس که رضوانش به دربانی رفت
منظری از چمن نزهت درویشان است
آن چه زر می‌شود از پرتو آن قلب سیاه
کیمیاییست که در صحبت درویشان است
آن که پیشش بنهد تاج تکبر خورشید
کبریاییست که در حشمت درویشان است
دولتی را که نباشد غم از آسیب زوال
بی تکلف بشنو دولت درویشان است
خسروان قبله حاجات جهانند ولی
سببش بندگی حضرت درویشان است
روی مقصود که شاهان به دعا می‌طلبند
مظهرش آینه طلعت درویشان است
از کران تا به کران لشکر ظلم است ولی
از ازل تا به ابد فرصت درویشان است
ای توانگر مفروش این همه نخوت که تو را
سر و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Harry_QW

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا