شاعر‌پارسی اشعار حافظ شیرازی

  • نویسنده موضوع فاطمه نصیری
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 750
  • بازدیدها 11,404
  • کاربران تگ شده هیچ

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,837
پسندها
33,799
امتیازها
65,673
مدال‌ها
31
سطح
33
 
  • مدیرکل
  • #691
غزل شماره 170 دیوان حافظ : زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد
زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد
از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد
صوفی مجلس که دی جام و قدح می‌شکست
باز به یک جرعه می عاقل و فرزانه شد
شاهد عهد شباب آمده بودش به خواب
باز به پیرانه سر عاشق و دیوانه شد
مغبچه‌ای می‌گذشت راهزن دین و دل
در پی آن آشنا از همه بیگانه شد
آتش رخسار گل خرمن بلبل بسوخت
چهره خندان شمع آفت پروانه شد
گریه شام و سحر شکر که ضایع نگشت
قطره باران ما گوهر یک دانه شد
نرگس ساقی بخواند آیت افسونگری
حلقه اوراد ما مجلس افسانه شد
منزل حافظ کنون بارگه پادشاست
دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد
تعبیر غزل شماره 170 حافظ در فال شما :
درهای بسته به روی شما باز شده که نتیجه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Harry_QW

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,837
پسندها
33,799
امتیازها
65,673
مدال‌ها
31
سطح
33
 
  • مدیرکل
  • #692
غزل شماره 171 دیوان حافظ : دوش از جناب آصف پیک بشارت آمد
دوش از جناب آصف پیک بشارت آمد
کز حضرت سلیمان عشرت اشارت آمد
خاک وجود ما را از آب دیده گل کن
ویرانسرای دل را گاه عمارت آمد
این شرح بی‌نهایت کز زلف یار گفتند
حرفیست از هزاران کاندر عبارت آمد
عیبم بپوش زنهار ای خرقه می آلود
کان پاک پاکدامن بهر زیارت آمد
امروز جای هر کس پیدا شود ز خوبان
کان ماه مجلس افروز اندر صدارت آمد
بر تخت جم که تاجش معراج آسمان است
همت نگر که موری با آن حقارت آمد
از چشم شوخش ای دل ایمان خود نگه دار
کان جادوی کمانکش بر عزم غارت آمد
آلوده‌ای تو حافظ فیضی ز شاه درخواه
کان عنصر سماحت بهر طهارت آمد
دریاست مجلس او دریاب وقت و در یاب
هان ای زیان رسیده وقت تجارت آمد
تعبیر غزل شماره 171...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Harry_QW

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,837
پسندها
33,799
امتیازها
65,673
مدال‌ها
31
سطح
33
 
  • مدیرکل
  • #693
غزل شماره 172 دیوان حافظ : عشق تو نهال حیرت آمد
عشق تو نهال حیرت آمد
وصل تو کمال حیرت آمد
بس غرقه حال وصل کآخر
هم بر سر حال حیرت آمد
یک دل بنما که در ره او
بر چهره نه خال حیرت آمد
نه وصل بماند و نه واصل
آن جا که خیال حیرت آمد
از هر طرفی که گوش کردم
آواز سؤال حیرت آمد
شد منهزم از کمال عزت
آن را که جلال حیرت آمد
سر تا قدم وجود حافظ
در عشق نهال حیرت آمد
تعبیر غزل شماره 172 حافظ در فال شما :
نگران شرایط موجود نباشید، شما انسان خلاق و باهوشی هستید کافیست خودتان را باور کنید! گاهی دچار افراط و تفریط در کارها می شوید که خوب نیست، همیشه جانب تعادل را نگاه داشته و در زندگی قناعت کنید. شاید لازم باشد کمی خواسته های خود را کمتر کنید.
نیتی در ذهن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Harry_QW

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,837
پسندها
33,799
امتیازها
65,673
مدال‌ها
31
سطح
33
 
  • مدیرکل
  • #694
غزل شماره 173 دیوان حافظ : در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار
کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد
باده صافی شد و مرغان چمن م**س.ت شدند
موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد
بوی بهبود ز اوضاع جهان می‌شنوم
شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد
ای عروس هنر از بخت شکایت منما
حجله حسن بیارای که داماد آمد
دلفریبان نباتی همه زیور بستند
دلبر ماست که با حسن خداداد آمد
زیر بارند درختان که تعلق دارند
ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد
مطرب از گفته حافظ غزلی نغز بخوان
تا بگویم که ز عهد طربم یاد آمد
تعبیر غزل شماره 173 حافظ در فال شما :
دلی پاک و باطنی روشن دارید، موفقیت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Harry_QW

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,837
پسندها
33,799
امتیازها
65,673
مدال‌ها
31
سطح
33
 
  • مدیرکل
  • #695
غزل شماره 174 دیوان حافظ : مژده ای دل که دگر باد صبا بازآمد
مژده ای دل که دگر باد صبا بازآمد
هدهد خوش خبر از طرف سبا بازآمد
برکش ای مرغ سحر نغمه داوودی باز
که سلیمان گل از باد هوا بازآمد
عارفی کو که کند فهم زبان سوسن
تا بپرسد که چرا رفت و چرا بازآمد
مردمی کرد و کرم لطف خداداد به من
کان بت ماه رخ از راه وفا بازآمد
لاله بوی می نوشین بشنید از دم صبح
داغ دل بود به امید دوا بازآمد
چشم من در ره این قافله راه بماند
تا به گوش دلم آواز درا بازآمد
گر چه حافظ در رنجش زد و پیمان بشکست
لطف او بین که به لطف از در ما بازآمد
تعبیر غزل شماره 174 حافظ در فال شما :
روزهای خجسته ای در پیش دارید، سرانجام صبر و شکیبایی شما نتیجه داده و به مراد دل و وصال یار...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Harry_QW

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,837
پسندها
33,799
امتیازها
65,673
مدال‌ها
31
سطح
33
 
  • مدیرکل
  • #696
غزل شماره 175 دیوان حافظ : صبا به تهنیت پیر می فروش آمد
صبا به تهنیت پیر می فروش آمد
که موسم طرب و عیش و ناز و نوش آمد
هوا مسیح نفس گشت و باد نافه گشای
درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد
تنور لاله چنان برفروخت باد بهار
که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد
به گوش هوش نیوش از من و به عشرت کوش
که این سخن سحر از هاتفم به گوش آمد
ز فکر تفرقه بازآی تا شوی مجموع
به حکم آن که چو شد اهرمن سروش آمد
ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد
چه گوش کرد که با ده زبان خموش آمد
چه جای صحبت نامحرم است مجلس انس
سر پیاله بپوشان که خرقه پوش آمد
ز خانقاه به میخانه می‌رود حافظ
مگر ز مستی زهد ریا به هوش آمد
تعبیر غزل شماره 175 حافظ در فال شما :
نیتی دارید که حتما عملی خواهد شد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Harry_QW

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,837
پسندها
33,799
امتیازها
65,673
مدال‌ها
31
سطح
33
 
  • مدیرکل
  • #697
غزل شماره 176 دیوان حافظ : سحرم دولت بیدار به بالین آمد
سحرم دولت بیدار به بالین آمد
گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد
قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام
تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد
مژدگانی بده ای خلوتی نافه گشای
که ز صحرای ختن آهوی مشکین آمد
گریه آبی به رخ سوختگان بازآورد
ناله فریادرس عاشق مسکین آمد
مرغ دل باز هوادار کمان ابروییست
ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد
ساقیا می بده و غم مخور از دشمن و دوست
که به کام دل ما آن بشد و این آمد
رسم بدعهدی ایام چو دید ابر بهار
گریه‌اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد
چون صبا گفته حافظ بشنید از بلبل
عنبرافشان به تماشای ریاحین آمد
تعبیر غزل شماره 176 حافظ در فال شما :
مژده باد بر شما که مراد دل تان با توکل بر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Harry_QW

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,837
پسندها
33,799
امتیازها
65,673
مدال‌ها
31
سطح
33
 
  • مدیرکل
  • #698
غزل شماره 177 دیوان حافظ : نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاه داری و آیین سروری داند
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که دوست خود روش بنده پروری داند
غلام همت آن رند عافیت سوزم
که در گداصفتی کیمیاگری داند
وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی
وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند
بباختم دل دیوانه و ندانستم
که آدمی بچه‌ای شیوه پری داند
هزار نکته باریکتر ز مو این جاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند
مدار نقطه بینش ز خال توست مرا
که قدر گوهر یک دانه جوهری داند
به قد و چهره هر آن کس که شاه خوبان شد
جهان بگیرد اگر دادگستری داند
ز شعر دلکش حافظ کسی بود آگاه
که لطف طبع و سخن گفتن دری...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Harry_QW

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,837
پسندها
33,799
امتیازها
65,673
مدال‌ها
31
سطح
33
 
  • مدیرکل
  • #699
غزل شماره 178 دیوان حافظ : هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
وان که این کار ندانست در انکار بماند
اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن
شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند
صوفیان واستدند از گرو می همه رخت
دلق ما بود که در خانه خمار بماند
محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد
قصه ماست که در هر سر بازار بماند
هر می لعل کز آن دست بلورین ستدیم
آب حسرت شد و در چشم گهربار بماند
جز دل من کز ازل تا به ابد عاشق رفت
جاودان کس نشنیدیم که در کار بماند
گشت بیمار که چون چشم تو گردد نرگس
شیوه تو نشدش حاصل و بیمار بماند
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
داشتم دلقی و صد عیب مرا می‌پوشید
خرقه رهن می و مطرب شد و زنار بماند
بر جمال...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Harry_QW

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,837
پسندها
33,799
امتیازها
65,673
مدال‌ها
31
سطح
33
 
  • مدیرکل
  • #700
غزل شماره 179 دیوان حافظ : رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند
من ار چه در نظر یار خاکسار شدم
رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند
چو پرده دار به شمشیر می‌زند همه را
کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند
چه جای شکر و شکایت ز نقش نیک و بد است
چو بر صحیفه هستی رقم نخواهد ماند
سرود مجلس جمشید گفته‌اند این بود
که جام باده بیاور که جم نخواهد ماند
غنیمتی شمر ای شمع وصل پروانه
که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند
توانگرا دل درویش خود به دست آور
که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند
بدین رواق زبرجد نوشته‌اند به زر
که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند
ز مهربانی جانان طمع مبر حافظ
که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند
تعبیر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Harry_QW

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا