Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 10/5/17 نویسنده موضوع #21 گر علت مرگ را دوا می کردند گر چاره ی این نوع دو پا می کردند می دیدی کاین جماعت تیره نهاد بر روی زمین چه فتنه ها می کردند امضا : Hilary
گر علت مرگ را دوا می کردند گر چاره ی این نوع دو پا می کردند می دیدی کاین جماعت تیره نهاد بر روی زمین چه فتنه ها می کردند
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 10/5/17 نویسنده موضوع #22 عزیزان چون بدان ساحل رسیدند ز همراهان خود یکدم بریدند چنان از صحبت ما دل گرفتند که سهوا هم به سوی ما ندیدند امضا : Hilary
عزیزان چون بدان ساحل رسیدند ز همراهان خود یکدم بریدند چنان از صحبت ما دل گرفتند که سهوا هم به سوی ما ندیدند
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 10/5/17 نویسنده موضوع #23 پیران که چنین مقام و حرمت دارند زان نیست که یک دو دم قدامت دارند این حرمت از آن است که آنها دو نفس در رفتن از این خرابه سبقت دارند امضا : Hilary
پیران که چنین مقام و حرمت دارند زان نیست که یک دو دم قدامت دارند این حرمت از آن است که آنها دو نفس در رفتن از این خرابه سبقت دارند
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 10/5/17 نویسنده موضوع #24 دانی که شبان چه فتنه آغاز کند آن دم که نی شبانه را ساز کند غمهای زمانه را فرو بندد در ابواب نشاط یک به یک باز کند امضا : Hilary
دانی که شبان چه فتنه آغاز کند آن دم که نی شبانه را ساز کند غمهای زمانه را فرو بندد در ابواب نشاط یک به یک باز کند
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 10/5/17 نویسنده موضوع #25 این سنگ ملون که گهر می نامند وان آهن زردگون که زر می خوانند بی گوهر ارزنده ی معنی همه را مردان گهرسنج هدر می دانند امضا : Hilary
این سنگ ملون که گهر می نامند وان آهن زردگون که زر می خوانند بی گوهر ارزنده ی معنی همه را مردان گهرسنج هدر می دانند
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 10/5/17 نویسنده موضوع #26 عارف به دل ذره جهان می بیند آنجا مه و مهر و کهکشان می بیند کوری بنگر که چشم دانشور عصر دست و سر کشتگان در آن می بیند امضا : Hilary
عارف به دل ذره جهان می بیند آنجا مه و مهر و کهکشان می بیند کوری بنگر که چشم دانشور عصر دست و سر کشتگان در آن می بیند
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 10/5/17 نویسنده موضوع #27 دل در غم عشق تو برومند بود در پرتو دیدار تو خرسند بود بگذاشته ام در کف و گویم هر روز در شهر شما بهای دل چند بود امضا : Hilary
دل در غم عشق تو برومند بود در پرتو دیدار تو خرسند بود بگذاشته ام در کف و گویم هر روز در شهر شما بهای دل چند بود
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 10/5/17 نویسنده موضوع #28 تا این خرد خام تو، معیار بود این ساختن و شکستت کار بود تنها نه سرت به پای من خورد به سنگ هر جا که روی تو سنگ و دیوار بود امضا : Hilary
تا این خرد خام تو، معیار بود این ساختن و شکستت کار بود تنها نه سرت به پای من خورد به سنگ هر جا که روی تو سنگ و دیوار بود
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 10/5/17 نویسنده موضوع #29 امروز که عصر علم و فرهنگ بود قانون جهان به دیگر آهنگ بود گر سده ی تو به پیش این سنگ بود این عیب بود، عار بود، ننگ بود امضا : Hilary
امروز که عصر علم و فرهنگ بود قانون جهان به دیگر آهنگ بود گر سده ی تو به پیش این سنگ بود این عیب بود، عار بود، ننگ بود
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 10/5/17 نویسنده موضوع #30 در گلشن زندگی به جز خار نبود جز درد و غم و محنت و آزار نبود امید نکرد گل که یاس آمد بار سرتاسر زندگی جز این کار نبود امضا : Hilary
در گلشن زندگی به جز خار نبود جز درد و غم و محنت و آزار نبود امید نکرد گل که یاس آمد بار سرتاسر زندگی جز این کار نبود