Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 10/5/17 نویسنده موضوع #31 هرکس که به ازدواج پابند شود معروض به داغ و درد فرزند شود دهقان زمانه بر کسی می خندد کز کشتن تخم مرگ خرسند شود امضا : Hilary
هرکس که به ازدواج پابند شود معروض به داغ و درد فرزند شود دهقان زمانه بر کسی می خندد کز کشتن تخم مرگ خرسند شود
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 10/5/17 نویسنده موضوع #32 چو از دل عشق رفت آزار آید چو گل رفت از گلستان خار آید نمی بینی که چون پنهان شود مهر شب تاریک اندوه بار آید امضا : Hilary
چو از دل عشق رفت آزار آید چو گل رفت از گلستان خار آید نمی بینی که چون پنهان شود مهر شب تاریک اندوه بار آید
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 10/5/17 نویسنده موضوع #33 دی شاخ شکوفه در چمن می خندید بر سنبل و نسرین و سمن می خندید از دور سپیده ی سحر را دیدم بر روز خود و به شام من می خندید امضا : Hilary
دی شاخ شکوفه در چمن می خندید بر سنبل و نسرین و سمن می خندید از دور سپیده ی سحر را دیدم بر روز خود و به شام من می خندید
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 10/5/17 نویسنده موضوع #34 سر راه غریبان خار روید ز کشت شان دل بیمار روید به هر جایی که کارم تخم امید به جای گل همه آزار روید امضا : Hilary
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 10/5/17 نویسنده موضوع #35 آن ماه سخن ز بامیان می گوید اسرار گذشته ی جهان می گوید دل قصه ی عشق او ز چشمش پنهان از موی شنیده بامیان می گوید امضا : Hilary
آن ماه سخن ز بامیان می گوید اسرار گذشته ی جهان می گوید دل قصه ی عشق او ز چشمش پنهان از موی شنیده بامیان می گوید
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 10/5/17 نویسنده موضوع #36 این کینه وران باز به نیرنگ دگر دارند سر فتنه به آهنگ دگر فریاد که این شعبده بازان هر روز خواهند به نام آشتی جنگ دگر امضا : Hilary
این کینه وران باز به نیرنگ دگر دارند سر فتنه به آهنگ دگر فریاد که این شعبده بازان هر روز خواهند به نام آشتی جنگ دگر
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 10/5/17 نویسنده موضوع #37 آن منظر فیض صبحگاهی بنگر انوار تجلی الهی بنگر در وادی نقره فام گردون هر شب آن قافله لایتنهای بنگر امضا : Hilary
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 10/5/17 نویسنده موضوع #38 ای بار خدای پاک دانای قدیر دارم به تو حاجتی به فضیلت بپذیر آن را که به لطف خویش عزت دادی تا زنده بود به خواریش باز مگیر امضا : Hilary
ای بار خدای پاک دانای قدیر دارم به تو حاجتی به فضیلت بپذیر آن را که به لطف خویش عزت دادی تا زنده بود به خواریش باز مگیر
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 10/5/17 نویسنده موضوع #39 طفلی بودم غنوده بر بستر ناز برخاست ز دور نغمه های دمساز تا گوش نهادم نه صدا بود و نه ساز ای شور جوانی! تو کجا رفتی باز امضا : Hilary
طفلی بودم غنوده بر بستر ناز برخاست ز دور نغمه های دمساز تا گوش نهادم نه صدا بود و نه ساز ای شور جوانی! تو کجا رفتی باز
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 10/5/17 نویسنده موضوع #40 بیا ساقی بده آن جام گلرنگ که زد بر شیشه ی من آسمان سنگ به صد صحرا نمی گنجد غم دل چه سان گنجایش در سینه ی تنگ امضا : Hilary
بیا ساقی بده آن جام گلرنگ که زد بر شیشه ی من آسمان سنگ به صد صحرا نمی گنجد غم دل چه سان گنجایش در سینه ی تنگ