فال شب یلدا

شاعر‌پارسی اشعار مهدی اخوان ثالث

Sama_Shams

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,050
پسندها
13,800
امتیازها
34,373
مدال‌ها
17
سن
20
  • #11
قاصدک
قاصدک! هان، چه خبر آوردی؟

از كجا وز كه خبر آوردی؟

خوش خبر باشی، اما، ‌اما

گرد بام و در من

بی ثمر می‌گردی

انتظار خبری نیست مرا

نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری

برو آنجا كه بود چشمی و گوشی با كس

برو آنجا كه تو را منتظرند

قاصدک!

در دل من همه كورند و كرند

دست بردار ازین در وطن خویش غریب

قاصد تجربه‌های همه تلخ

با دلم می‌گوید

كه دروغی تو، دروغ

كه فریبی تو، فریب

قاصدک! هان، ولی... آخر... ای وای

راستی آیا رفتی با باد؟



با توام، آی! كجا رفتی؟ آی
 
امضا : Sama_Shams

Sama_Shams

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,050
پسندها
13,800
امتیازها
34,373
مدال‌ها
17
سن
20
  • #12
عید آمد و ما خانه خود را نتکاندیم

گردی نستردیم و غباری نستاندیم


دیدیم که در کسوت بخت آمده نوروز

از بیدلی او را ز در خانه براندیم


آفاق پر از پیک و پیام است، ولی ما

پیکی ندواندیم و پیامی نرساندیم


من دانم و غمگین دلت، ای خسته کبوتر

سالی سپری گشت و ترا ما نپراندیم


صد قافله رفتند و به مقصود رسیدند

ما این خرک لنگ زجویی نجهاندیم


از نه خم گردون بگذشتند حریفان

مسکین من و دل در خم یک زاویه ماندیم


طوفان بتکاند مگر "امید" که صد بار

عید آمد و ما خانه خود را نتکاندیم
 
امضا : Sama_Shams

Sama_Shams

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,050
پسندها
13,800
امتیازها
34,373
مدال‌ها
17
سن
20
  • #13
دگر ره شب آمد تا جهانی سیا کند

جهانی سیاهی با دلم تا چه‌ها کند


بیامد که باز آن تیره مفرش بگسترد

همان گوهر آجین خیمه اش را به پا کند


سپی گله اش را بی شبانی کند یله

در این دشت ازرق تا بهر سو چرا کند


به چشمش چه اشکی راستی ای شب این فروغ

بیاید تو را جاوید پر روشنا کند


غریبان عالم جمله دیگر بس ایمنند

ز بس کاین زن اینک بیکرانه دعا کند


اگر مرده باشد آن سفر کرده وای وای

زنک جامه باید چون تو جامه عزا کند


بگو ای شب آیا کائنات این دعا شنید

و مردی بود کز اشک این زن حیا کند؟
 
امضا : Sama_Shams

Sama_Shams

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,050
پسندها
13,800
امتیازها
34,373
مدال‌ها
17
سن
20
  • #14
چون شمعم و سرنوشت ِ روشن، خطرم

پروانه مرگ پر زنان دور سرم


چون شرط ِ اجل بر سر از آتش تبرم

خصم افکند آوازه که با تاج زرم!


اکنون که زبان شعله ورم نیست، چو شمع

وز عمر همین شبم باقی ست، چو شمع


فیلم نه به یاد ِ هیچ هندوستانی

پس بر سرم آتشین کجک چیست، چو شمع؟


از آتش دل شب همه شب بیدارم

چون شمع ز شعله تاج بر سر دارم


از روز دلم به وحشت، از شب به هراس

وز بود و نبود خویشتن بیزارم
 
امضا : Sama_Shams

Sama_Shams

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,050
پسندها
13,800
امتیازها
34,373
مدال‌ها
17
سن
20
  • #15
رباعی

خشکید و کویر لوت شد دریامان

امروز بد و از آن بتر فردامان

زین تیره دل دیو سفت مشتی شمر

چون آخرت یزید شد دنیامان
 
امضا : Sama_Shams

Sama_Shams

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,050
پسندها
13,800
امتیازها
34,373
مدال‌ها
17
سن
20
  • #16
تو چه دانی که پسِ هر نگهِ ساده من...

چه جنونی

چه نیازی



چه غمی ست؟
 
امضا : Sama_Shams

Sama_Shams

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,050
پسندها
13,800
امتیازها
34,373
مدال‌ها
17
سن
20
  • #17
من اينجا بس دلم تنگ است

و هر سازي که مي‌بينم بد‌آهنگ است

بيا ره توشه برداريم،

قدم در راه بي‌برگشت بگذاريم،



ببينيم آسمان ِ «هرکجا» آيا همين رنگ است؟
 
امضا : Sama_Shams

Sama_Shams

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,050
پسندها
13,800
امتیازها
34,373
مدال‌ها
17
سن
20
  • #18
لحظه دیدار نزدیک است

باز من دیوانه‌ام، مستم

باز می‌لرزد، دلم، دستم

باز گویی در جهان دیگری هستم

های! دل

ای نخورده م**س.ت

لحظه دیدار نزدیک است
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Sama_Shams

Sama_Shams

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,050
پسندها
13,800
امتیازها
34,373
مدال‌ها
17
سن
20
  • #19
عشق‌ها می‌میرند رنگ‌ها رنگ دگر می‌گیرند

و فقط خاطره‌هاست که چه شیرین و چه تلخ

دست ناخورده به جا می‌مانند
 
امضا : Sama_Shams

Sama_Shams

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,050
پسندها
13,800
امتیازها
34,373
مدال‌ها
17
سن
20
  • #20
بگیر فطره ام

اما مخور برادر جان

که من در این رمضان

قوت ِ غالبم

غم بود
 
امضا : Sama_Shams

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا