متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

همگانی تاپیک جامع دلنوشته های شما|انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع atiyeh
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 212
  • بازدیدها 9,027
  • کاربران تگ شده هیچ

Vidacheraghian

نویسنده افتخاری
سطح
0
 
ارسالی‌ها
7
پسندها
30
امتیازها
33
  • #41
اگر آن روز که با اولین بوسه دلم را به هفت شهر عشق برده بودی و دستان سردم را با مرام وجودت گرم کرده بودی و تاج پر تلالو دلداگی و شیدایی برتارک پرغرورم گذاشته بودی ؛


گفته بودی روزی خواهد آمد که نگاه گرم عاشقانه ات به تلنگری یخ میزند و دستان پر مهر و حمایتگرت بی هوا به گونه های خیس و تب دار روح خسته ام میکوبد و سینه ی همیشه امنت جایی برای آرامش ابدی ام نخواهد بود و دنیای ساده و بی توقع زنانه ام در نگاه سرد و بی تفاوتت جان میدهد؛



هرگز دل به آن دو گوی سیاهِ شب زده و مرموزِ نگاهت نمیدادم که گذشت زمان آسمان دلش را ابری و هوای سینه اش را لبریز از سرب داغ بی وفایی کند .


اگر این روز ها " غیرِ المغضوب ِ علیهِم" بودیم و دعای خیر مادر روانه ی راهمان بود و درد بی کسی آن حنجره ی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Asaliw

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
7
پسندها
25
امتیازها
33
  • #42
هنوز هم عشقت، مانند بیست سالگی ام، همچو موج های دریایی خروشان، درون قلب پیر و خسته‌ام موج می‌زند.
هنوز هم به دوستت دارم گفتن هایت، قطره اشکی از گونه های چروکیده‌ام سر خورده و روی عکس رخ زیبایت، می‌چکد.
صد آه و هزار آه که سال‌هاست که در انتظار آمدنت، پشت این پنجره‌ی چوبی، اشک می‌ریزم و با خود می‌گویم:
- بادی وزید و گلم را با خود برد.
به من بگو که تو‌هم مانند من، هنوز از مرور خاطرات دل‌انگیزمان، دردی عمیق قلبت را می‌فشارد. بگو که هنوز شب ها به من فکر می‌کنی.
از من نخواه که عشقت را از قلبم بیرون کنم. درست است که به پیری کوژپشت تبدیل گشته ام اما هنوز هم هرشب، به یاد چشمان دریایی‌ات، به ماه خیره می‌شوم و مانند دیوانه‌ای سال‌خورده، به ماه می گویم که مراقب موهای بلند و طلایی رنگت باشد تا مبادا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Vidacheraghian

نویسنده افتخاری
سطح
0
 
ارسالی‌ها
7
پسندها
30
امتیازها
33
  • #43
قدر هم را در لحظه بدانیم
کسی از فردا نمی داند
از کجا معلوم عشقها تا کجا ابدی باشند
وآدمها تا کجا روی خوبشان را نشانت دهند
وتو تا کجا صبور و آرام باشی ؟!!!.....
وآخر یک روز میرسد که از چشمت می افتد .
مهم نیست چقدر نزدیک بوده یا دور ..
چقدر عزیز یا منفور
حتی مهم نیست که هر لحظه از زندگی ات پر از خاطرات اوست .
چون از یک جا به بعد دریچه دلت را برای همیشه برویش میبندی .
واین آغاز یک راه تازه است ...
 

giso.f

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
47
امتیازها
40
سن
25
  • محروم
  • #44
وقتی بهت فکر میکنم بیشتر دلتنگت می شم حتی اگه همینجا کنارم باشی
 
امضا : giso.f

*SaHaR_18*

کاربر فعال
سطح
14
 
ارسالی‌ها
817
پسندها
4,948
امتیازها
23,673
مدال‌ها
20
  • #45
بعضی از ادم ها که برای تو همه کس بودند در حقت نامردی کردند. دیگر چه انتظاری از زمانه داری که درحقت نامردی نکند!!!! مگر ما انسان ها نیستیم که زمانه را می سازیم؟؟!! با یک قدم اشتباه چه کسانی را که شکستیم وتنهایشان گذاشتیم.........................
 
امضا : *SaHaR_18*

*SaHaR_18*

کاربر فعال
سطح
14
 
ارسالی‌ها
817
پسندها
4,948
امتیازها
23,673
مدال‌ها
20
  • #46
چه کسانی که برای پا برجا ماندن زندگی خود زندگی دیگران را به نابودی کشاندند............
اری باید گاهی چتر را دست باران داد تا روی سر خودش بگیرد وما جایش بباریم................
 
امضا : *SaHaR_18*

AmiRHaDi

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
52
پسندها
1,696
امتیازها
11,633
  • محروم
  • #47
این روزها دلم امن نیست
بهانه گیر شده است
كديين پشت سردرد و گریه در پس هر خاطره
این روزها گمشده ای در منست که انگار خیال پیدا شدن ندارد
انگار کسی پشت تلفن منتظر است تا خبر بدی را به من بدهد
انگار زنگ خانه الان می خواهد به صدا در آید تا حال من را بد کند
کجایی مادر ؟ یادت هست که میگفتی پرخوری دل درد می آورد؟ این روزها دلم از بس غصه خورده ام ، خیلی درد میکند .
این روزها دلم زود میگیرد ، زود میشکند
و زود اشک در چشمانم جمع میشود
چرا نمی آید آنکه همیشه انتظارش را داری
چرا دیگر زنگ نمیزند آنکه میخواهی صدایش را بشنوی
و چرا دیگر به تو پیام نمیدهد آنکه با کلماتش تو را آرام میکرد
این روزها در من گمشده ای است که انگار هیچ وقت پیدا نخواهد شد

#امیرهادی

AmiRHaDi_SF
 

AmiRHaDi

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
52
پسندها
1,696
امتیازها
11,633
  • محروم
  • #48
خداحافظی واژه‌ی عجیبی است. قرار است که بعدش نقطه بگذاری تا همه چیز تمام شود. اما درست بعد از همین کلمه است که همه چیز شروع می‌شود. در واقع هیچ کلمه ای نمی‌تواند پایان دهنده باشد. بیا به یکدیگر دروغ نگوییم و خداحافظی را بگذاریم برای هروقت که، آنقدر برای هم عادی شده‌ایم که کک‌مان هم نمی‌گزد؛ اگر بدانیم راهی دومی در این زندگی هست، که می‌تواند تنها با یک کلمه به مسیر دیگری منتهی شود. خداحافظی دروغ مصلحتی است.

#امیرهادی

AmiRHaDi_SF
 

hadi

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
3,522
پسندها
17,750
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
  • #49
گاهی صبح ها دلت برای یک آشنا تنگ میشود
گاهی دلت سکوت محض میخواهد
یا فرصتی برای لحظه ای فکر کردن در شرایطی که نمیتوانی تصمیم بگیری
شاید هم همه ی اینها بهانه های دلت باشد برای دیدن تنها یک نفر
برای اینکه تمام دلتنگی اش را خالی کند
و تو نیز نمیدانستی
اما همینکه از دور او را هر چند اتفاقی میبینی
تمام گذشته را فراموش میکنی و به سویش پرواز خواهی کرد .....
 
امضا : hadi

hadi

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
3,522
پسندها
17,750
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
  • #50
هنوز هم رد نوازش دستانت روی مو هایم باقی است
هنوز هم پس از بیدار شدن اطرافم را برای پیدا کردنت میبینم
هنوز هم صبحانه هایم را با نان کنجدی میخورم
کار هایم را با برنامه ریزی انجام میدهم
هنوز هم هفته ای دو بار خانه را مرتب میکنم تا وقتی برگشتی
از بهم ریختگی خانه ناراحت نشوی
هنوز هم نمیخواهی برگردی ؟
حداقل برای یک بار هم که شده جواب بده !!!
هنوز هم دوستم داری ؟؟؟؟؟
 
امضا : hadi

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا