متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

همگانی تاپیک جامع دلنوشته های شما|انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع atiyeh
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 212
  • بازدیدها 9,053
  • کاربران تگ شده هیچ

DabriA

کاربر انجمن
سطح
19
 
ارسالی‌ها
296
پسندها
14,748
امتیازها
31,283
مدال‌ها
14
  • #61
کاش ناشناخته می ماندند...
‏آدم هایی که فکر می کردیم بهترین اند !
‏آن هایی که رو معرفتشان حساب کرده بودیم
‏کاش سر از کارشان در نمی اوردیم...
‏آن روی سکه شان را نمی دیدیم..و
‏نقابشان را کنار نمی زدیم...
‏کاش تصوراتمان را...
‏اعتمادمان را ...
آرامشمان را ...
‏خراب نمی کردیم !
‏⁧
 
امضا : DabriA

DabriA

کاربر انجمن
سطح
19
 
ارسالی‌ها
296
پسندها
14,748
امتیازها
31,283
مدال‌ها
14
  • #62
این خودیا از همه دشمن ترن..
 
امضا : DabriA

Minoo_BBH

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
5
امتیازها
0
  • #63
اگر یک اتفاق بیوفته،فرض می زاریم رو کوچیک بودن

انگار دوستتون یچیزی بهتون گفته یا یه رفتاری نشون داده که بدتون اومده

سریع اون و قاب نکنین بزنین بالا ذهنتون!

یا حداقل چیزای خوبشم یادتون بیاد.مثلا کاری کرده بخندین...دیگه گریه نکنین...اخم هاتون باز شه.

لبخند تلختون پاک شه...

از این کارای کوچیک که خیلی وقتا به چشم نمیاد.

اینا رو هم حسابشون و داشته باشین خب؟

بهتون کمک میکنه تشخیص بدین باهاش ادامه بدین یا نه؟!

تعداد قاب ها رو بشمارین

به رنگ هاشونم دقت کنین.اگر رنگ های شاد بیشتری بود...پس قاب بد رو بندازین پایین یا برعکس
 
امضا : Minoo_BBH

R.FANAYI

کاربر حرفه‌ای
سطح
35
 
ارسالی‌ها
1,900
پسندها
32,436
امتیازها
64,873
مدال‌ها
36
  • #64
دلنوشته‌ی: یک یلدای عاشقانه

"بغلم می‌کنی..؟
با هدیه‌ات به مناسبت طولانی‌ترین شب سال لبخند را بر لبانم حک میکنی..؟
نه، نه...
پول‌هایت را خرجم نکن..!
امشب تنها دوستت‌ دارم‌هایت را خرجم کن...
امشب تنها دوستت‌ دارم‌هایت را هدر بده، امشب خودت را کادو پیچ کن برایم...
امشب با آغوش گرمت مرا از سرمای زمستان نجات می‌دهی؟
شاید این سرما بهانه‌ای شود تا آغوشت را خرجم کنی،
شاید این یک دقیقه دلیلی شود برای یک شب داشتند،
شاید این یک دقیقه یک قرن خوشی را هدیه امسالمان کند...
کاش برف بیشتر از این ببارد،کولاک کند راه را ببندد، مجبور شوی پیشم بمانی...
برایم می‌باری..؟
جز زمین جامه‌ی بخت من هم میشوی..؟
بخت مرا هم سفید میکنی..؟
برایم می‌باری..؟
زمستان را به کامم شیرین میکنی..؟
برایم می‌باری..؟"
 

Minoo_BBH

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
5
امتیازها
0
  • #65
برای اطمینان میگم...
خیلی از آدمای زندگیت مثل همون آهنگی هستن که چند روز...یا چند هفته یا حتی بیشتر روش قفلی میشی!
نه کمرنگ میشن...نه تکراری
یا حوصله سر بر.
آهنگ نیست که واقعا ازش خسته بشی!
فقط شروعش مثل اونه.یهو چشمت و میگیره و برات ثابت میشه...
گفتم این طرز فکر و از بین ببرم:)
آدم ها خاصن.با هیچی مقایسه اشون نکنین.
نه آهنگ...نه گل یا حیوون خونگی.
 
امضا : Minoo_BBH

Erfan_rad

رفیق جدید انجمن
سطح
8
 
ارسالی‌ها
51
پسندها
1,170
امتیازها
9,523
مدال‌ها
7
  • #66
نامت را می‌نویسم؛
آنقدرمی‌نویسم..
خسته می‌شوم..
دستانم جانی برای نوشتن ندارند؛
اما من می‌خواهم دلتنگی‌ام را رفع کنم.
پس دوباره اسمت را؛ آنقدر می‌نویسم...
می‌نویسم و می‌نویسم..
برگه‌هایی پر شده از نام تو؛ می‌شوند مرحم زخم‌های روح و جسمم !
 

نرگس برزن

شاعر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
307
پسندها
4,038
امتیازها
16,633
مدال‌ها
12
سن
24
  • #67
چشمانت را که می دیدم سرتاسر وجودم را حلقه ی گرمِ محبت فرا می گرفت.دوست داشتم آنقدر در این چشم ها غرق شوم که برای همیشه وجودم را گرم کنی. اما افسوس که سال هاست دیگر آن چشم ها و گرمایشان در این کره خاکی وجود ندارند. تو آن ها را بستی و در بستری از جنس خاک خوابیدی ونیستی ببینی که تمام وجود من بدون چشم هایت تبدیل به کلبه ای از جنس یخ شده است.:458083-4185d00c33d822db61caa9316fe525d5:
 
امضا : نرگس برزن

sama_tor

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
108
پسندها
1,099
امتیازها
6,403
مدال‌ها
8
  • #68
اشکال نداره اگه تو هم من رو درک نمی کنی !
من میفهممت
چون خودم درک نشده ام
کشف نشده ام !
من میفهممت ، تو هر لحظه ای که توی سرم پر از حرف و شعره ولی کاغذام خالیه !
دستامم خالی تر !
مثل روحم ، که همه جا با توئه ، و تنم که این سمت ناشناخته ی ذهن و خیالته!
اگه من رو درک نمیکنی، اشکال نداره...
میفهممت ، چون تو بازتاب خوده منی !
و من تموم دردها و تجربه های من عکس شده در وجودت رو از دور می بینم
میفهممت چون ، تو خوده منی !
و من نمیخوام دیگه خودمو غمگین کنم ...
میخوام خوشحال باشم
چون تو باید خوشحال باشی ...
قانون دوست داشتن مگه همین نیست ؟


#سما.ت
 
امضا : sama_tor

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • #69
ای کاش نداشتمت...
:):
 
امضا : SAN.SNI

neginazimmifashi

نویسنده افتخاری
سطح
9
 
ارسالی‌ها
87
پسندها
2,384
امتیازها
11,378
مدال‌ها
8
  • #70
فلانی جان سلام!!
امروز پس از سال‌های دور و دراز اعتراف می‌کنم ، تو را به یاد دارم!
تو را به یاد دارم با بارانی بلند نفتی رنگ و لبخند ژکوندِ چسبيده به لب‌های صورتی رنگت.
می‌دانی عزیز جان ؛
در حقیقت من به تو بدهکارم ، مثلِ مشتری بد حساب یک بانک خوشنام !
من به تو بدهکارم و این دنیای کرم خورده عین خیالش نیست!
فلانی جان ؛
می‌دانم گاهی دلت از این منه بدقول و حواس پرت می‌گیرد اما چه کنم؟! از اینجا تا آنجا سال‌های زیادی راه هست و من ؟! من چه طور می‌توانم فاصله‌ها را از پای در بیاورم؟!
محبوبِ پٌر نقش و نگارم؛
این‌بار که طی‌العرض کردم و بالاخره به تو رسیدم ، چون تاکی پیر و خسته دور تا دور اندامت می‌پیچم و هرگز رهایت نمی‌کنم ، گویی تو ریشه باشی و من شاخه!
عزیزِ چشم درشتم؛
من هنوز تو را مثل عطر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : neginazimmifashi

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا