- ارسالیها
- 7,917
- پسندها
- 55,451
- امتیازها
- 96,873
- مدالها
- 56
- مدیرکل
- #111
بخشی از شعر: "قصهی دخترای ننه دریا"
از سرِ تپه، شبا
شیههی اسبای گاری نمیاد،
از دلِ بیشه، غروب
چهچهِ سار و قناری نمیاد،
دیگه از شهرِ سرود
تکسواری نمیاد.
دیگه مهتاب نمیاد
کرمِ شبتاب نمیاد.
برکت از کومه رفت
رستم از شانومه رفت:
تو هوا وقتی که برق میجّه و بارون میکنه
کمونِ رنگهبهرنگش دیگه بیرون نمیاد،
رو زمین وقتی که دیب دنیارو پُرخون میکنه
سوارِ رخشِ قشنگش دیگه میدون نمیاد.
شبا شب نیس دیگه، یخدونِ غمه
عنکبوتای سیا شب تو هوا تار میتنه.
بخشی از شعر: "قصهی دخترای ننه دریا"
از سرِ تپه، شبا
شیههی اسبای گاری نمیاد،
از دلِ بیشه، غروب
چهچهِ سار و قناری نمیاد،
دیگه از شهرِ سرود
تکسواری نمیاد.
دیگه مهتاب نمیاد
کرمِ شبتاب نمیاد.
برکت از کومه رفت
رستم از شانومه رفت:
تو هوا وقتی که برق میجّه و بارون میکنه
کمونِ رنگهبهرنگش دیگه بیرون نمیاد،
رو زمین وقتی که دیب دنیارو پُرخون میکنه
سوارِ رخشِ قشنگش دیگه میدون نمیاد.
شبا شب نیس دیگه، یخدونِ غمه
عنکبوتای سیا شب تو هوا تار میتنه.