نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

شعرکده ** غمکده **

  • نویسنده موضوع .ARMIN
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 3,248
  • بازدیدها 29,830
  • کاربران تگ شده هیچ

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,341
پایم از عشق تو در سنگ آمدستعقل را با تو قبا تنگ آمدست
نام من هرگز نیاری بر زبانآری از نامم ترا ننگ آمدست
هرچه دانی از جفا با من بکنکت زبونی نیک در چنگ آمدست
هرکسی آمد به استقبال مناندهانت چند فرسنگ آمدست
انوری پایت ز راهی بازکشکاندران هر مرکبی لنگ آمدست
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,342
کارم ز غمت به جان رسیدستفریاد بر آسمان رسیدست
نتوان گله‌ی تو کرد اگرچهاز دل به سر زبان رسیدست
در عشق تو بر امید سودیصد بار مرا زیان رسیدست
هرجا که رسم برابر مناندوه تو در میان رسیدست
این آب ز فرق برگذشته استوین کارد بر استخوان رسیدست
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,343
حسن را از وفا چه آزارستکه همه ساله با جفا یارست
خود وفا را وجود نیست پدیدوین که در عادتست گفتارست
از برون جهان وفا هم نیستکاثرش ز اندرون پدیدارست
چه وفا این چه ژاژ می‌گویمکه ازو حسن را چه آزارست
تا مصاف وفا شکسته شدستعلم عافیت نگونسارست
عشق را عافیت به کار نشدلاجرم کار عاشقان زارست
دست در کار عافیت نشودهر کجا عشق بر سر کارست
عشق در خواب و عاشقان در خوندایه بی‌شیر و طفل بیمارست
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,344
معشوقه به رنگ روزگارستبا گردش روزگار یارست
برگشت چو روزگار و آن نیزنوعی ز جفای روزگارست
بس بوالعجب و بهانه‌جویستبس کینه‌کش و ستیزه‌کارست
این محتشمیست با بزرگیگر محتشم و بزرگوارست
بوسی ندهد مگر به جانیآری همه خمر با خمارست
در باغ زمانه هیچ گل نیستوان نیز که هست جفت خارست
ای دل منه از میان برون پایهر چند که یار بر کنارست
امید مبر کز آنچه مردمنومیدترست امیدوارست
هر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,345
ز عشق تو نهانم آشکارستز وصل تو نصیبم انتظارست
ز باغ وصل تو گل کی توان چیدکه آنجا گفتگوی از بهر خارست
ولی در پای تو گشتم بدان بویکه عهدت همچو عشقم پایدارست
دلم رفت و ز تو کاری نیامدمرا با این فضولی خود چه کارست
چو گویم بوسه‌ای گویی که فرداکرا فردای گیتی در شمارست
به بند روزگارم چند بندیسخن خود بیشتر در روزگارست
به عهدم دست می‌گیری ولیکنکه می‌گوید که پایت استوارست
ترا با انوری زین گونه دستان
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,346
ای یار مرا غم تو یارستعشق تو ز عالم اختیارست
با عشق تو غم همی گسارمعشق تو غمست و غمگسارست
جان و جگرم بسوخت هجرانخود عادت دل نه زین شمارست
جان سوختن و جگر خلیدنهجران ترا کمینه کارست
در هجر ز درد بی‌قرارمکان درد هنوز برقرارست
ای راحت جان من فرج دهزان درد که نامش انتظارست
در تاب شدی که گفتم از توجز درد مرا چه یادگارست
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,347
یارب چه بلا که عشق یارستزو عقل به درد و جان فکارست
دل برد و جمال کرد پنهانفریاد که ظلم آشکارست
گر جان منست ازو به جانممن هیچ ندانم این چکارست
ناید بر من خیال او هیچوین هم ز خلاف روزگارست
کارم چو نگار نیست با اوزان بر رخ من ز خون نگارست
زو هیچ شمار برنگیرمزیرا که جفاش بی‌شمارست
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,348
هر شکن در زلف تو از مشک دالی دیگرستهر نظر از چشم تو سحر حلالی دیگرست
ناید اندر وصف کس آن چشم و زلف از بهر آنکدر خیال هرکس از هریک خیالی دیگرست
هرچه دل با خویشتن صورت کند زان زلف و چشمعقل دوراندیش گوید آن مثالی دیگرست
هرکسی زان چشم و زلف اندر گمانی دیگرندوان گمانها نیز از هریک محالی دیگرست
گرچه در عین کمالست از نکویی گوییااز ورای آن کمال او کمالی دیگرست
من به حالی دیگرم از عشق او هر لحظه‌ایزانکه او در حسن هر ساعت به حالی دیگرست
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,349
امید وصل تو کاری درازستامید الحق نشیبی بی‌فرازست
طمع را بر تو دندان گرچه کندستتمنا را زبان باری درازست
ره بیرون شد از عشقت ندانمدر هر دو جهان گویی فرازست
به غارت برد غمزه‌ت یک جهان جانلبت را گو که آخر ترکتازست
در این ماتم‌سرا یعنی زمانهبسا عید و عروسی کز تو بازست
نگویی کاین چنین عید و عروسیطرب در روزه عشرت در نمازست
حدیث عافیت یکبارگی خودچنان پوشیده شد گویی که آزست
نیاز ای انوری بس عرضه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,350
مهرت به دل و به جان دریغستعشق تو به این و آن دریغست
وصل تو بدان جهان توان یافتکان ملک بدین جهان دریغست
کس را کمر وفا مفرمایکان طرف بهر میان دریغست
با کس به مگوی نام تو چیستکان نام به هر زبان دریغست
قدر چو تویی زمین چه داندکان قدر به آسمان دریغست
در کوی وفای تو به انصافیک دل به هزار جان دریغست
 
امضا : .ARMIN
عقب
بالا