نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

شعرکده ** غمکده **

  • نویسنده موضوع .ARMIN
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 3,248
  • بازدیدها 29,351
  • کاربران تگ شده هیچ

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,561
مرا دانه‌ی دل بر آتش فتاده استاز آن نعره‌ی من چنین خوش فتاده است
به هفت آسمان هشتمین در فزایمز دود دلی کاسمان‌وش فتاده است
من آن آب نادیه نخل بلندمکه از جان من در من آتش فتاده است
غلط گفته‌ام نخل چه؟ کز دو دیدهچو نیلوفرم آب مفرش فتاده است
دلم عافیت می‌شمارد بلا رابنام ایزد این دل بلاکش فتاده است
امیدم به اندازه‌ی دل رسیده استخدنگم به بالای ترکش فتاده است
منم خرم و یک فتاده است نقشمشما غمگن و نقشتان شش فتاده است
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,562
من ندانستم که عشق این رنگ داشتوز جهان با جان من آهنگ داشت
دسته‌ی گل بود کز دورم نمودچون بدیدم آتش اندر چنگ داشت
عافیترا خانه همچون سیم رفتزآنکه دست عقل زیر سنگ داشت
صبر بیرون تاخت از میدان عشقدر سر آمد زانکه میدان تنگ داشت
از جفا تا او چهار انگشت بوداز وفا تا عهد صد فرسنگ داشت
دل بماند از کاروان وصل اوزآنکه منزل دور و مرکل لنگ داشت
ناله‌ی خاقانی از گردون گذشتکار غنون عشق تیز آهنگ داشت
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,563
چه نشینم که فتنه بر پای استرایت عشق پای برجای است
هرچه بایست داشتم الحقمحنت عشق نیز می‌بایست
صبر با این بلا ندارد پایبگریزد نه بند بر پای است
راستی به که صبر معذوراستبر سر تیغ چون توان پای است
بیخ امید من ز بن برکندآنکه شاخ زمانه پیرای است
کار من بد شده است و بدتر ازینهم شود، تا فلک بر این رای است
از که نالم بگو ز کارگزاریا از آن کس که کار فرمای است
ناله دارد ز زخم، مار سلیممار از آن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,564
چه نشینم که فتنه بر پای استرایت عشق پای برجای است
هرچه بایست داشتم الحقمحنت عشق نیز می‌بایست
صبر با این بلا ندارد پایبگریزد نه بند بر پای است
راستی به که صبر معذوراستبر سر تیغ چون توان پای است
بیخ امید من ز بن برکندآنکه شاخ زمانه پیرای است
کار من بد شده است و بدتر ازینهم شود، تا فلک بر این رای است
از که نالم بگو ز کارگزاریا از آن کس که کار فرمای است
ناله دارد ز زخم، مار سلیممار از آن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,565
آن کز می خواجگی است سرمستبر وی نزنند عاقلان دست
بی‌آنکه کسی فکند او رااز پایه‌ی خود فرو فتد پست
مرغی که تواش همای خوانیجغدی است کز آشیان ما جست
از پنجره‌ی صلاح برخاستبر کنگرده‌ی فساد بنشست
قلب سخن شکسته نامانبر ما نتوان بدین بپیوست
گیرم که دلی درستمان نیستباری نامی درستمان هست
تو طعنه زنی و ما همه کوهتو سنگ زنی و ما همه طست
خاقانی را اگر سفیهیهنگام جدل سخن فروبست
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,566
فرمان ملک چه ساحری ساختکز سحر بهار آزری ساخت
در هندسه دست موسوی داشتدر شعبده صنع ساحری ساخت
شکل فلک دوازده برجزین قصر دوازده دری ساخت
از بس که به صنعتش طرازیدنقاش طراز ساحری ساخت
از چهره‌ی چرخ برد زنگارنزهتگه خسرو سری ساخت
وز روی شفق گرفت شنگرفتصویر شهنشه فری ساخت
یک دریا گوهر از قلم راندتا صورت شاه گوهری ساخت
شاه عجم اخستان که دین راپیرایه ز عدل‌پروری ساخت
اسکندر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,567
ای قول دل به رفیع‌الدرجاتوز برائت به جهان داده برات
پنجم چار صفی از ملکانهشتم هفت تنی از طبقات
رای رخشان تو بر چشمه‌ی خضررفته بی‌زحمت راه ظلمات
خصم تو کور و تو آیینه‌ی شرعکور آیینه شناسد؟ هیهات
حاسد ار در تو گشاده است زبانهم کنونش رسد آفات وفات
یک دو آواز برآید ز چراغگه مردن که بود در سکرات
که بناگه ز وطن کردی نقلبیش یابی ز مانه حسنات
آن نبینی که یکی ده گرددچون ز آحاد رسد در...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,568
عیسی لب است یار و دم از من دریغ داشتبیمار او شدم قدم از من دریغ داشت
آخر چه معنی آرم از آن آفتاب‌رویکو بوی خود به صبح‌دم از من دریغ داشت
بوس وداعی از لب او چون طلب کنمکز دور یک سلام هم از من دریغ داشت
من چون کبوتران به وفا طوق‌دار اواو کعبه‌ی من و حرم از من دریغ داشت
از جور یار پیرهن کاغذین کنمکو کاغذ و سر قلم از من دریغ داشت
من ز آب دیده نامه نوشتم هزار فصلاو ز آب دوده یک رقم از من دریغ داشت
خود یار نارد از دل خاقانی ای عجب
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,569
دست قبا در جهان نافه گشای آمده استبر سر هر سنگ باد غالیه‌سای آمده است
ابر مشعبد نهاد پیش طلسم بهارهر سحر از هر شجر سحر نمای آمده است
لاله ز خون جگر در تپش آفتابسوخته دامن شده است لعل قبای آمده است
بلبل خوش نغمه زن هست بهار سخنبین که عروش چمن جلوه نمای آمده اسن
فاخته در بزم باغ گوئی خاقانی استدر سر هر شاخسار شعر سرای آمده است
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,570
ای باد صبح بین که کجا می‌فرستمتنزدیک آفتاب وفا می‌فرستمت
این سر به مهر نامه بدان مهربان رسانکس را خبر مکن که کجا می‌فرستمت
تو پرتو صفائی از آن، بارگاه انسهم سوی بارگاه صفا می‌فرستمت
باد صبا دروغ زن است و تو راست گویآنجا برغم باد صبا می‌فرستمت
زرین قبا زره زن از ابر سحرگهیکانجا چو پیک بسته قبا می‌فرستمت
دست هوا به رشته‌ی جانم گره زده استنزد گره گشای هوا می‌فرستمت
جان یک نفس درنگ ندارد گذشتنی استورنه بدین شتاب چرا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN
عقب
بالا