نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

شعرکده ** غمکده **

  • نویسنده موضوع .ARMIN
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 3,248
  • بازدیدها 29,277
  • کاربران تگ شده هیچ

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #641
عجب عجب که ترا یاد دوستان آمددرآ درآ که ز تو کار ما به جان آمد
مبر مبر خور و خوابم ز داغ هجران بیشمکن مکن که غمت سود و دل زیان آمد
چه می‌کنی به چه مشغولی و چه می‌طلبیچه گفتمت چه شنیدی چه در گمان آمد
مزن مزن پس از این در دل آتشم که ز توبیا بیا که بدین خسته دل غمان آمد
چنان که بود گمان رهی به بدعهدیبه عاقبت همه عهد تو همچنان آمد
کرانه کردی از من تو خود ندانستیکه دل ز عشق تو یکباره در میان آمد
مکن تکبر و بهر خدای راست بگوی
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #642
رخ خوبت خدای می‌داندکه اگر در جهان به کس ماند
ماه را بر بساط خوبی توعقل بر هیچ گوشه ننشاند
شعله‌ی آفتاب را بکشدحسنت ار آستین برافشاند
در جهان برنیاید آب به آبعشقت ار آب بر جهان راند
گفتمت جان به بوسه‌ای بستانگفتی ار خصم بوسه بستاند
بستدی جان و بوسه می‌ندهیاین حدیثت بدان نمی‌ماند
چون مزاج دلم همی دانیکه نداند شکیب و نتواند
با خیالت بگو نخواهم دادتا به گوش دلم فرو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #643
نه در وصال تو بختم به کام دل برساندنه در فراق تو چرخم ز خویشتن برهاند
چو برنشیند عمرم مرا کجا بنشینداگر زمانه بخواهد که با توام بنشاند
زمن مپرس که بی‌من زمانه چون گذرانیاز آن بپرس که بر من زمانه می‌گذراند
مرا مگوی ز رویم چه غم رسیده به رویترسید آنچه رسید و هنوز تا چه رساند
دلی ببرد که یک لحظه باز می‌نفرستدغمی بداد که یک ذره باز می‌نستاند
مرا به دست تو چون عشق باز داد وفا کنجفا مکن که همیشه جهان چنین بنماند
ببرد حلقه‌ی زلفت دلم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #644
هرچه مرا روی تو به روی رساندناخوش و خوش‌دل به‌روی خوش بستاند
هست به رویت نیازم از همه روییگرچه همه محنتی به روی رساند
در غم تو سر همی ز پای ندانمگر تو ندانی مدان خدای تو داند
رغم کسی را به خانه در چه نشینیکاتش دل را به آب دیده نشاند
هجر تو بر من همی جهان بفروشدگو مکن آخر جهان چنین بنماند
دامن من گر به دست عشق نگاریستوصل چه دامن ز کار من بفشاند
رو که چنین خواهمت که تن زنی ای وصلتا بکند هجر هر جفا که تواند
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #645
مرا مرنجان کایزد ترا برنجاندز من مگرد که احوال تو بگرداند
در آن مکوش که آتش ز من برانگیزیکه آب دیده‌ی من آتش تو بنشاند
اگر ندانی حال دلم روا باشدخدای عز و جل حال من همی داند
مرا به بندگی خود قبول کن زان پیشکه هرکه دیده مرا بنده‌ی تو می‌خواند
مباش ایمن بر حسن و کامرانی خویشکه هرچه گردون بدهد زمانه بستاند
 
امضا : .ARMIN
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #646
حسن تو گر بر همین قرار بماندقاعده‌ی عشق استوار بماند
از رخ تو گر بر این جمال بمانیبس غزل تر که یادگار بماند
هر نفس از چرخ ماه را به تعجبچشم در آن روی چون نگار بماند
بی‌تو مرا در کنارم ار بنمانیخون دل و دیده در کنار بماند
از غم تو در دلم قرار نمانده‌ستبا غم تو در دلی قرار بماند
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #647
طاقت عشق تو زین بیشم نماندبیش از این بی‌تو سر خویشم نماند
راست می‌خواهی نخواهم بی‌تو عمربرگ گفتار کمابیشم نماند
شد توانگر جانم از تیمار و غمزان دل بی‌صبر درویشم نماند
تا گرفتم آشنایی با غمتدر جهان بیگانه و خویشم نماند
چون کنم تدبیر کارت چون کنمچون دل تدبیراندیشم نماند
انوری تا کی از این کافربچهکاعتقاد مذهب و کیشم نماند
 
امضا : .ARMIN
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #648
درد تو دلا نهان نمانداندوه تو جاودان نماند
از عشق مشو چنین شکفتهکان روی نکو چنان نماند
آوازه‌ی تو فرو نشیندوز محنت تو نشان نماند
گر با همه کس چنین کند دلیک دلشده در جهان نماند
از درد تو دل نماند و بیمستکز بی‌رحمیت جان نماند
از کار جهان کرانه‌ای دلکازار درین میان نماند
آن سود بسم که تو بمانیبل تا همه سو زیان نماند
 
امضا : .ARMIN
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #649
در همه آفاق دلداری نمانددر همه روی زمین یاری نماند
گل نماند اندر همه گلزار عشقراستی باید نه گل خاری نماند
عقل با دل گفت کاندر باغ عشقگرچه بر شاخ وفا باری نماند
یادگاری هم نماند آخر از آندل به بادی سرد گفت آری نماند
در جهان یک آشنا نگذاشت چرخچرخ را گویی جز این کاری نماند
گویی آخر این همه بیگانه‌انداین ندانم آشنا یاری نماند
عشق را گفتم که صبرم اندکیستگفت اینت بس که بسیاری نماند
انوری با...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #650
عشق تو ز دل برید نتواندوصل تو به جان خرید نتواند
روی تو اگر نه آفتاب آیدچونست که درست دید نتواند
طرفه شکریست آن لبان توهر طوطی ازو مزید نتواند
هرجا که تو دام زلف گستردییک پشه ازو پرید نتواند
خواهد که کند مر انوریت راتیغ غم تو شهید نتواند
 
امضا : .ARMIN
عقب
بالا