شعرکده ** غمکده **

  • نویسنده موضوع .ARMIN
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2,972
  • بازدیدها 20,925
  • کاربران تگ شده هیچ

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,887
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #831
دلی، که میل به دیدار دوستان داردفراغتی ز گل و باغ و بوستان دارد
کدام لاله به روی تو ماند؟ ای دلبندکدام سرو چنین قد دلستان دارد؟
گرت به جان بخرم بوسه‌ای، زیان نکنمکه بوسه عاشق بدبخت را زیان دارد
کسی که چون تو پری چهره در کنار کشداگر چه پیر بود، دولتی جوان دارد
به قصد کشتن من بست و باز نگشایدکمر، که قد بلند تو در میان دارد
به خاکپای تو آنرا که هست دست رسیچه غم ز سرزنش هر که در جهان دارد؟
چو کردی جای خیال تو اوحدی در دل
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,887
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #832
شاهد من در جهان نظیر نداردبوی سر زلف او عبیر ندارد
سرو بدین قد خوش خرام نرویدماه چنان طلعت منیر ندارد
ابروی همچون کمان بسیست ولیکنهیچ کس آن قامت چو تیر ندارد
مهر، که در حسن پادشاه نجومستهیات آن روی مستنیر ندارد
طفل چنین در کنار دایه‌ی دنیامادر دور سپهر پیر ندارد
عنبر سارا بهل، که نافه‌ی چینینکهت آن زلف همچو قیر ندارد
اوحدی اندر فراق عارض خوبشچاره بجز ناله و نفیر ندارد
 
امضا : .ARMIN
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,887
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #833
حال دل پیش که گویم؟ که دل ریش نداردکیست در عشق تو کو غصه ز من بیش ندارد
دوش گفتی که: فلان از سر تیغم نبرد جانبزن و مرد مخوانش که سری پیش ندارد
سر درویش فدا شد به وفا در قدم توپادشه‌زاده‌ی ما را سر درویش ندارد
قد او تیر بلا، غمزه‌ی او ناوک فتنهیارب، این ترک چه تیریست که در کیش ندارد؟
واعظ شهر مرا گفت که: دل با سخنم دهچون دهد دل بتو بیچاره؟ که باخویش ندارد
همچو نارم بکفید از غم سیب ز نخش دلدل مخوانش تو، که او عقل به اندیش ندارد
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,887
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #834
وجود حقیقت نشانی نداردرموز طریقت بیانی ندارد
به صحرای معنی گذر، تا ببینیبهاری که بیم خزانی ندارد
جمال حقیقت کسی دیده باشدکه در باز گفتن زبانی ندارد
درین دانه مرغی تواند رسیدنکه جز نیستی آشیانی ندارد
تنی را، که در دل نباشد غم اورها کن حدیثش، که جانی ندارد
به چیزی توان برد چیزی که این جابه نانی نیرزد، که نانی ندارد
بگفت اوحدی هر چه دانست با توگرش باز یابی زیانی ندارد
 
امضا : .ARMIN
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,887
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #835
دلا در عشق تو صد دفترستمکه صد دفتر ز کونین ازبرستم
منم آن بلبل گل ناشکفتهکه آذر در ته خاکسترستم
دلم سوجه ز غصه وربریجهجفای دوست را خواهان ترستم
مو آن عودم میان آتشستانکه این نه آسمانها مجمرستم
شد از نیل غم و ماتم دلم خونبچهره خوشتر از نیلوفرستم
درین آلاله در کویش چو گلخنبداغ دل چو سوزان اخگرستم
نه زورستم که با دشمن ستیزمنه بهر دوستان سیم و زرستم
ز دوران گرچه پر بی جام عیشم
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,887
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #836
بتا تا زار چون تو دلبرستمبتن عود و بسینه مجمرستم
اگر جز مهر تو اندر دلم بیبه هفتاد و دو ملت کافرستم
اگر روزی دو صد بارت بوینمهمی مشتاق بار دیگرستم
فراق لاله رویان سوته دیلموز ایشان در رگ جان نشترستم
منم آن شاخه بر نخل محبتکه حسرت سایه و محنت برستم
نه کار آخرت کردم نه دنیایکی بی سایه نخل بی‌برستم
نه خور نه خواب بیتو گوییبه پیکر هر سر مو خنجرستم
جدا از تو به حور و خلد و طوبی
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,887
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #837
به لاله نرگس مخمور گفت وقت سحرکه هر که در صف باغ است صاحب هنریست
بنفشه مژده‌ی نوروز میدهد ما راشکوفه را ز خزان وز مهرگان خبریست
بجز رخ تو که زیب و فرش ز خون دل استبهر رخی که درین منظر است زیب و فریست
جواب داد که من نیز صاحب هنرمدرین صحیفه ز من نیز نقشی و اثریست
میان آتشم و هیچگاه نمیسوزمهمان بر سرم از جور آسمان شرریست
علامت خطر است این قبای خون آلودهر آنکه در ره هستی است در ره خطریست
بریخت خون من و نوبت تو نیز رسد
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,887
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #838
ای خوشا مستانه سر در پای دلبر داشتندل تهی از خوب و زشت چرخ اخضر داشتن
نزد شاهین محبت بی پر و بال آمدنپیش باز عشق آئین کبوتر داشتن
سوختن بگداختن چون شمع و بزم افروختنتن بیاد روی جانان اندر آذر داشتن
اشک را چون لعل پروردن بخوناب جگردیده را سوداگر یاقوت احمر داشتن
هر کجا نور است چون پروانه خود را باختنهر کجا نار است خود را چون سمندر داشتن
آب حیوان یافتن بیرنج در ظلمات دلزان همی نوشیدن و یاد سکندر داشتن
از برای سود، در دریای بی پایان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,887
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #839
ای خوشا سودای دل از دیده پنهان داشتنمبحث تحقیق را در دفتر جان داشتن
دیبه‌ها بی کارگاه و دوک و جولا بافتنگنجها بی پاسبان و بی نگهبان داشتن
بنده فرمان خود کردن همه آفاق رادیو بستن، قدرت دست سلیمان داشتن
در ره ویران دل، اقلیم دانش ساختندر ره سیل قضا، بنیاد و بنیان داشتن
دیده را دریا نمودن، مردمک را غوصگراشک را مانند مروارید غلطان داشتن
از تکلف دور گشتن، ساده و خوش زیستنملک دهقانی خریدن، کار دهقان داشتن
رنجبر بودن، ولی در کشتزار...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,887
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #840
ای خوش از تن کوچ کردن، خانه در جان داشتنروی مانند پری از خلق پنهان داشتن
همچو عیسی بی پر و بی بال بر گردون شدنهمچو ابراهیم در آتش گلستان داشتن
کشتی صبر اندرین دریا افکندن چو نوحدیده و دل فارغ از آشوب طوفان داشتن
در هجوم ترکتازان و کمانداران عشقسینه‌ای آماده بهر تیرباران داشتن
روشنی دادن دل تاریک را با نور علمدر دل شب، پرتو خورشید رخشان داشتن
همچو پاکان، گنج در کنج قناعت یافتنمور قانع بودن و ملک سلیمان داشتن
 
امضا : .ARMIN
عقب
بالا