نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

شعرکده ** غمکده **

  • نویسنده موضوع .ARMIN
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 3,248
  • بازدیدها 29,718
  • کاربران تگ شده هیچ

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #871
می‌دمد صبح و کله بست سحابالصبوح الصبوح یا اصحاب
می‌چکد ژاله بر رخ لالهالمدام المدام یا احباب
می‌وزد از چمن نسیم بهشتهان بنوشید دم به دم می ناب
تخت زمرد زده است گل به چمنراح چون لعل آتشین دریاب
در میخانه بسته‌اند دگرافتتح یا مفتح الابواب
لب و دندانت را حقوق نمکهست بر جان و سینه‌های کباب
این چنین موسمی عجب باشدکه ببندند میکده به شتاب
بر رخ ساقی پری پیکرهمچو حافظ بنوش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #872
گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریبگفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب
گفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدارخانه پروردی چه تاب آرد غم چندین غریب
خفته بر سنجاب شاهی نازنینی را چه غمگر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریب
ای که در زنجیر زلفت جای چندین آشناستخوش فتاد آن خال مشکین بر رخ رنگین غریب
می‌نماید عکس می در رنگ روی مه وشتهمچو برگ ارغوان بر صفحه نسرین غریب
بس غریب افتاده است آن مور خط گرد رختگر چه نبود در نگارستان خط مشکین غریب
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #873
ای شاهد قدسی که کشد بند نقابتو ای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت
خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوزکاغوش که شد منزل آسایش و خوابت
درویش نمی‌پرسی و ترسم که نباشداندیشه آمرزش و پروای ثوابت
راه دل عشاق زد آن چشم خماریپیداست از این شیوه که م**س.ت است شرابت
تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفتتا باز چه اندیشه کند رای صوابت
هر ناله و فریاد که کردم نشنیدیپیداست نگارا که بلند است جنابت
دور است سر آب از این بادیه هش دارتا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #874
خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداختبه قصد جان من زار ناتوان انداخت
نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بودزمانه طرح محبت نه این زمان انداخت
به یک کرشمه که نرگس به خودفروشی کردفریب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت
ش*ر..اب خورده و خوی کرده می‌روی به چمنکه آب روی تو آتش در ارغوان انداخت
به بزمگاه چمن دوش م**س.ت بگذشتمچو از دهان توام غنچه در گمان انداخت
بنفشه طره مفتول خود گره می‌زدصبا حکایت زلف تو در میان انداخت
ز شرم آن که به روی تو نسبتش کردم
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #875
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوختآتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
تنم از واسطه دوری دلبر بگداختجانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمعدوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت
آشنایی نه غریب است که دلسوز من استچون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
خرقه زهد مرا آب خرابات ببردخانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت
چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکستهمچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت
ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #876
ساقیا آمدن عید مبارک بادتوان مواعید که کردی مرواد از یادت
در شگفتم که در این مدت ایام فراقبرگرفتی ز حریفان دل و دل می‌دادت
برسان بندگی دختر رز گو به درآیکه دم و همت ما کرد ز بند آزادت
شادی مجلسیان در قدم و مقدم توستجای غم باد مر آن دل که نخواهد شادت
شکر ایزد که ز تاراج خزان رخنه نیافتبوستان سمن و سرو و گل و شمشادت
چشم بد دور کز آن تفرقه‌ات بازآوردطالع نامور و دولت مادرزادت
حافظ از دست مده دولت این کشتی نوحور...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #877
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاستمنزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
شب تار است و ره وادی ایمن در پیشآتش طور کجا موعد دیدار کجاست
هر که آمد به جهان نقش خرابی دارددر خرابات بگویید که هشیار کجاست
آن کس است اهل بشارت که اشارت داندنکته‌ها هست بسی محرم اسرار کجاست
هر سر موی مرا با تو هزاران کار استما کجاییم و ملامت گر بی‌کار کجاست
بازپرسید ز گیسوی شکن در شکنشکاین دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست
عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کودل...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #878
روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاستمی ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست
نوبه زهدفروشان گران جان بگذشتوقت رندی و طرب کردن رندان پیداست
چه ملامت بود آن را که چنین باده خورداین چه عیب است بدین بی‌خردی وین چه خطاست
باده نوشی که در او روی و ریایی نبودبهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست
ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاقآن که او عالم سر است بدین حال گواست
فرض ایزد بگذاریم و به کس بد نکنیموان چه گویند روا نیست نگوییم رواست
چه شود...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #879
دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاستگفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست
که شنیدی که در این بزم دمی خوش بنشستکه نه در آخر صحبت به ندامت برخاست
شمع اگر زان لب خندان به زبان لافی زدپیش عشاق تو شب‌ها به غرامت برخاست
در چمن باد بهاری ز کنار گل و سروبه هواداری آن عارض و قامت برخاست
م**س.ت بگذشتی و از خلوتیان ملکوتبه تماشای تو آشوب قیامت برخاست
پیش رفتار تو پا برنگرفت از خجلتسرو سرکش که به ناز از قد و قامت برخاست
حافظ این خرقه بینداز مگر جان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #880
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاستسخن شناس نه‌ای جان من خطا این جاست
سرم به دنیی و عقبی فرو نمی‌آیدتبارک الله از این فتنه‌ها که در سر ماست
در اندرون من خسته دل ندانم کیستکه من خموشم و او در فغان و در غوغاست
دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرببنال هان که از این پرده کار ما به نواست
مرا به کار جهان هرگز التفات نبودرخ تو در نظر من چنین خوشش آراست
نخفته‌ام ز خیالی که می‌پزد دل منخمار صدشبه دارم شرابخانه کجاست
چنین که صومعه آلوده شد ز خون...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN
عقب
بالا