فال شب یلدا

شاعر‌پارسی اشعار خاقانی

  • نویسنده موضوع ف.شیرشاهی
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 155
  • بازدیدها 4,738
  • کاربران تگ شده هیچ

Hilary

کاربر حرفه‌ای
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2,233
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
  • #121
ای شاه بانوی ایران به هفت جد
اقلیم چارم از تو چو فردوس هشتم است
بلقیس روزگار توئی کز جلال و قدر
شروان شه از کمال سلیمان دوم است
خود خاتم بزرگ سلیمان به دست توست
کانگشت کوچک تو چو دریای قلزم است
اعدای مار فعل تو را زخم کین...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2,233
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
  • #122
تا به غربت فتاد خاقانی
یکدری خانه‌ایش زندان است
نه درون ساختنش توفیق است
نه برون تاختنش امکان است
روی چون عنکبوت در دیوار
پس سنگی چو مور پنهان است
پاسبانش برون در قفل است
پرده دارش درون کلیدان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2,233
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
  • #123
دار عزلت گزید خاقانی
که به از دار ملک خاقان است
خورش از مشرب قناعت ساخت
که چو زمزم هم آب حیوان است
نبرد تا تواند انده رزق
کانده رزق بر جهانبان است
عمرا گر بهر رزق موقوف است
رزق موقوف بهر فرمان است
نپذیرد ز کس حوالهٔ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2,233
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
  • #124
زیان تو در سود دانستن است
توان تو در ناتوانستن است
ندانم سپر ساز خاقانیا
که نادانی اکسیر دانستن است
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2,233
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
  • #125
مرغکی را وقت کشتن می‌دوانید ابلهی
گفت مقصود از دوانیدنش نازک گشتن است
ما همان مرغیم خاقانی که ما را روزگار
می‌دواند وین دویدن را فذلک کشتن است
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2,233
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
  • #126
خاقانی بلند سخن در جهان منم
کزادی از جهان روش حکمت من است
ضرب الرقاب داد شیاطین آز را
این تیغ نطق کز ملکان قسمت من است
این گنبد فرشته سلب کآدمی خور است
چون دیو پیش جم گور خدمت من است
اسباب هست و نیست اگر نیست گو مباش
...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2,233
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
  • #127
آب حیوان مجوی خاقانی
که منوچهر خضر خو مرده است
نوبت راحت و کرم بگذشت
تا چراغ کیان فرو مرده است
راحت آن روز رفت کو رفته است
کرم آن روز مرده کو مرده است
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2,233
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
  • #128
من که خاقانیم عزیز حقم
ز آن که عبدی خطاب من رانده است
هرچه یارب ندای حق راندم
لاتخف حق جواب من رانده است
من به کنجی و حق به هفت اقلیم
مدد سحر ناب من رانده است
پیک انفاس بر طریق مراد
دعوت مستجاب من...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2,233
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
  • #129

میر چون هفت بیت من خوانده است
ده شتر بارگیر فرموده است
با نه افلاک همبرند مرا
این ده اشتر که میر فرموده است
 
امضا : Hilary

Hilary

کاربر حرفه‌ای
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2,233
پسندها
1,120
امتیازها
16,273
  • #130
به ماه چارده می‌ماند آن بت
که اکنون چارده سالش رسیده است
مه نو کرد ماه چارده را
به رنجی کز پی نه ماه دیده است
 
امضا : Hilary

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا