فال شب یلدا

شاعر‌پارسی اشعار مهدی سهیلی

  • نویسنده موضوع ldkh
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 13
  • بازدیدها 730
  • کاربران تگ شده هیچ

ldkh

کاربر حرفه‌ای
سطح
4
 
ارسالی‌ها
1,254
پسندها
2,128
امتیازها
16,473
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #1
دوست میدارم که با خویشان خود بیگانه باشم
همدم عقلم چرا همصحبت دیوانه باشم

دل به هر کس کی سپارم من در دلها مقیم
تا نتوانم شمع مجلس شد چرا پروانه باشم

آزمودم آشنایان را فغان از آشنایی
آرزومندم که با هر آشنا بیگانه باشم

مرغ خوشخوانم وگر در حلقه زاغان نشینم
کی توانم لحظه ای در نغمه مستانه باشم

مردمی گم شد میان آشنایان از تو پرسم
با چنین نامردمان بیگانه باشم یا نباشم

مهدی سهیلی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ldkh

ldkh

کاربر حرفه‌ای
سطح
4
 
ارسالی‌ها
1,254
پسندها
2,128
امتیازها
16,473
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #2
خداگو با خداجو فرق دارد
حقیقت با هیاهو فرق دارد

بسا مشرک که خود قرآن بدست است
نداند در حقیقت بت پرست است

مهدی سهیلی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ldkh

ldkh

کاربر حرفه‌ای
سطح
4
 
ارسالی‌ها
1,254
پسندها
2,128
امتیازها
16,473
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #3
بار الها بال پروازم ببخش
روح آزاد سبک تازم ببخش

عاشق بزم تو ام، راهم بده
عقل روشن، جان آگاهم بده

مهدی سهیلی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ldkh

ldkh

کاربر حرفه‌ای
سطح
4
 
ارسالی‌ها
1,254
پسندها
2,128
امتیازها
16,473
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #4
عارف كسي بود كه به شب اي خدا كند
با سوز سينه خسته دلان را دعا كند

پيچد سر از عنايت سلطان به كبر و ناز
در كوي فقر قامت خدمت دو تا كند

بر پاي شاه اگر سر ذلت نهاده است
با شرم توبه سجده‌ی حق را قضا كند

مهدی سهیلی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ldkh

ldkh

کاربر حرفه‌ای
سطح
4
 
ارسالی‌ها
1,254
پسندها
2,128
امتیازها
16,473
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #5
گر با سحر خو کنی بانگ خدا را بشنوی
دل را اگر گیسو کنی، هرشب ندا را بشنوی

در آن سکوت جان فزار از عرش می‌آید صدا
گوش دگر باید ترا تا آن صدا را بشنوی

مهدی سهیلی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ldkh

ldkh

کاربر حرفه‌ای
سطح
4
 
ارسالی‌ها
1,254
پسندها
2,128
امتیازها
16,473
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #6
اگر كه گل رود از باغ باغبانان چه كند ؟
چو بي بهار شود با غم خزان چه كند ؟

كسي كه مهر گل از دل نمي‌تواند كند
به باغ خشك در ايام مهرگان چه كند

به گريه زنگ غم از دل بشوي و شادان باش
دل گرفته غم خفته را نهان چه كند ؟

مهدی سهیلی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ldkh

ldkh

کاربر حرفه‌ای
سطح
4
 
ارسالی‌ها
1,254
پسندها
2,128
امتیازها
16,473
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #7
ای یاد تو در ظلمت شب همسفر من
وی نام تو روشنگر شام و سحر من
جز نقش تو نقشی نبود در نظر من
شبها منم و عشق تو و چشم تر من
وین اشک دمادم که بود پرده در من

در عطر چمن های جهان بوی تو دیدم
در برگ درختان سر گیسوی تو دیدم
هر منظره را منظری از روی تو دیدم

مهدی سهیلی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ldkh

ldkh

کاربر حرفه‌ای
سطح
4
 
ارسالی‌ها
1,254
پسندها
2,128
امتیازها
16,473
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #8
نیمشب همدم من دیده گریان من است
ناله مرغ شب از حال پریشان من است

خنده ها برلب من بود و کس آگاه نشد
زین همه درد خموشانه که بر جان منست

قافل از حق شدم و قافله عمر گذشت
ناله ام زمزمه روح پریشان منست

در بر عشق بسی دم زدم از رتبت عقل
گفت خاموش که او طفل دبستان من است

مهدی سهیلی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ldkh

ldkh

کاربر حرفه‌ای
سطح
4
 
ارسالی‌ها
1,254
پسندها
2,128
امتیازها
16,473
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #9
خداجو با خداگو فرق دارد
حقیقت با هیاهو فرق دارد

خداگو حاجی مردم فریب است
خداجو مومن حسرت نصیب است

خداجو را هوای سیم و زر نیست
بجز فکر خدا،فکر دگر نیست

مهدی سهیلی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ldkh

ldkh

کاربر حرفه‌ای
سطح
4
 
ارسالی‌ها
1,254
پسندها
2,128
امتیازها
16,473
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #10
الاهی غمم بار خاطر نباشد
که در غم مرا جان صابر نباشد

الاهی نباشد وداعی و گر هست
برای کسی بار آخر نباشد

به هنگام کوچ عزیزان الاهی
نگه کردن از چشم شاعر نباشد

الاهی کسی را که من دوست دارم
به دوران عمرم مسافر نباشد

مهدی سهیلی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ldkh

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا