مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

[Kia1995]

سلام دنبال لینک دانلود رمان طعم گس نگاهت هستم ولی هرچی گشتم پیدا نمیکنم میشه کمکم کنید دارم دیوونه میشم

سلام دنبال لینک دانلود رمان طعم گس نگاهت هستم ولی هرچی گشتم پیدا نمیکنم میشه کمکم کنید دارم دیوونه میشم

سلام به این کانال مراجعه کنید
romanhayeasheghane@

 

[Mahdiyeh5281]

سلام
یه رمانی رو چندسال پیش تو یه کانال تلگرام،نصفش رو خوندم،الان اصلا اسمش یادم نیست که بقیش روبخونم. موضوعش راجب یه دختره بود که پدرش معتادبود واونو به زور به یه افغانی شوهرش میده،دختره هم بعد یه مدت بصورت اتفاقی بایه پسره به اسم مهران اشنامیشه و بااینکه دختره شوهر داشته و اون پسره هم اینو میدونه اماعاشق هم میشن،تااینکه شوهردختره چون غیرقانونی توایران بوده زنش لومیدتش و دادگاه هم حکم طلاق زنه رو صادرمیکنه،بعدازینکه از شوهرش جدامیشه باهمون پسره آشنا میشه ولی وقتی مادر پسره میفهمه نمیذاره ازدواج کنن و پسره هم غیبش میزنه. لطفا اگه کسی میدونه راهنماییم کنه ممنون میشم.

 

[چکامه]

رمان بود که فقط یه سری از تیکه هاش یادمه این که دختره که از خانواده طرد میشه و باباش میندازدش بیرون و اون میره پیش عموش و بعد چند سال برمیگرده و میخواد انتقام بگیره و خودشو جای خدمتکار جا می زنه و از دستی غذای مورد علاقه خودشو که باباش ممنوع کرده درست کردنشو درست می کنه ...
و این که دوست صمیمیش که فک کنم زنداداشش میشه چون آراشگر بوده میفهمه این گریم کرده
اگه میشه اسمشو بهم بگین

شعله شب

 

[Zohal_s]

سلام
به دنبال رمانی هستم با موضوع ازدواج اجباری . داستان در باره دختری هست که دکترش به دروغ بهش میگه دچار بیماری شده که نمی تونه بچه دار بشه.
دختره هم این رازش رو به دندون پزشکش میگه . دندون پزشک دختره هم سرطان داشت و یک پسر داشت. دندون پزشک دختره می دونست بعد از مرگش شوهرش با کسی ازدواج نمی کنه و برای اینکه بچه اش بی مادر بزرگ نشه ، از دختر داستان برای شوهرش خواستگاری می کنه ...
دختره هم به دلایلی مجبور میشه قبول کنه. کم کم با گذر زمان دختره عاشق شوهرش میشه و بعد از مرگ دندون پزشکش متوجه میشه بارداره . گویا دکترش برای انتقام گرفتن بهش دروغ گفته بوده که دلیل انتقامش یادم نیس .
اگه اسم رمان رو می دونید ممنون میشم کمکم کنین پیداش کنم .

 

[H. A]

نبود؟

کسی اسم این رمان رو نمیدونه؟

 

[BIANCO]

سلام
دنبال یه رمانی هستم زیاد چیزی ازش یادم نیست که دختره عاشق کره هست.بعد میره کره و اونجا یکی رو میبینه اونوقت همدیگه رو دوست دارن بعد دختره برمیگرده ایران پسره از کره میاد ایران
یه چیزی از آخرای رمان یادمه که بارون میومد و پسرم که ایران بود چتر نداشت دخترم میاد چترشو میگیره بالا سرش بعد همدیگه رو میبینن
اگه میشه کمکم کنید خیلی ممنون

سلام رمان تمنای ماندن

 

[♣♥Roghaeih♥♣]

ببخشید جای ایشون جواب میدم من خودم دنبالش بودم پیدا نکردم ولی توی اپلیکیشن رمان هستش

قربونت
ممنون از پاسخت

 

[Kim.Zahra]

سلام رمان تمنای ماندن

خیلی خیلی ممنونم

 

[BIANCO]

خیلی خیلی ممنونم

خواهش می‌کنم عزیزم

 

[Aabbcc]

سلام یه رمانی بود پسره 18 سالش بود بچه برادر ناتنیش فکر کنم بزرگ میکنه بعد دختره عاشق عموش میشه فکر کنم مادر دختره ناراحتی اعصاب داشت کسی اسمش میدونه؟؟؟

اگه پیداش کردین میشه اسمشو به منم بگید حتما؟؟