مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

[سعید۱۱۱]

سلام دوستان
رمانی که دنبالشم در مورد یه دختر که قرص خواب اور مصرف میکنه بعد تو خواب وارد یه باغ میشه و با پسری اشنا میشه و عاشقش میشه بعد هرشب همین خوابو میبینه و بیشتر داستان داخله خوابش اتفاق میوفته
ممنون میشم اگه کسی اسم کتابو میدونه بگه

 

[tosha]

سلام.
یه رمانی بود که خانواده دختره یه کاری کرده بودن که از طرف پدر و مادرشون طرد شدن.حالا دختره فهمیده جریان چیه و پدر و مادر خودش مردن میاد ایران و با دایی خودش دوست میشه تا بهش ضربه عاطفی بزنه دایی هم عاشقش میشه. یه خونه هم نزدیک خونه پدر بزرگ مادربزرگ میگیره و با وسایلی که مادرش دوست داشت و پدر بزرگ و مادربزگه میدونستم دیزاین کرد .دختره هم آخرش میخواد ترکش کنه که میفهمه این داییش نیست... .

 

[Sarah9797]

سلام من دنبال یک رمانیم که اسم پسره امین بود و با یه دختری آشنا میشه که فک میکنم دختره مدل بود و بعد چندسال به ایران میاد و برای کار وارد شرکت امین میشه و در نهایت باهاش ازدواج میکنه و ایران میمونه.امین دوتا خواهر دو قلو داشت

 

[S_j]

سلام من دنبال یک رمانیم که اسم پسره امین بود و با یه دختری آشنا میشه که فک میکنم دختره مدل بود و بعد چندسال به ایران میاد و برای کار وارد شرکت امین میشه و در نهایت باهاش ازدواج میکنه و ایران میمونه.امین دوتا خواهر دو قلو داشت

زیتون

 

[S_j]

یه رمانی بود دختره موقع زایمانش تنها بوده تو خونه و شوهر و مادر شوهرش رفته بودن مهمونی ..خودش بچشو به دنیا میاره ...از درد دستاشو به در کابینت گرفته بود بعد دستاش کشیده شد...اگه کسی اسم رمان و میدونه بگه لطفا

 

[Sarah9797]

زیتون

ممنونم

 

[گل خشک]

دنبال یه رمانم که نمیتونم پیداش کنم.
دختر اصلی ارغوان هست.که با دوست داییش تصادف میکنه.اسم داییش سبحان هست و اونی که باهاش تصادف میکنه بردیا.بردیا بعد از تصادف ارغوان را میبره خونش و به دلیل مصرف مواد تحریک کننده به ارغوان ت*جاوز میکنه

پانیک اتک
اسم رمان پانیک اتک هست که همون بیماری بردیاست

 

[aramesh]

سلام دنبال یه رمان میگردم که دختره با خالش زندگی میکنه بخاطر اینکه مادر دختره قبلا با معشوقه اش پدر دختر رو به قتل رسوندن کسی حاضر نمیشه باهاشون ازدواج کنه تا اینکه یکی عاشق دختره میشه.لطفا کمک کنید

 

[aramesh]

یه رمان دیگه هم هست که دختره رنگ چشماش زیتونی هست فکر کنم پسر عموش رو که اسمش محمدهست رو دوست داره اما همین که میخوان بهم برسن یه مشکلی پیش میاد ،دقیق یادم نیست

 

[سی_سی جون]

یه رمانی بود که مرده تو یه مهمونی بوده بعد حالش بد میشه و یه دختره اونو میبره تو ماشینش باهم رابطه برقرار میکنن مرده میفهمه که دختر بوده خیلی عصبی میشه ولی دختره میگه که من دلم میخواست اینکارو با تو انجام بدم و اینا کسی میدونه اسم رمانش چیه؟؟

کسی اینو میدونه؟لطفا کمک کنید