مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

sogol~R

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
31/5/20
ارسالی‌ها
817
پسندها
11,236
امتیازها
29,073
مدال‌ها
18
سطح
20
 
  • #1,361
سلام خسته نباشین :63:
می‌خوام اسم یه رمانی رو برای دوستم پیدا کنم.
یه دختری بود که میره مهمونی و اونجا یه پسری ازش فیلم می‌گیره و تهدیدش می‌کنه که باهاش دوست بشه وگرنه اون فیلمی که گرفته بود رو برای خانواده‌ش می‌فرسته
ممنون می‌شم اگه اسمش رو می‌دونین بگین
 
آخرین ویرایش
امضا : sogol~R

Rahawxo

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
1/8/20
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,362
سلام میشه اگه کسی اسم این رمانو میدونه راهنمایی کنه؟
رمانی که دختره بعد از فوت باباش با عمش زندگی‌ میکنه عمه دختره باهاش بد رفتاری میکنه ولی خانواده عموی دختره دوسش دارن و پسر عمو دختره عاشقشه
 

Kia1995

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
29/7/20
ارسالی‌ها
43
پسندها
59
امتیازها
103
مدال‌ها
1
سطح
1
 
  • #1,363
سلام من دنبال یه رمان میگردم که دختر داستان با هم دانشگاهیش نامزد میکنه پسر پدرش فوت میکنه مجبور میشه بره برای مراسمش با اینکه از باباش متنفر بود و نامزدشو دوستاشو با خودش میبره، اونجا یه دایی داشته که چون باباش خیلی روی اون حساب میکرده و همه چیو دست اون داده و عشق قدیمیش عاشق این دایی بوده ازش متنفره، بعد اینکه دوستاشون میرن، پسره م**س.ت میکنه و میره سراغ دختری که قبلا عاشقش بوده. و وقتی برمیگرده میخان بکشنش که فراریش میدن و دایی بخاطر اینکه دختر رو نکشن باهاش ازدواج میکنه بعد عاشق هم میشن و میرن المان یا فرانسه فکرکنم
میدونید اسمش چیه؟
سلام عابر بی سایه از خانم زینب ایلخانی
 

Kia1995

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
29/7/20
ارسالی‌ها
43
پسندها
59
امتیازها
103
مدال‌ها
1
سطح
1
 
  • #1,364
سلام من دنبال یه رمانی میگردم که دختر داستان طی اتفاقاتی به دبی برده میشه و اونجا اون رو به فروش میگذارند یه شیخ عرب اون رو میخره اما یه پسر ایرانی اونجا هست دختره ازش میخواد که کمکش کنه بعد پسره با عربه ق*م*ا*ر میکنه و جایزه اش رو دختره قرار میده عربه هم میگه کارت که باهاش تموم شد به خودم پسش بده اما اینا سر عربه کلاه میگذارند و فرار میکنند
اگه کسی اسمش رو میدونه بهم کمک کنه میدونم خیلی نامفهوم اما بیشتر یادم نبود فکر کنم همه این اتفاقا توی جمیران رخ داده
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

tosha

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
4/4/18
ارسالی‌ها
1,701
پسندها
12,620
امتیازها
46,673
مدال‌ها
5
سطح
5
 
  • #1,365
سلام من دنبال یه رمانی میگردم که دختر داستان طی اتفاقاتی به دبی برده میشه و اونجا اون رو به فروش میگذارند یه شیخ عرب اون رو میخره اما یه پسر ایرانی اونجا هست دختره ازش میخواد که کمکش کنه بعد پسره با عربه ق*م*ا*ر میکنه و جایزه اش رو دختره قرار میده عربه هم میگه کارت که باهاش تموم شد به خودم پسش بده اما اینا سر عربه کلاه میگذارند و فرار میکنند
اگه کسی اسمش رو میدونه بهم کمک کنه میدونم خیلی نامفهوم اما بیشتر یادم نبود فکر کنم همه این اتفاقا توی جمیران رخ داده
چشمان سنگی بعضی قسمتاش همچین موضوعی داره
 
امضا : tosha

tosha

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
4/4/18
ارسالی‌ها
1,701
پسندها
12,620
امتیازها
46,673
مدال‌ها
5
سطح
5
 
  • #1,366
یه رمانی بود که دختره از امریکا به ایران میاد خونه قبلیشو بازسازی میکنه وسیله هاشو از سمساری میگیره بعد میخواد با داییش و خوانواده مادریش رابطه برقرار کنه تا اعتماد داییشو جلب کنه و به مادرش که سرطان داره ،داییه ازمایش میده که بهش اهدا کنه.بعد ازینکه داییه اهدا کرد میفهمه اون دختره که عاشقش شد خواهر زادشه اخرشم معاوم میشه دختره یتیم بوده که تو بچگیش به سرپرستی گرفته شد...
 
امضا : tosha

Constantine

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/10/19
ارسالی‌ها
88
پسندها
728
امتیازها
3,753
مدال‌ها
7
سن
26
سطح
7
 
  • #1,367
با سلام
دنبال یه رمان میگردم اسمشو نمیدونم
داستان درباره یه دختره که با دوستش تو جنگل بودن که یه کتاب پیدا میکنن وقتی بازش میکنن باعث مبشن یه موجود به نام سایه بیدار بشه واز مردم دهکده انتقام بگیره ولی دختره خودشو فدای مردمش میکنه وقتی میرن تو مخفی گاه سایه باید به سایه کمک کنه که تا همسرشو زنده کنه برای همین باید 5تا سنگ رو با کشتن 5پری به دست بیارند
تا همین جاشو یادمه
یه موجود هم توش بود به نام رویا خور که کارش از بین بردن کابوس های بد بود
شخصیت سایه هم یه پسر عمو داشت به نام نیلی که زیر دریا زندگی میکرد


اگه کسی اسم رمانو میدونه خاهش میکنم بهم بگه
 
امضا : Constantine

Nazanin._.pk

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
31/7/20
ارسالی‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,368
سلام دوستان من چن سال پیش یه رمان خوندم دختر عاشق پسر عمش بود اونا قرار بود با پسر عمش ازدواج کنه اما یه رفوز پسره دختره رو ب کافیشاپ میبره بهش میگه که من عاشق یع نفر دیگه ام و اگه اومدم خواستگاریت جواب رد بدع خلاصه جواب رد میده و پدر دختر دخترع رو تا میخوره میزنه ......
و راستی اسم پسرع تا جایی که یادم میاد کیان بود
اسم دخترع یادم نیست
خیلی وقته دنبالشم اسمش یادم نیست اگه کسی خونده لطفا یاد اوری کنه
 

saeideh.a.r.b.i

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
3/8/20
ارسالی‌ها
15
پسندها
25
امتیازها
40
سطح
0
 
  • #1,369
دنبال رمانی میگردم که پسره فکر میکنه برادر دختره به خواهرش ت*جاوز کرده بعد پسره برای انتقام به دختره ت*جاوز میکنه دختره میره خارج و از پسره باردار بوده بعدا پسره میفهمه برادر دختره بی گناه بوده و بعدا دختر وپسر عاشق هم میشن
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

saeideh.a.r.b.i

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
3/8/20
ارسالی‌ها
15
پسندها
25
امتیازها
40
سطح
0
 
  • #1,370
سلام یه رمان رو چند سال پیش خوندم که اسمشو یادم نیست رمان در باره یه دختره بود که پدر و مادرشو توی تصادف از دست میده و پیش پدر بزرگش زندگی میکنه این دختر دانشجوی تاتره و پدر بزرگش میخواد که اون با پسر داییش که موسیقی خونده ازدواج کنه ولی اون راضی نمیشه تا اینکه باید برای اجرای یه تاتر از طرف دانشگاه به یه سفر برن شرط پدر بزرگش برای این سفر همراهی همون آقای نامزد یا پسر داییه
با پسر داییه حرف میزنه که همراهش نره ولی پسر داییه با دوستاش که استادای اون دخترن میره موقع برگشت تصادف میکنن و یه زن ومرد روستایی از اونا مراقبت میکنن واونا مجبور میشن به هم محرم شن بعد عاشق هم میشن با هم ازدواج میکنن
بعض ترانه ام مشو اسم رمانه
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا