- ارسالی‌ها
- 1,620
- پسندها
- 21,598
- امتیازها
- 43,073
- مدال‌ها
- 28
- سن
- 17
منتقل شد، موفق باشید.
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.
مهم تاپیک جامع اعلام پایان مجموعه دلنوشته کاربران
- نویسنده موضوع Najva❁
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 817
- بازدیدها 25,480
- کاربران تگ شده هیچ
- ارسالی‌ها
- 1,575
- پسندها
- 19,562
- امتیازها
- 43,073
- مدال‌ها
- 31
کامل شده | مجموعه دلنوشتههای پریشان‌دل | راحله خالقی کاربر انجمن یک رمان
نام مجموعه: پریشان‌دل نویسنده: راحله خالقی ویراستار: Morf تگ: محبوب مقدمه: مصداقِ بارز «من خود به چشم خویشتن، دیدم که جانم می‌رود»، منم! جانم رفته و من مانده‌ام و واگویه‌هایی که قصد کشتنم را دارند! من مانده‌ام و خاطراتی که اسیر خاکِ فراموشی شده‌اند.
forum.1roman.ir
سلام اعلام پایان
امضا : Rahel.
- ارسالی‌ها
- 2,216
- پسندها
- 26,171
- امتیازها
- 51,373
- مدال‌ها
- 45
- سن
- 19
مجموعه دلنوشتههای "انفرادی لحظه‌ها"| FATEMEH ASADYAN کاربر انجمن یک رمان
«به نام خدایی که اختیار ثانیه‌هایمان در دستانش است» نام دلنوشته: انفرادی لحظه‌ها نویسنده: فاطمه اسدیان مقدمه: ثانیه‌های کوتاه پشت سر هم می‌گذشتند و من نمی‌توانستم کاری کنم ای کاش کسی صدایم را بشنود و ثانیه‌ها را به عقب بازگرداند، این گذر ثانیه‌ها عجیب درد دارد من درد می‌کشم با گذرشان و انگار...
forum.1roman.ir
امضا : FATEMEH ASADYAN
- ارسالی‌ها
- 423
- پسندها
- 10,230
- امتیازها
- 27,613
- مدال‌ها
- 22
سلام اعلام پایانمجموعه دلنوشتههای "انفرادی لحظه‌ها"| FATEMEH ASADYAN کاربر انجمن یک رمان
«به نام خدایی که اختیار ثانیه‌هایمان در دستانش است» نام دلنوشته: انفرادی لحظه‌ها نویسنده: فاطمه اسدیان مقدمه: ثانیه‌های کوتاه پشت سر هم می‌گذشتند و من نمی‌توانستم کاری کنم ای کاش کسی صدایم را بشنود و ثانیه‌ها را به عقب بازگرداند، این گذر ثانیه‌ها عجیب درد دارد من درد می‌کشم با گذرشان و انگار...forum.1roman.ir
منتقل شد.
قلمتون مانا✨
قلمتون مانا✨
امضا : SparK
- ارسالی‌ها
- 286
- پسندها
- 6,084
- امتیازها
- 23,673
- مدال‌ها
- 15
دلنوشته - مجموعه دلنوشتههای رهایم کن | مریم ایزدی کاربر انجمن یک رمان
سلام دلنوشته به پایان رسید:))
سلام دلنوشته به پایان رسید:))
امضا : دلٕـ آرا
- ارسالی‌ها
- 423
- پسندها
- 10,230
- امتیازها
- 27,613
- مدال‌ها
- 22
منتقل شد.
قلمتون مانا✨
امضا : SparK
- ارسالی‌ها
- 1,890
- پسندها
- 4,410
- امتیازها
- 22,673
- مدال‌ها
- 23
سلام خسته نباشید
دلنوشته گو بیوژیو به پایان رسید.
دلنوشته گو بیوژیو به پایان رسید.
مجموعه دلنوشتههای گو بیوژیو(Coeur pluvieux)| سیتا راد کاربر انجمن یک رمان
(به نام خدایی در این نزدیکی) نام مجموعه: گو بیوژیو نام نویسنده: سیتا راد تگ: متوسط مقدمه: او را همانند دریا موج دار می‌دیدم موج‌های که در اعماقشان حرف‌های خاموش و چسب سکوت بر دهانشان زده شده بود! همانند ماهی مرده که خاموشی را برخود احاطه کرده بود! ماهی که خود را به دام صیادش انداخته بود و...
forum.1roman.ir
امضا : Xypшид
- ارسالی‌ها
- 423
- پسندها
- 10,230
- امتیازها
- 27,613
- مدال‌ها
- 22
سلامسلام خسته نباشید
دلنوشته گو بیوژیو به پایان رسید.
مجموعه دلنوشتههای گو بیوژیو(Coeur pluvieux)| سیتا راد کاربر انجمن یک رمان
(به نام خدایی در این نزدیکی) نام مجموعه: گو بیوژیو نام نویسنده: سیتا راد تگ: متوسط مقدمه: او را همانند دریا موج دار می‌دیدم موج‌های که در اعماقشان حرف‌های خاموش و چسب سکوت بر دهانشان زده شده بود! همانند ماهی مرده که خاموشی را برخود احاطه کرده بود! ماهی که خود را به دام صیادش انداخته بود و...forum.1roman.ir
منتقل شد؛ قلمتون مانا ✨
امضا : SparK
- ارسالی‌ها
- 1,517
- پسندها
- 16,395
- امتیازها
- 39,073
- مدال‌ها
- 39
کامل شده | مجموعه دلنوشتههای پسرک مطرب | زهرا صالحی(تابان) نویسنده انجمن یک رمان
نام مجموعه: پسرکِ مطرب نام نویسنده: زهرا صالحی(تابان) تگ: محبوب ویراستار: @Death مقدمه: شهر بارانی است. انسانیت از یادِ تمامِ گلبرگ‌های کنارِ خیابان رفته. بی‌کسی‌ها در کوچه و خیابان زیاد شدند این روزها. هر کس در این گذرگاه، در این پیاده‌رو، در این مغازه، در آن دکان، دارد ناراحتی‌هایش را...
forum.1roman.ir
پایان دلنوشته پسرک مطرب
امضا : Taban_Art
- ارسالی‌ها
- 386
- پسندها
- 2,666
- امتیازها
- 14,063
- مدال‌ها
- 13
- سن
- 22
کامل شده | مجموعه دلنوشتههای مهتاج | ILLUSION کاربر انجمن یک‌رمان
«به نام خدا» نام اثر: مهتاج نویسنده: فائزه متش تگ: منتخب ویراستار: MORF •مقدمه: گفته بودند رفتنی است؛ مانند تموزی که در پاییز می‌وزید. شبیه به همان روزی که لبخندش را عاشقانه بوسیدم؛ شبی قرار است چشم‌هایم عاشقانه او را ببارند و شب‌ها خیالم را به یغما ببرند. گفته بودند شبی که کشتی‌ها به گِل...
forum.1roman.ir
