متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متون و دلنوشته‌ها کوته نوشته های ماندگار!

  • نویسنده موضوع saba_maleke
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 95
  • بازدیدها 2,577
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

saba_maleke

کاربر نیمه فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
533
پسندها
2,500
امتیازها
12,773
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #41
خدایا این قدرتو خودم ریختم که از سرم هم گذشت دارم غرق می شوم... دست ات کجاست؟؟؟
****
چه فرقی می کند در سیرک یا در خانه؟ خنده ات که تلخ باشد ، دلت که خون باشد تو هم دلقکی.
****
زندگی چه با خلاف چه بی خلاف چه بر خلاف گذشت. من فقط گذشتن اش را نفهمیدم ولی بقیه را خوب فهمیدم.
 
امضا : saba_maleke

saba_maleke

کاربر نیمه فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
533
پسندها
2,500
امتیازها
12,773
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #42
قبل از اینکه بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنی کفش های مرا بپوش و در راه من قدم بزن .. از خیابان ها، کوه ها و دشت هایی گذر کن که من گذر کردم، اشک هایی را بریز که من ریختم، درد ها و خوشی های مرا تجربه کن، سالهایی را بگذران که من گذر کردم، روی سنگ هایی بلغز که من لغزیدم، دوباره و دوباره به پا خیز و مجددا در همان راه سخت قدم بزن همانطور که من انجام دادم. بعد آن زمان می توانی در مورد من قضاوت کنی.
 
امضا : saba_maleke

saba_maleke

کاربر نیمه فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
533
پسندها
2,500
امتیازها
12,773
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #43
چای ات را بنوش، نگران فردا مباش، از گندمزار من و تو مشتی کاه می ماند برای بادها.
****
در شهر بودم دیدم هر کس به دنبال چیزی میدود... یکی به دنبال پول، یکی به دنبال چهره زیبا، یکی به دنبال لحظه ای توجه چشمان ه*رز گرد، یکی به دنبال نان، یکی هم به دنبال اتوبوس، اما دریغ.... هیچ کس به دنبال خدا نبود.
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : saba_maleke

saba_maleke

کاربر نیمه فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
533
پسندها
2,500
امتیازها
12,773
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #44
اینروزها دلم اصرار دارد فریاد بزند اما من جلوی دهان اش را می گیرم، وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد. اینروزها خدای سکوت شده ام. خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا خط خطی نشود.
****
سکوت خطرناک تر از حرف های نیش دار است.. بدون شک کسی که سکوت می کند روزی حرف هایش را سرنوشت به شما خواهد گفت.
 
امضا : saba_maleke

saba_maleke

کاربر نیمه فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
533
پسندها
2,500
امتیازها
12,773
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #45
حال من خوب است فقط کمی بزرگ تر شده ام ، عقلم قد کشیده، شعورم متبلور شده، دلتنگی هایم کوچک شده اند و در فاصله کوتاه لبخند ها و اشک هایم. آموخته ام زندگی کنم.
****
می گویند شاد بنویس... نوشته هایت درد داردو من یاد مردی می افتم که با ویالون اش شاد می زد اما با چشم های خیس.
****
آدم ها می آیند، زندگی میکنند، میمیرند و می روند. اما فاجعه زندگی تو آن هنگام آغاز می شود که آدمی میمیرد اما نمی میرد ، میماند و نبودنش در تو چنان ته نشین می شود که تو میمیری در حالی که زنده ای .
 
امضا : saba_maleke

saba_maleke

کاربر نیمه فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
533
پسندها
2,500
امتیازها
12,773
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #46
وقتی نه دستی برای گرفتن است نه آغوش برای گریه و نه شانه ای برای گریه ، انتظار نداشته باش خنده ام واقعی باشد. مادرم می خندم تا تو آرام باشی.... اینروزها زنده ام تا دیگران زندگی کنند.
****
چگونه دست دلم را بگیرم و در کنار دلتنگی هایم قدم بزنم ؟ در این خیابان که پر از چراغ و چشمک ماشین ها است. نه آقایان..... مسیر من با شما یکی نیست. از سرعت خود نکاهید. من آداب دلبری را نمی دانم.
****
نگاه که ه*رز باشد حجاب هم که داشته باشی آنجور که می خواهد تو را تصور میکند پس باید فکری به حال مغزهای فاحشه کرد نه حجاب.
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : saba_maleke

saba_maleke

کاربر نیمه فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
533
پسندها
2,500
امتیازها
12,773
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #47
حسودی می کنم به آن کودک خردسالی که بی هیچ چشمداشتی آخر دسته زنجیر زنی زنجیر می زند. شاید بزرگترین انگیزه اش یک لیوان شیر کاکائو باشد نه چیز های دیگر.
****
من گرفتار سنگینی سکوتی هستم که گویا قبل از هر فریادی لازم است.
****
تلنگر کوچکی اس باران وقتی فراموش میکنیم آسمان کجاست.
 
امضا : saba_maleke

saba_maleke

کاربر نیمه فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
533
پسندها
2,500
امتیازها
12,773
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #48
قرن هاست جستجو گر آدم هستم تا لذت خوردن یک سیب سرخ را با او تجربه کنم قرن هاست... مشکل از من نیست. نه من، نه سیب سرخ، نه شیطان. تو نایاب شده ای آدم.
****
دلم یک غریبه می خواهد. بیاید، بنشیند، فقط سکوت کند و من هم هی حرف بزنم و بزنم و بزنم تا کمی کم شود اینهمه بار. بعد بلند شود و برود انگار نه انگار
****
اعصابم اینروزها عین بیسکوییت شده.. از اون بیسکوییت هایی که یک هفته می ماند ته کیف که یادت میرود بخوریش. همون ته له می شود. خورد میشود. پوودر می شود.
 
امضا : saba_maleke

saba_maleke

کاربر نیمه فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
533
پسندها
2,500
امتیازها
12,773
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #49
اینجا جایی است که وقتی زانو هایت را از شدت ناراحت بغل می کنی به جای همدردی برایت پول خرد می ریزند.
****
پیش هیچ آدمی به خطایت اعتراف مکن ...آدم ها جنبه ندارند، ژست خدایی برایت می گیرند
****
چقدر سخته منطقی فکر کنی وقتی احساساتت دارد خفه ات می کند.
 
امضا : saba_maleke

saba_maleke

کاربر نیمه فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
533
پسندها
2,500
امتیازها
12,773
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #50
پرگار های خوبی شده ایم همدیگر را خوب دور می زنیم.
****
بعضی ها دستشان رو میشود اما رویشان کم نمی شود چقدر هم زیاد هستند این بعضی ها.
****
دیروز پینوکیو آدم شد و امروز آدم ها پینوکیو... من از عاقبت مادربزرگ می ترسم اگر فردا شنل قرمزی گرگ شود
 
امضا : saba_maleke
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
31
بازدیدها
912
پاسخ‌ها
15
بازدیدها
503

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا