متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متون و دلنوشته‌ها کوته نوشته های ماندگار!

  • نویسنده موضوع saba_maleke
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 95
  • بازدیدها 2,571
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

saba_maleke

کاربر نیمه فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
533
پسندها
2,500
امتیازها
12,773
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #61
هر گاه بنده ام مرا بخواند چنان به او گوش می سپارم که گویی بنده ای جز او ندارم اما بنده ام همه را چنان می خواند که گویی همه خدای اوست جز من..
****
پشت ویترین مغازه ها جنس هایی هست که خیلی گرانند، یک چیز هایی هم می شود پیدا کرد که ارزان است. اما گاهی یک گوشه ای تک چیزی می گذارند که شاید کهنه باشد، شاید معمولی اما رویش نوشته فروشی نیست.. آدم باید از اون جنس باشه.
 
امضا : saba_maleke

saba_maleke

کاربر نیمه فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
533
پسندها
2,500
امتیازها
12,773
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #62
پرسیدند بیداری؟ آره بیدارم چرا که اگر داری داشتم ، یا قالی زندگی ام را خودم می بافتم یا زندگی ام را به دار می آویختم و خلاص... پس بی (دار) بی (دارم)...
****
آدم بد ها دو گروه اند انگار..
گروه اول: دزدها، قاتل ها، فاحشه ها، من ها، کثافت ها، ضایع ها، خائن ها، بی صفت هاو..
گروه دوم: دروغگو ها.
 
امضا : saba_maleke

saba_maleke

کاربر نیمه فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
533
پسندها
2,500
امتیازها
12,773
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #63
از این تکرار ساعت ها، از این بیهوده بودن ها، از این بی تاب ماندن ها، از این تردید ها، نیرنگ ها، شک ها، خ**یا*نت ها، از این رنگین کمان سرد آدم ها، از این مرگ باور ها و رویا ها پریشانم. دلم پرواز می خواهد.
****
آن قدر خسته ام که حاضرم سرم را روی تکه سنگی بگذارم و بخوابم اما به دیوار وجودی که بر سرم آوار شد تکیه ندهم.
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : saba_maleke

saba_maleke

کاربر نیمه فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
533
پسندها
2,500
امتیازها
12,773
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #64
خسته ام.. حاضرم به کلاغ ها زیر میزی بدهم تا قصه را تمام کنند.
****
حالم گرفته از این شهر که آدم هایش مثل هوایش نا پایدار اند. گاه آنقدر پاک که باورت نمی شود. گاه آنقدر نا پاک که نفس ات می گیرد.
****
هنوز بچه گانه نقاشی می کنم. آدمک های من گردن های باریک، دستان خالی، دهانی بسته دارند. یک روز تصمیم میگیرم نقاشی بزرگ شوم. جهانی می کشم که بوی گرگ می دهد.
 
امضا : saba_maleke

saba_maleke

کاربر نیمه فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
533
پسندها
2,500
امتیازها
12,773
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #65
اینجا تا پیرهنت را سیاه نبینند باور نمی کنند چیزی از دست داده باشی.
****
گرگ ها همیشه زوزه نمی کشند، گاهی هم می گویند دوستت دارم و زودتر از آنکه بفهمی بره ای میدرند خاطراتت را و تو می مانی با تنی که بوی گرگ گرفته
****
شهامت می خواهد سرد باشی و گرم لبخند بزنی.
 
امضا : saba_maleke

saba_maleke

کاربر نیمه فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
533
پسندها
2,500
امتیازها
12,773
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #66
متنفرم از انسان هایی که دیوار بلندت را می بینند ولی به دنبال همان یک آجر لق میان دیوارت هستند که تو را فرو بریزند، تا تو را انکار کنند تا از رویت رد بشوند.
****
قلمی به دستت می دهند و کاغذی تا از گناهان خود اعتراف نامه ای رقم بزنم... و من تنها از کابوس مدام گنجشکی می نویسم که به تیر و کمان من در تابستان هفت سالگی ام مرد.
 
امضا : saba_maleke

saba_maleke

کاربر نیمه فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
533
پسندها
2,500
امتیازها
12,773
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #67
عاشق طرز فکر آدم ها نشوید. آدم ها زیبا فکر می کنند، زیبا حرف می زنند اما زیبا زندگی نمی کنند.
****
بی خودی می گویند هیچ کس تنها نیست. چه کسی تنها نیست؟ هممه از هم دورند. همه در جمع ولی تنهایند.
****
شاید آرام تر می شدم فقط و فقط اگر می فهمیدم حرف هایم به همین راحتی می خوانی نوشته نشده اند.
 
امضا : saba_maleke

saba_maleke

کاربر نیمه فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
533
پسندها
2,500
امتیازها
12,773
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #68
به تصور زمین خوردن خوردن های کودکی ام... فقط نگران سر زانو هایم بودم. چه می دانستم این زمین دلم را نشانه رفته است!
****
عازم یک سفر ام. سفری دور به جایی نزدیک. سفری از من به خودم. مدتی است نگاهم به تماشای خداست و امید به خداوندی اوست.
****
بی نقاب باش گاهی فقط شبیه خودت. همین.
 
امضا : saba_maleke

saba_maleke

کاربر نیمه فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
533
پسندها
2,500
امتیازها
12,773
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #69
تو زندگی ات به کسی اعتماد کن که برایش ایمان داری نه احساس.
****
قلبم پیر مردی هفتاد ساله است. زانو هایش درد می کند.
****
جز نغمه شاد گنجشکان امروز هیچ نغمه ای نمیخواهم. خدایا به جهان و جهانیانت بگو که من امروز هیچ قیل و قالی نمی خواهم. خسته است دل من. کمی سکون می خواهد. کاش که دنیایت برکه دلم را گل آلود نکند.
 
امضا : saba_maleke

saba_maleke

کاربر نیمه فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
533
پسندها
2,500
امتیازها
12,773
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #70
بیایید به انسانیت بیاندیشیم... آدم پیش از آن که زن باشد یا مرد، مذهبی باشد یا بی مذهب، مسلمان باشد یا غیر مسلمان ، سفید پوست باشد یا رنگین پوست ، گدا باشد یا غنی ، از هر نوعی که باشد به دور از هر تعصبی انسان است و لایق برابری..
****
اینجا آرامگاه بغض های کهنه است.. لطفا کمی سکوت که اگر بیدار شود نفس گیرند ... لعنتی ها.
 
امضا : saba_maleke
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
31
بازدیدها
911
پاسخ‌ها
15
بازدیدها
501

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا