متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متون و دلنوشته‌ها دل نوشته برای امام زمان از زبان یک منتظر

  • نویسنده موضوع HAKIMEH.MZ
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 13
  • بازدیدها 387
  • کاربران تگ شده هیچ

HAKIMEH.MZ

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
3,499
پسندها
27,921
امتیازها
58,173
مدال‌ها
27
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #11
مهدے جان!

هر زمان که مے گوییم :

العجل یا مولای یا صاحب الزمان!

زمزمه هایت را میشنوم که میگویے:

صبر کن چشم دلت نیل شود مے آیم

شعر من حضرت هابیل شود مے آیم

قول دادم که بیایم به خدا حرفے نیست

دل به آیینه که تبدیل شود مے آیم

«اللهم عجل لولیک الفرج»
***
مهــــــــــدی جـــــان

هرچه کردم بنویسم ز تو مدح وسخنی

یا بگویم زمقام تو که یابن الحسنی

این قلم یار نبود و فقط این جمله نوشت :

پسر حیـــدر کرار تو ارباب منی

اللهم عجل لولیک الفرج
 
امضا : HAKIMEH.MZ

HAKIMEH.MZ

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
3,499
پسندها
27,921
امتیازها
58,173
مدال‌ها
27
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #12
دل نوشته کودکانه برای امام زمان
دلنوشته اول
سلام امام زمان. من محمدرضا هستم. من از شما خواهشی دارم که برایم خیلی مهم است. من از شما می‌خواهم که یکی از سربازهایتان باشم، برای من دعا کنید، ظهورتان را هرچه زودتر نزدیک‌تر کنید. مرا در درس هایم کمکم کن، دوست دارم روح پدربزرگم م. کامران را شاد کنی. در روز قیامت اعمال نامه‌ی من را در دست راستم بگذار تا به بهشت بروم.
 
امضا : HAKIMEH.MZ

HAKIMEH.MZ

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
3,499
پسندها
27,921
امتیازها
58,173
مدال‌ها
27
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #13
دل نوشته دوم
اسم من علیرضا است و ده سال دارم. من دلم برای شما خیلی تنگ شده است و برای همین به شما نامه می‌نویسم. مادرم می‌گوید نام شما مهدی است و لقب شما قائم است اگر چیزی از شما بخواهم شما از خدا می‌خواهید تا به آرزویم برسم.
چه خوب است که آدم با کسی درد و دل کند. توی دل من یک عالم حرف است که می‌خواهم به شما بگویم. دلم می‌خواهد تمام مریض‌ها خوب شوند. امام زمان دل تمام بچه‌های خوب را شاد کنی. چون خیلی مهربانید. ما روز تولد شما به امامزاده قاسم بابل رفتیم. یا امام زمان من با شما خداحافظی می‌کنم.
 
امضا : HAKIMEH.MZ

HAKIMEH.MZ

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
3,499
پسندها
27,921
امتیازها
58,173
مدال‌ها
27
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #14
دل نوشته سوم
سلام آقا حالت چطور است؟ میدونی حال من هم خوب است. اسم من فاطمه زهرا است. مادرم می‌گفت: تو تین اسم رو خیلی دوست داری. منم مادرم نذر کرد اسم منو فاطمه زهرا گذاشت. دوست دارم مثل مادرت زهرا خانم خوبی باشم.
آقاجون من به مادرم می‌گم کی به مسافرت میریم؟ مادرم میگه کجا؟ میگم مثل عمه رقیه این‌ها میرم کربلا، اما ما نمیریم؟
مادرم بهم گفت: یکمی بابا دستش خالی است انشالله دادیم سه تایی باهم می‌رویم. آقاجون دوست دارم که کمک کنی به بابام که بدهکاری مون و بدیم و ما زودتر بریم. دوس دارم تو بین الحرمین تورو ببینم. به امید دیدار مهدی جان.
منبع: ستاره
 
امضا : HAKIMEH.MZ

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
31
بازدیدها
909
پاسخ‌ها
15
بازدیدها
501
پاسخ‌ها
95
بازدیدها
2,570

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا