متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه نوشــــــتــــــن در لــــــحـــــظـــــه

  • نویسنده موضوع مهدیه احمدی
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 214
  • بازدیدها 6,671
  • کاربران تگ شده هیچ

.Asal.r

کاربر انجمن
سطح
20
 
ارسالی‌ها
380
پسندها
14,590
امتیازها
33,373
مدال‌ها
18
  • #91
این روزا زندانیم در لحظاتی سراسر بغض و تردید..

درد
 
امضا : .Asal.r

Afsaneh.Norouzy

نویسنده افتخاری
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,270
پسندها
100,337
امتیازها
74,373
مدال‌ها
52
  • #92
درد داره کسی که باید باشه، نباشه...

تنها
 
امضا : Afsaneh.Norouzy

.Asal.r

کاربر انجمن
سطح
20
 
ارسالی‌ها
380
پسندها
14,590
امتیازها
33,373
مدال‌ها
18
  • #93
من نه عاشق هستم…
و نه محتاج نگاهی ک بلغزد بر من..
من خودم هستمو تنهایی و یک حس غریب..
که به صد عشقو هوس می ارزد.

بغض
 
امضا : .Asal.r

M.Fakher

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,584
پسندها
38,821
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
سن
21
  • #94
در پس تمام لحظات خنده ام تنها هستم و بغض به گلویم فشار میآورد... این یعنی کسی که باید باشد نیست بیا... بیا و بغض مرا از بین ببر... توان نفس کشیدن را از من صلب کرده.

کلمه: کفش
 
امضا : M.Fakher

.Asal.r

کاربر انجمن
سطح
20
 
ارسالی‌ها
380
پسندها
14,590
امتیازها
33,373
مدال‌ها
18
  • #95
زندگی ارزش دویدن داره حتی با کفشای پاره…

لحظه
 
امضا : .Asal.r

مهدیه احمدی

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,701
پسندها
50,614
امتیازها
66,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • #96
نگران لحظه‌ی گرگ و میش فردا هستم که گفته‌ای از فردا دگر بازنخواهی گشت....
بچه ها خودمم غمم گرفت از این جمله‌ام چقدر غمگین شد...

کلمه‌ شکفتن
 
امضا : مهدیه احمدی

M.Fakher

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,584
پسندها
38,821
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
سن
21
  • #97
لحظه ی موعود فرا رسید!
جنگ در راه است... همه به هم حمله ور میشوند خون هم دیگر را به راحتی ارزانی زمین میکنن طوری که حتی زمین سیر از خون مردمان میشوند!

کلمه: دفتر
 
امضا : M.Fakher

M.Fakher

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,584
پسندها
38,821
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
سن
21
  • #98
نگران لحظه‌ی گرگ و میش فردا هستم که گفته‌ای از فردا دگر بازنخواهی گشت....
بچه ها خودمم غمم گرفت از این جمله‌ام چقدر غمگین شد...

کلمه‌ شکفتن
لحظه‌ی شکفتن شکوفه ها همزمان با پژمرده شدن شکوفه ی زندگی ام است... چگونه بهار را فراموش کنم؟

کلمه: سیاه
 
امضا : M.Fakher

t.sh

کاربر فعال
سطح
16
 
ارسالی‌ها
789
پسندها
9,340
امتیازها
27,673
مدال‌ها
18
  • #99
لحظه‌ی شکفتن شکوفه ها همزمان با پژمرده شدن شکوفه ی زندگی ام است... چگونه بهار را فراموش کنم؟

کلمه: سیاه
سیاهی نبودنت را به سفیدی فراموشی ات نمی فروشم...
من نمی توانم بی خاطراتت زندگی کنم...
کلمه: سختی
 

M.Fakher

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,584
پسندها
38,821
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
سن
21
  • #100
سیاهی نبودنت را به سفیدی فراموشی ات نمی فروشم...
من نمی توانم بی خاطراتت زندگی کنم...
کلمه: سختی
من تراشیدم کوه را!
سنگ های کوه بیستون هم نتوانست مرا ترغیب به تلاش نکند!
سختی ها را بر جان خریدم نترسیدم
اما خبر مرگ تو سخت تر از سخت ترین این سنگ ها بر قلبم فرود آمد...توان ماندنم نیست...شیرینم در آن دنیا مرا به غلامی خود قبول میکنی؟


کلمه: سکوت
 
امضا : M.Fakher
عقب
بالا