دنباله دار •|خنده‌دارترین خاطره‌ی کودکیت...؟!|•

[فاطم]

مامانم میگفت 4 سالت بود کرم ابریشم خوردی/: یبارم سوسک/: الانم از سوکس نمیترسم
خو چیه بچه بودم

@Nora⸙
@i_mawhd
@i_pawrdis
@icy_Queen
@Zhra.alm⸙
@(ARAD.Zr)
@YASHAR.SH

 

[M.Fakher]

من خودم وایتکس خوردم وقتی ابتدایی بودم
البته خنده دار نیست ولی خب میخواستم اعلام کنم :/

 

[فاطم]

مامانم میگه 3 سالم بود رفته بودیم شیراز بعد من رفتم دسشویی تو دسشویی سوسک بود تا دو روز دسشیوی نکردم و دشویی نرفتم/:
خوداااا

 

[فاطم]

مامانم میگه جیرجیرکم خوردم اینجور مث چیپس /: خودایااا چرا چرا اخه

 

[HeLeN P]

بچه ک بودم 9 سالم بودا هر پسر خوشگلی رو تو راه مدرسه میدیدم فکر میکردم شب میخاد بیاد خواستگاریم

 

[HeLeN P]

تازه اینم هست دمپائی پسر همسایمونو از جلو درشون برداشتم با طناب آویزون کردم جلوی پنجرش از پشت بوم که پرده رو میکشه صحنهٔ دمپائی ببینه

 

[HeLeN P]

عینک هم خیلی،دوست داشتم،شیشه های عینک بابام شکسته بود،کلاس اول ابتدایی بودم قاب عینک بدون شیشه زده بودم عین اسکلا میز اولم مینشستم،یادمه مامانمو خواستن مدرسه که دخترتون خل شده عایا ؟

 

[HeLeN P]

تا دلتون بخاد هستا
یبارم از طرف مدرسه ما رو بردن تئاتر یه پسره جوون بود از من خیلی خوشش اومده بود البته بازم 7 سالم بود. هی میومد لپمو میکشید آخرش جلو همه یه سیلی خابوندم تو گوشش گفتم تو با چه حقی دست بهم میزنی. بچه بودم میخواستم ادایه آدم بزرگارو دربیارم بیچاره پسره کپ کرد تو هفت سالگی خیلی خاطره داشتما بیشترشونم عاشقونه بود

 

[Parinaz_ask]

من اون موقع اسباب بازی زیاد می‌خریدم؛ یه بار شخصیت‌های کارتون شرک رو خریده بودم.
عاشقِ خر شرک شده بودم، اونموقع همش 6 سالم بود؛
هرجا که می‌رفتم خر شرک باهام بود :/
اصلاً یه وضعی!
یه بار به مامانم گفتم:
چرا این خر حرف نمی‌زنه؟
دقیق یادم نیست که چی‌گفت ولی هرچی گفت من تا مامانم اینا تویِ حیاط بودن با چاقو دهن خر رو باز کردم تا به قول خودم حرف بزنه-_-..
هعییی‌‌‌...تباه بودم اصلا!
هنوزم اون خرِ دهن باز شده رو دارم ​

 

[HeLeN P]

یبار دیگم الان میگین پانیذ سرمون رو خورد ولی بزارین بگم
کلاس پنجم بودم با خالم دعوام شد خالم فاصله سنیش با من کمه حدود شیش هفت سال ازم بزرگتره . خلاصه ما دعوامون شد اونم باهام قهر کرد منم رو قهر خاله هام خیلی حساس بودم . بعدم گرفت خوابید اون موقع هام موهاش خیلی بلندو پر پشت بود منم واسه انتقام قیچی برداشتم یه عالمه از موهاشو قیچی کردم چشتون روز بد نبینه چقد کتکم زد و گریه کرد

خاله حلالم کن