اشعار کودکانه تاپیک جامع اشعار کودکانه شاعران

[(فاطمه1381)]

دسته‌ی ما کوچیکه
فقط یه پرچم داره
بابا جونم برامون
شربت و شیر می‌آره
نذر علی اصغره
شربت و شیر شیرین
با هم می‌گیم یا حسین (ع)
بابام می‌گه : آفرین !​

 

[(فاطمه1381)]

بچه ها شادی کنید، آمده عید غدیر
باز گوید مادرم، قصه های دلپذیر

بار دیگر شهر ما، نور باران می شود
بافروغ چلچراغ، شب چراغان می شود

باز هم امشب پدر، نقل و شیرینی خرید
باز بوی عطرِ و گُل، می دهد پیغام عید

بنده خوب خدا، یار پیغمبر علی علیه السلام
او امام اول است، بهترین رهبر علی علیه السلام

بانگ قرآن مجید، می رسد از کوچه ها
مژده عید غدیر، شادی ما بچه ها​

 

[(فاطمه1381)]

غدیر چشمه جوشان
غدیر ، آب خروشان

غدیر، یه برکة خوب
غدیر، یه روز محبوب

غدیر، یه روز زیبا
یه عیدِ خوبِ خدا

غدیر، عید ولایت
شده روز هدایت

پیغمبر خدا گفت
نبی مصطفی گفت:

«علی امام شماست
برایتان رهنماست»

امام متقینه
امیرالمؤمنینه

حرف شیطون گوش نشه
غدیر فراموش نشه

ما بچه های شیعه
با هم می گیم همیشه

غدیرو دوست می داریم
جشنای خوب می گیریم​

 

[(فاطمه1381)]

روزی پیامبر ما
یه جا به نام غدیر

گفت به همه آدما
هر کسی من بوده ام
بزرگ و رهبر او

از این به بعد علی هست
امام و سرور او

از اون به بعد علی شد
امام ما مومن ها

عید می گیریم اون روزو
تا باشد دنیا دنیا

علی امام ما هست
اینو همه میدونیم

ما علی رو دوست داریم
شیعه اون می مونیم​

 

[(فاطمه1381)]

یه عید دیگر
عید غدیر است

عید یک امام
امام علی است

پیامبر ما
رسول اکرم

دست علی را
گرفته در دست

این است مردم
بعد من امام

قدرش بدانید
حرفم این است

پندش بشنوید
حرفش گوش کنید

تا نشید گمراه
دین من این است​

 

[(فاطمه1381)]

بود و بود و بود، سه تا ماهی بود.
اوّلی گفت: میرم يه خرچنگ می گيرم.
دوّمی گفت: می پزمش. اين جوری
سوّمی گفت: می خورمش، اينجوری و اونجوری.
يك دفعه خرچنگه شنيد، داد کشيد: آهای، آهای... کی بود، چیگفت آنجوری و
اونجوری؟
هر سه تا ماهی گفتند: ما نبوديم، آب بود. هر چی ديدی،تو خواب بود​

 

[(فاطمه1381)]

اسمش چیه؟
درخته!
کنار بند رخته
برگای سبزی داره
توت شیرین می آره
طناب به اون می بندن
تاب می خورن می خندن​

 

[(فاطمه1381)]

یه گل دارم تو گلدون
گذاشتمش تو ایوون
گلم می خواست بخوابه
آفتاب به روش بتابه
شاپرک از راه رسید
برگای او را بوسید
گلم از خواب بیدار شد
بعدش چی شد؟ بهار شد​

 

[(فاطمه1381)]

از بوی گل ها پر شده
هر گوشه از دنیای ما
لبخند خوب زندگی
پیداست بر گلبرگها

هر برگ هر گلبرگ گل
مثل سلامی بی صداست
هر غنچه و هر برگ گل
یک هدیه از سوی خداست​

 

[(فاطمه1381)]

در زیر دریا ماهیان
هستند در حال شنا
زرد و سیاه و سرخ و سبز
هستند با هم آشنا
شهر قشنگ ماهیان
دنیای زیر آبهاست
دنیای دریاها فقط
​