نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

همگانی "تاپیک جامع اشعار شاعران پارسی"

ش.م.ی.م فرهادی

نویسنده ادبیات
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,691
پسندها
18,253
امتیازها
44,573
مدال‌ها
23
  • #1,211
در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه،از خیابانی که نیست

می نشینی روبه رویم خستگی در میکنی
چای می ریزم برایت توی فنجانی که نیست

باز میخندی و میپرسی که حالت بهتر است؟
باز میخندم که خیلی...!گرچه میدانی که نیست

شعر میخوانم برایت واژه ها گل می کنند
یاس و مریم می گذارم توی گلدانی که نیست

چشم می دوزم به چشمت،می شود آیا کمی
دست هایم را بگیری بین دستانی که نیست؟

وقت رفتن می شود با بغض می گویم نرو
پشت پایت اشک می ریزم در ایوانی که نیست

میروی و خانه لبریز از نبودت میشود
باز تنها میشوم با یاد مهمانی که نیست

رفته ای و بعد تو این کار هر روز من است
باور اینکه نباشی کار آسانی که نیست

بیتا امیری
 
امضا : ش.م.ی.م فرهادی

ش.م.ی.م فرهادی

نویسنده ادبیات
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,691
پسندها
18,253
امتیازها
44,573
مدال‌ها
23
  • #1,212
رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزن

ابتدای یک پریشانیست حرفش را نزن

گفته بودی چشم بردارم من از چشمان تو ...
چشمهایم بی تو بارانیست حرفش را نزن

آرزو داری که دیگر بر نگردم پیش تو
راه من با اینکه طولانیست حرفش را نزن

دوست داری بشکنی قلب پریشان مرا
دل شکستن کار آسانیست حرفش را نزن

عهد بستی با نگاه خسته ای محرم شوی
گر نگاه خسته ما نیست حرفش را نزن

خورده ای سوگند روزی عهد خود را بشکنی
این شکستن نا مسلمانیست حرفش را نزن

خواستم دنیا بفهمد عاشقم گفتی به من
عشق ما یک عشق پنهانیست حرفش را نزن

عالمان فتوی به تحریم نگاهت داده اند
عمر این تحریم ها آنیست حرفش را نزن

حرف رفتن میزنی وقتی که محتاج توام
رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزن
 
امضا : ش.م.ی.م فرهادی

ش.م.ی.م فرهادی

نویسنده ادبیات
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,691
پسندها
18,253
امتیازها
44,573
مدال‌ها
23
  • #1,213
دیده بارانی و دل کرده هوایت چه کنم؟
تو نبودی و ز غم پر شده جایت چه کنم؟

نرود پای دلم غیر رهی جز ره تو
غیر از این جان که فدا گشته برایت چه کنم؟

...
این روا نیست که اینگونه دل آزار شدی
صنما..با دله افتاده به پایت چه کنم؟

میکنی بر همه جانم تو خدایی اما
دله سنگی که خدا کرده عطایت چه کنم؟

بی تو این سینه کویریست به پهنای سراب
بی خدا....با تو و این جور و جفایت چه کنم؟

قاب عکس تو کند ولوله در سینه بپا
مانده ام با هوس زنگ صدایت چه کنم...
 
امضا : ش.م.ی.م فرهادی

ش.م.ی.م فرهادی

نویسنده ادبیات
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,691
پسندها
18,253
امتیازها
44,573
مدال‌ها
23
  • #1,214
عشق ، مابین من و تو ، اعــتباری بیش نیست
نازنین ! دنـیا بدون هم ، حـــصاری بیش نیست

اینکه بدجور عاشقت هستم ، خودش یک مدرک است
این تعــهدنامه ها ، قـول و قراری بیش نیست

...
روز و شب بگذار ، مردم پشت ما غیبت کنند
پیش چشمم ، صحبت مردم ، بخاری بیش نیست

درد بسیار است ، اما چاره اش آغوش توست
دردهایم ، پیش عشق تو ، غباری بیش نیست

حاصل یک عمر عاشق بودنم ، لبخند توست
سهمم از پایـیـز لبهایت ، اناری بیش نیست

روزهای سخت ، دارد کم کم آسان می شود
این غزل ها هم عزیزم ! ، یادگاری بیش نیست
 
امضا : ش.م.ی.م فرهادی

تینا مسافر

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
131
پسندها
694
امتیازها
6,613
مدال‌ها
6
  • #1,215
من خود دلم از مهر تو لرزید وگرنه
تیرم به خطا میرود اما به هدر نه

دل خون‌شده‌ی وصلم و لب‌های تو سرخ است
سرخ است ولی سرخ‌تر از خون جگر، نه!

با هرکه توانسته کنار آمده ، دنیا
با اهل هنر؟آری، با اهل نظر؟نه

بدخلقم و بدعهد و زبان بازم و مغرور
پشت‌سر من حرف زیاد است، مگر نه؟

یک‌بار به من قرعه‌ی عاشق شدن افتاد
یک‌بار دگر، بار دگر، بار دگر، نه!

فاضل نظری
 
امضا : تینا مسافر

تینا مسافر

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
131
پسندها
694
امتیازها
6,613
مدال‌ها
6
  • #1,216
نیمی از جان مرا بردی محبت داشتی!
نیم دیگر را هم هروقت،فرصت داشتی

بر زمین افتادم و دیدم به سمتم می‌دوی
دست یاری چیست،سودای غنیمت داشتی!

سجاد سامانی
 
امضا : تینا مسافر

تینا مسافر

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
131
پسندها
694
امتیازها
6,613
مدال‌ها
6
  • #1,217
این هست و نیست را به خدا ما نخواستیم
دنیا تمام مال شما، ما نخواستیم

تشویش تاج و تخت و تمنای آب و نان
باشد برای شاه و گدا، ما نخواستیم

دلخوش به اینکه فاتح قلبم شدی مباش!
اینجا کسی نیامده تا ما نخواستیم

غم هم نشد نصیب دل تنگدست من
قسمت نشد وگرنه کجا ما نخواستیم؟!

زیبا و زشت،ظاهر و باطن،دروغ و راست
بازی بس است آینه‌ها، ما نخواستیم...
 
امضا : تینا مسافر

AYDA HOSSINY

کاربر فعال
سطح
33
 
ارسالی‌ها
749
پسندها
39,011
امتیازها
58,773
مدال‌ها
22
  • #1,218
بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی وبین من وتو فاصله هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
باز می پرسمت از مسئله دوری وعشق
وسکوت تو جواب همه مسئله هاست
 
امضا : AYDA HOSSINY

تینا مسافر

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
131
پسندها
694
امتیازها
6,613
مدال‌ها
6
  • #1,219
گفتم بدوم تا تو همه فاصله‌ها را
تا زودتر از واقعه گویم گله‌ها را
چون آینه رو به تو نشستم که ببینی
در من اثر سخت‌ترین زلزله هارا !
پرنقش‌تر از فرش دلم بافته‌ای نیست
از بس که گره زد به گره، حوصله‌هارا...

محمدعلی بهمنی
 
امضا : تینا مسافر

AYDA HOSSINY

کاربر فعال
سطح
33
 
ارسالی‌ها
749
پسندها
39,011
امتیازها
58,773
مدال‌ها
22
  • #1,220
لبت نه گوید و پیداست می‌گوید دلت آری
که اینسان دشمنی ، یعنی که خیلی دوستم داری
دلت می‌آید آیا از زبانی این همه شیرین
تو تنها حرف تلخی را همیشه بر زبان آری؟
نمی‌رنجم اگر باور نداری عشق نابم را
که عاشق از عیار افتاده در این عصر عیاری
چه می‌پرسی ضمیر شعرهایم کیست آنِ من
مبادا لحظه‌ای حتی مرا اینگونه پنداری
ترا چون آرزوهایم همیشه دوست خواهم داشت
به شرطی که مرا در آرزوی خویش نگذاری
چه زیبا می‌شود دنیا برای من اگر روزی
تو از آنی که هستی ای معما پرده برداری
چه فرقی می‌کند فریاد یا پژواک جان من
چه من خود را بیازارم چه تو خود را بیازاری
صدایی از صدای عشق خوشتر نیست حافظ گفت
اگر چه بر صدایش زخم ها زد تیغ تاتاری
 
امضا : AYDA HOSSINY

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا