مرثیه ای برای پرستوها
شاعر : عبدالرضا قنبری
شعله را
طاقت قفس نیست
کاش
باران
کینه ابرهای تیره را
می شست
ودستان تاول زده ی زمین
کبوتران خود را پرواز نمی داد،
تا آسمان
قافیه نمی باخت.
دریغا!
زنان گیسو بر آب داده
خاکستر شوهران خود را
در طاقچه ی خاطرات
به نظاره نشسته اند.
ای کاش!
پس مانده های شعرم را
در چاهای اساطیری
فرو می ریختم
ومن
مرثیه سرای
پرستو ها نمی شدم.