همگانی "تاپیک جامع اشعار شاعران پارسی"

HAD!S

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
21/5/17
ارسالی‌ها
1,043
پسندها
1,513
امتیازها
13,673
مدال‌ها
12
سن
25
سطح
10
 
  • نویسنده موضوع
  • #101
حال من

شاعر : امیرعلی نوری

گرچه گاهی حال من مانند گیسوهای توست
چشمه ی آرامشم پایین ابروهای توست

خنده کن تا جای خون در من عسل جاری کنی
بهترین محصول ها مخصوص کندوهای توست

فتنه ها افتاده بین روسری های سرت
خون به پا کردی ، ببین! دعوا سر موهای توست

کار دنیا را بنازم که پر از وارونگی ست
یک پلنگ مدعی در دام آهوهای توست

فتح خواهم کرد روزی سرزمینت را اگر
لشکری آماده پشت برج و باروهای توست

شهر را دارد به هم می ریزد امشب، جمع کن
سینه چاکی را که م**س.ت از زخم چاقوهای توست

کوک کن ، بردار سازت را ، برقصان و برقص
زندگی آهنگ زیبای النگوهای توست

خوش به حال من که می میرم برایت اینهمه
مرگ امکانی به سمت نوشداروهای توست
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : HAD!S

HAD!S

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
21/5/17
ارسالی‌ها
1,043
پسندها
1,513
امتیازها
13,673
مدال‌ها
12
سن
25
سطح
10
 
  • نویسنده موضوع
  • #102
طلوع عشق

شاعر : امیرعلی نوری

در طلوع عشق می خواهم که مهمانم شوی
تا سحر در خلوتم مهمان دستانم شوی

پا گذاری در شب خالی و تنهای دلم
تا سپیده روشنایی بخش چشمانم شوی

گُر بگیرم در تبت از گرمی آغوش تو
در زمستان چون بهاران باغ و بستانم شوی

می نویسم از دو چشمت تا بدانی عاشقم
دوست دارم امشبی م**س.ت و غزلخوانم شوی

خواستم تا که بمانی در کنارم لحظه ای
باز یکبار دگر هم عهد و پیمانم شوی

"آمدی جانم به قربانت"، ولی در هر قدم
دل شکستی ، کاشکی اینبار درمانم شوی
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : HAD!S

HAD!S

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
21/5/17
ارسالی‌ها
1,043
پسندها
1,513
امتیازها
13,673
مدال‌ها
12
سن
25
سطح
10
 
  • نویسنده موضوع
  • #103
دنیایم شدی

شاعر : امیرعلی نوری

غصه ی دنیا ندارم، چون تو، دنیایم شدی
حسرت فردا ندارم، چون تو، فردایم شدی

داده ام گلخانه ام را دست تو ای نازنین
باغبان ِ مهربان ِ جمله گلهایم شدی

ماه وخورشید و فلک،دیگر نمیخواهم که تو
روشنی ِ دلپذیر ِ روز و شبهایم شدی

بی تو تنهایی مرا، بدجور تنها کرده بود
آمدی،، دیگر حبیب قلب تنهایم شدی

همچو ماهی بودم و در حسرت آب روان
با وجودت خوب من، مانند دریایم شدی

غصه ا ی دیگر ندارم، در دل حسرت کشم
خط بطلانی به روی درد و غمهایم شدی
 
امضا : HAD!S

HAD!S

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
21/5/17
ارسالی‌ها
1,043
پسندها
1,513
امتیازها
13,673
مدال‌ها
12
سن
25
سطح
10
 
  • نویسنده موضوع
  • #104
دنیایم شدی

شاعر : امیرعلی نوری

غصه ی دنیا ندارم، چون تو، دنیایم شدی
حسرت فردا ندارم، چون تو، فردایم شدی

داده ام گلخانه ام را دست تو ای نازنین
باغبان ِ مهربان ِ جمله گلهایم شدی

ماه وخورشید و فلک،دیگر نمیخواهم که تو
روشنی ِ دلپذیر ِ روز و شبهایم شدی

بی تو تنهایی مرا، بدجور تنها کرده بود
آمدی،، دیگر حبیب قلب تنهایم شدی

همچو ماهی بودم و در حسرت آب روان
با وجودت خوب من، مانند دریایم شدی

غصه ا ی دیگر ندارم، در دل حسرت کشم
خط بطلانی به روی درد و غمهایم شدی
 
امضا : HAD!S

HAD!S

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
21/5/17
ارسالی‌ها
1,043
پسندها
1,513
امتیازها
13,673
مدال‌ها
12
سن
25
سطح
10
 
  • نویسنده موضوع
  • #105
ورود عشق

شاعر : امیرعلی نوری

من از احساس سرما، گرم برف بوسه‌ات بودم
ولی بر گرمی لب‌های سرمایت نیفروزم

تو در بارانِ آن شب، از دل دریا چه آوردی؟
که بعد از سال‌ها، امروز هم، محو و مه آلودم!

عروس معتدل را عقد دریا و زمین کردم
من آن افراط و تفریطم، مپرس از دیر یا زودم!

فقط در فکر بالا رفتنم از پله‌ی فطرت
به آخر می‌رسم آیا و یا در راه، نابودم؟

خودش هستی- همان شاید که باید می‌شدی- اما
چقدر از دوری چشمان امید تو فرسودم

هزاران کاروان از دوری‌ات طی شد ولی بنگر
که در نزدیکی کنعان، زلیخا کرده مسدودم!

من اینجا، پشت دیوار تماشای تو مجروحم
نگاهی از تو با خود می‌برد تا مرز بهبودم

ورای جنگ‌های زشت و زیبا، جستجویم کن
در آتش‌بازی رنگین ابراهیم، نمرودم!

ورود عشق، از درهای ناممکن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : HAD!S

HAD!S

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
21/5/17
ارسالی‌ها
1,043
پسندها
1,513
امتیازها
13,673
مدال‌ها
12
سن
25
سطح
10
 
  • نویسنده موضوع
  • #106
نیت خیر

شاعر : امیرعلی نوری

نيتت خير است اما بازهم شر مي شود
مي رسي و حال من از قبل بدتر مي شود

تا رسيدن عاشقيم اما نه از آنجا به بعد
مثل دينداري که وقت مرگ کافر مي شود

چون عبور ابر بي باراني از روي کوير
با وجودت حسرتم چندين برابر مي شود

گرچه لبهاي من از بي صحبتي خشکيده است
تا دلت مي خواهد اما گونه ام تر مي شود

از سکوت آنقدر لبريزم ،تصور مي کنم
گوشهايم عاقبت از شدتش کر مي شود

آدمي سرخورده باشد ،ساده مي ريزد بهم
غنچه ی پژمرده خيلي زود پرپر مي شود
 
امضا : HAD!S

HAD!S

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
21/5/17
ارسالی‌ها
1,043
پسندها
1,513
امتیازها
13,673
مدال‌ها
12
سن
25
سطح
10
 
  • نویسنده موضوع
  • #107
مترسک دلم

شاعر : حامی شریبی

بیا
برای مترسک دلم
قصه بگو
کلاغ …
ازآن همت
- سی -
مرغ
ازآن
اتفاق داغ
راستی
چرا ؟؟؟
زمین
پرازبغض
و
سایه های کینه اش
بزرگ شده
چه آشی پخته ….
انسان
برای
انسان
چه بوی بدی
میدهد
این
یک وجب
روغن
داغ !!!
کلاغ
 
امضا : HAD!S

HAD!S

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
21/5/17
ارسالی‌ها
1,043
پسندها
1,513
امتیازها
13,673
مدال‌ها
12
سن
25
سطح
10
 
  • نویسنده موضوع
  • #108
سرزمین عشق

شاعر : رامک سلیم

در سرزمین عشق که درگیر جنگ نیست ،
من در اسارت توام و این قشنگ نیست

تصویر ماه و سایه‌ی آهو ، در آب و شب
آیا همین دلیلِ فریب پلنگ نیست ؟!

این طرح یادگاری خنجر به روی تو
ای دل ! مرا ببخش که خوش آب و رنگ نیست

در اوج ، اندکی هم از آینده‌ات بترس
هیچ اعتبار به حرکت الاکلنگ نیست

پایان زندگیّ من انگار بهتر است ؛
معطل نکن اجل ! که مجال درنگ نیست ...
 
امضا : HAD!S

HAD!S

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
21/5/17
ارسالی‌ها
1,043
پسندها
1,513
امتیازها
13,673
مدال‌ها
12
سن
25
سطح
10
 
  • نویسنده موضوع
  • #109
مترسک

شاعر : نسیم بیرانوند

تنهاست در این مزرعه ، همواره مترسک
با شال و کلاه و شنلی پاره ، مترسک

شب خواب که میبیند از این مزرعه رفته است
تب میکند از غصه ی یکباره مترسک

هر روز کلاغ و شَبَـح ِ تیره ی طوفان
دلواپس ِ ویرانی سیاره، مترسک

در جمع، صدا میزند او را زن دهقان
هی لنگ ِ پدرسوخته ، بیکاره مترسک

دیروز کلاغ آمد و در گوش چپش گفت:
«آخر به خدا میشوی آواره، مترسک»

امروز در آن مزرعه طوفان شد و جا ماند
تنها ، ش ِن ِل ِ پاره ی بیچاره، مترسک
 
امضا : HAD!S

HAD!S

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
21/5/17
ارسالی‌ها
1,043
پسندها
1,513
امتیازها
13,673
مدال‌ها
12
سن
25
سطح
10
 
  • نویسنده موضوع
  • #110
اولین

شاعر : علی حاتمیان

همه از اولینشان می گویند...
اولینم را که به یاد می آورم;
پر میشوم از آخرین باران پاییزی
و آسمان دلم به استراتوس های گاه و بیگاه
نیشخند میزند...
 
امضا : HAD!S

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا