همگانی "تاپیک جامع اشعار شاعران پارسی"

HAD!S

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
21/5/17
ارسالی‌ها
1,043
پسندها
1,513
امتیازها
13,673
مدال‌ها
12
سن
25
سطح
10
 
  • نویسنده موضوع
  • #121
تا کجا

شاعر : حامد فدایی

خوش مي بري قلب مرا
"اما نگويي تا كجا"
عشقت نشسته بر دلم
عشق تو و اين تكه جا

شبيه رويش گلي
در اولين شب بهار
باران عاشقي تويي
بر تن خسته ام ببار

طلوع خورشيدي مگر
عالم ز تو نوراني است
روي مگردان از دلم
عشق تو جاوداني است

يك دم جدا از تو نشد
اين دل گوشه گير من
تا به ابد دعا كنم
شايد شوي تقدير من

شايد تو سهمم نشوي
عشقت ولي سهم من است
هميشه تنهايي و غم
پايان عاشق شدن است

شاعر شعر تو شدم
چاره جز اين چيست مرا
تو سهم ديگري شوي
جز تو كسي نيست مرا
 
امضا : HAD!S

HAD!S

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
21/5/17
ارسالی‌ها
1,043
پسندها
1,513
امتیازها
13,673
مدال‌ها
12
سن
25
سطح
10
 
  • نویسنده موضوع
  • #122
م**س.ت

شاعر : حامد فدایی

عشق م**س.ت و عقل م**س.ت و هوش م**س.ت
م**س.ت گشته جان از آن آغوش ، م**س.ت

دوش يارم باده اي داده مرا
گشتم از آن باده اش از دوش ، م**س.ت

گرچه رؤيا بود و خواب و آرزو
عقل من گشته از آن ، مخدوش ، م**س.ت

عاشقي را عاقلان نشناختند
عاشقان ديوانه اند ، مدهوش، م**س.ت

عقل چون از عشق مي لافد ، بگو
نوشد از باده، شود خاموش ، م**س.ت
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : HAD!S

HAD!S

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
21/5/17
ارسالی‌ها
1,043
پسندها
1,513
امتیازها
13,673
مدال‌ها
12
سن
25
سطح
10
 
  • نویسنده موضوع
  • #123
غروب

شاعر : حامد فدایی

غروب كه مي شود
انگار...
خون دل عاشقان را
ميپاشند روي صورت خورشيد
سرخي زيبايش...
نويد دلتنگي عاشقانه شبانگاهي است

غروب كه مي شود
عاشقي هواي ديگري دارد...
واي اگر...
جمعه هم باشد
 
امضا : HAD!S

HAD!S

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
21/5/17
ارسالی‌ها
1,043
پسندها
1,513
امتیازها
13,673
مدال‌ها
12
سن
25
سطح
10
 
  • نویسنده موضوع
  • #124
قید زمان

شاعر : حامد فدایی

دل را به غم سپردن
يكدم جهان نيارزد
عاشق شوي ، بداني
عشق بي بيان نيارزد

عشق را به شعر گفتن
آواز عاشقان است
بهتر ز شعر من هم
در اين ميان نيارزد

نام از تو دارد اين شعر
نشاني از عشق تو
داني كه بي تو هرگز
نام و نشان نيارزد

شعر من از دل آيد
دل هم اسير عشقت
گر عشق تو نباشد
دل بي گمان نيارزد

هميشه بايد باشي
گذشته ، اكنون ، فردا
در فعل "دوستت دارم"
قيد زمان نيارزد
 
امضا : HAD!S

HAD!S

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
21/5/17
ارسالی‌ها
1,043
پسندها
1,513
امتیازها
13,673
مدال‌ها
12
سن
25
سطح
10
 
  • نویسنده موضوع
  • #125
مقصود

شاعر : حامد فدایی

جز عشقِ تو اين دل به خدا هيچ نديد
با عشق عجين شد كه به اين نكته رسيد

مقصود ز خلقت بشر عاشقي است
فرموده خداوندِ جهان با تأكيد

باز گوييد و به آواز بلند فاش كنيد
از روز ازل خدا بداده است نويد

هر كه از عشق بميرد به شهادت مرده
در هر دو جهان شود به نيكي ، جاويد

حك كرده خدا به روي قلب عاشق
" مَنْ ماتَ مِنَ الْعِشق ، فَقَد ماتَ شَهيد"
 
امضا : HAD!S

HAD!S

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
21/5/17
ارسالی‌ها
1,043
پسندها
1,513
امتیازها
13,673
مدال‌ها
12
سن
25
سطح
10
 
  • نویسنده موضوع
  • #126
بیا بگو

شاعر : حامد فدایی

هر بار گفتم عاشقم
خنده به عشق من زدي
با خنده ات اي دلنشين
آتش به جان من زدي

صد بار رفتي نازنين
با ديگران ، گفتم خطاست
گفتي خطا كردم ولي
ديدم كه اين هم ادعاست

قلب تو آنِ من نشد
اين هم گناه تو نبود
من خود فريفتم قلب خود
از عاشقي ، اما چه سود

بيا بگو "دوستت دارم"
حتي براي دلخوشي
داني كه بي اين جمله هم
در قلب من با ارزشي

با "دوستت دارم" گفتنت
دنيا به پايان نرسد
دردي است درد عاشقي
آسان به درمان نرسد
 
امضا : HAD!S

HAD!S

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
21/5/17
ارسالی‌ها
1,043
پسندها
1,513
امتیازها
13,673
مدال‌ها
12
سن
25
سطح
10
 
  • نویسنده موضوع
  • #127
م**س.ت مستم کن

شاعر : اصغر رضامند

رهايم كـُن ،
بروووو(حقّا)
كه پشتم شكستي ،
ساده بودم بي ريـااا
من باتـو جانا
ولي افسـوس!!
نقابت رااا
نديـدم،
خرابم خـراب
به كـوي ميكـده
ساقي......
بنوشانم شـراب ،
مـرااا
م**س.تِ مستم كـُن
كه هـوشيـاري
نمي خـواهم
كه بيـزارِ بيـزار،
من ازخيلي .....
من از آدم
من از عالم
برووو(حقّا)
رهايم كـن
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : HAD!S

HAD!S

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
21/5/17
ارسالی‌ها
1,043
پسندها
1,513
امتیازها
13,673
مدال‌ها
12
سن
25
سطح
10
 
  • نویسنده موضوع
  • #128
نامه های عشق تو

شاعر : اصغر رضامند

ببيـن جانااا
سرشك ديدگانم رااا
مُچاله ،
نامه هاي عـشـق تووو
ميان دست هايم ،
كُنج ِدلم ،
دوتـا را بايگـاني ،
اوّلين و آخرين نامه
اوّلينش برايم
هـديه دادي
شمع و گـُل ،
پـروانه اي
يك بيت شعـر،
ازشهـريـار
نامه ي آخر برايم حرف دل
چنـدين ورق،
زخم زبان
چند سطـرنوشتـه ،
از هـدايـت ،
گِلايه ، بي نهايـت
مـراااا جانا دگـر
وقتي نمانـده
غـريبانه بايـد كه رفـت
كنـار ساحل ِ ،
مـوّاج عـشقم ،
بي سـروسامان
بسـوي سرنـوشـت
ببين ،
خورشيـد رااا
بـرآب شـد
شتـابان مي رسـد
آن موج قـد بالا
مـراااا(حق)
خـُدا حافظ دلا
 
امضا : HAD!S

HAD!S

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
21/5/17
ارسالی‌ها
1,043
پسندها
1,513
امتیازها
13,673
مدال‌ها
12
سن
25
سطح
10
 
  • نویسنده موضوع
  • #129
همه ی دلخوشی ام بود کنارت باشم
توی تقویم خودم فصل بهارت باشم
تو که دریایی و من ماهی تنگی کوچک
این چنین بود که یک عمر دچارت باشم
ماه بودی که شبی عکس تو در آب افتاد
و خدا خواست که دائم در مدارت باشم
مثل اهوازی و خون گرم ولی درد آلود
کاش میشد که خودم گرد و غبارت باشم
یا در آغوش بگیرم تن رنجور و پریشانت را
یا که تا آخر این قصه حصارت باشم
همه ی دلخوشی ام دیدن لبخندت بود
این دلیلیست که راهی دیارت باشم

#سجاد_صادقی
 
امضا : HAD!S

HAD!S

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
21/5/17
ارسالی‌ها
1,043
پسندها
1,513
امتیازها
13,673
مدال‌ها
12
سن
25
سطح
10
 
  • نویسنده موضوع
  • #130
من گرفتار خودم هستم و زندان خودم
هرچه کردم به خودم کردم و وجدان خودم
پسر نوحم و قربانی طوفان خودم

تک و تنها تر از آنم که به دادم برسند

آنچنانم که شدم دست به دامان خودم

موی تو ریخته بر شانه ی تو امّا من

شانه ام ریخته بر موی پریشان خودم

از بهشتی که تو گفتی خبری نیست که نیست

می روم سر بگذارم به بیابان خودم

آسمان سرد و هوا سرد و زمین سردتر است

اخوانم که رسیدم به زمستان خودم

تو گرفتار خودت هستی و آزادی هات

من گرفتار خودم هستم و زندان خودم

شب میلاد من بی کس و کار است ولی

باید امشب بروم شام غریبان خودم

یاسر قنبرلو
 
امضا : HAD!S

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا