- ارسالیها
- 7,915
- پسندها
- 55,416
- امتیازها
- 96,873
- مدالها
- 56
- نویسنده موضوع
- مدیرکل
- #11
〇
■تو را به یاد دارم
تورا به یاد دارم به همانگونه که در آخرین خزان بودی.
کلاه طوسی و دل آرام.
در چشمهای تو شعلههای شفق میجنگید.
و برگها در آب روح تو میافتاد.
پیچیده به بازوان من چون تاکی،
برگها صدای تو را میانباشت، صدای آهسته و آرام تو را.
هیمهی حیرتی که در ان تشنگیام میسوخت. سنبل آبیی شیرینی، تافته بر جانام.
چشمهای تو حس میکنم سفر دارد و دورست خزان:
کلاه طوسی؛ صدا، صدای پرندهیی؛ و دل همچو خانهیی
که به سوی آرزوهای ژرف من میکوچید
و بوسههای من فرومیافتاد، به شادیی اخگرها.
آسمان از يک ناو.
کشتزار از تپهها:
یاد تو از روشنیست، از دود، از آبگیری آرام! ورای چشمهای تو شعله میکشید شفقها، و برگهای خشک خزان ميان روح تو میچرخید.
■●شاعر: #پابلو_نرودا...
■تو را به یاد دارم
تورا به یاد دارم به همانگونه که در آخرین خزان بودی.
کلاه طوسی و دل آرام.
در چشمهای تو شعلههای شفق میجنگید.
و برگها در آب روح تو میافتاد.
پیچیده به بازوان من چون تاکی،
برگها صدای تو را میانباشت، صدای آهسته و آرام تو را.
هیمهی حیرتی که در ان تشنگیام میسوخت. سنبل آبیی شیرینی، تافته بر جانام.
چشمهای تو حس میکنم سفر دارد و دورست خزان:
کلاه طوسی؛ صدا، صدای پرندهیی؛ و دل همچو خانهیی
که به سوی آرزوهای ژرف من میکوچید
و بوسههای من فرومیافتاد، به شادیی اخگرها.
آسمان از يک ناو.
کشتزار از تپهها:
یاد تو از روشنیست، از دود، از آبگیری آرام! ورای چشمهای تو شعله میکشید شفقها، و برگهای خشک خزان ميان روح تو میچرخید.
■●شاعر: #پابلو_نرودا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.