متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

اشعار رهاشده کاربران مجموعه اشعار کاش می شد...|مارال کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Maraly0_0.r
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 15
  • بازدیدها 664
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Maraly0_0.r

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
241
پسندها
1,434
امتیازها
10,013
مدال‌ها
10
  • نویسنده موضوع
  • #11
کاش می‌شد
اسمان شب بنفش
اسمان روز نارنجی
اسمان مردم زرد
اسمان من صورتی
اسمان تو قرمز
اسمان کودکان سفید
تا خودشان نقاشیش کنند
اسمان زندگی هم رنگارنگ بود
 

Maraly0_0.r

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
241
پسندها
1,434
امتیازها
10,013
مدال‌ها
10
  • نویسنده موضوع
  • #12
کاشکی منم یه اسمان داشتم
میون همه اسمان ها توی کهکشون ها
خاطر ها می‌ساختم با مداد رنگی
و فرقی نمی کرد چه رنگی
 

Maraly0_0.r

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
241
پسندها
1,434
امتیازها
10,013
مدال‌ها
10
  • نویسنده موضوع
  • #13
کاش می شد هنوز بچه بودیم
توی کوچه ها ایلون و بیلون بودیم
کاشکی هنوز بچه بودیم
با عروسکامون مشغول بازی بودیم
کاشکی هنوز بچه بودیم
با ماشین هامون مشغول بازی بودیم
کاش من ‌هنوز بچه بودم
با زندگی مشغول خاطره بازی بودیم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Maraly0_0.r

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
241
پسندها
1,434
امتیازها
10,013
مدال‌ها
10
  • نویسنده موضوع
  • #14
کاش می‌شد زندگی خاطره سازی کنه
من رو با سر نوشت هم‌بازی کنه
من روی توی خونه همکاری کنه
من رو توکوچه همراهی کنه
 

Maraly0_0.r

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
241
پسندها
1,434
امتیازها
10,013
مدال‌ها
10
  • نویسنده موضوع
  • #15
کاش می‌شد مورچه بودم
چسبیده به بند پوتینت بودم
اهای اهای سربازه با تو بودما
یادت نره که فقط با تو بودما
 

Maraly0_0.r

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
241
پسندها
1,434
امتیازها
10,013
مدال‌ها
10
  • نویسنده موضوع
  • #16
کاش می‌شد خنده روی لب هامون زنجیر کنیم
به قول بچه ها که توی بازی زنجیر باف می‌گن
عمو زنجیر باف، زنجیر من رو بافتی و عمو میگه بله
حالا من می‌گم اهای لب‌خند زنجیرت رو بافتم
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا