- ارسالی‌ها
- 3,836
- پسندها
- 44,561
- امتیازها
- 74,373
- مدال‌ها
- 34
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.
درخواست تاپیک جامع درخواست جلد رمان
- وضعیت
- ارسالی‌ها
- 3,836
- پسندها
- 44,561
- امتیازها
- 74,373
- مدال‌ها
- 34
سلام درخواست جلد برای دلنوشته‌م رو داشتم
نام دلنوشته: مشکلی نیست
نام نویسنده: بیتا شایان
روی سایت | مجموعه دلنوشته‌ها‌‌ی مشکلی نیست | Bita.shayan کاربر انجمن یک رمان
نام مجموعه: مشکلی نیست نام نویسنده: بیتا شایان نام ویراستار: M A R Y تگ: منتخب مقدمه: کاش یاد بگیریم به جای تحقیر کردن، کسانی که موفق نیستند... به جای مسخره کردنِ کسانی که نقصی دارند، بگوییم: مشکلی نیست! تو تحت هر شرایطی موفقی تو در هر صورتی زیبایی؛ امّا... وای به حال این موجود دو پا؛ که گاهی...forum.1roman.ir
برای این درخواستم هم هنوز توسط طراح پیامی نگرفتم
امضا : Saba Abbasi
- ارسالی‌ها
- 3,836
- پسندها
- 44,561
- امتیازها
- 74,373
- مدال‌ها
- 34
سلام و وقت بخیر.
رتبه سوم اجتماعی | رمان روشن‌تر از آفتاب | سروش۷۳ نویسنده انجمن یک رمان
کد رمان: 3278 ناظر رمان: @sahel salehizade تگ: ویژه، رتبه سوم اجتماعی نام رمان: روشن‌تر از آفتاب ( جلد اول از مجموعه‌ی منشور حقیقت) نویسنده: علیرضا خواستار( سروش73) ژانر: #اجتماعی #تاریخی سبک: رئالیسم جادویی خلاصه: حدود چهارده قرن پیش، مردی فکور و متین به نام محمد(ص)، حقایقی ملکوتی را از عالم...forum.1roman.ir
درخواست جلد برای رمانم دارم.
عکس ها رو به طراح میدم.
نویسنده: علیرضا خواستار(سروش73)
ژانر: اجتماعی_ تاریخی
سبک: رئالیسم جادویی
زاویه ی دید: سوم شخص( محدود به ذهن)
نثر: ادبی
نون و القلم و ما یسطرون...
سوگند به قلم و آنچه می نویسند!
توجه: روشن تر از آفتاب، مبالغه ایست که در عین اِغراق، حقیقت محض می باشد!
خلاصه ی داستان:
حدود چهارده قرن پیش، مردی فکور و متین به نام محمد(ص)، حقایقی ملکوتی را از عالم بالا دریافت می کند که قریب به نیم قرن بعد، آوازه ی شهرت او نه تنها شبه جزیره ی عربستان بلکه ی قاره ی آفریقا و خاورمیانه را می پیماید و تا نزدیکی کلیسای واتیکان امروزی را...
امضا : Saba Abbasi
- ارسالی‌ها
- 4,870
- پسندها
- 77,374
- امتیازها
- 95,555
- مدال‌ها
- 48
تاپیک باز شد.
شما نویسندگان محترم می‌تونید برای آثارتون درخواست جلد بدید.
شما نویسندگان محترم می‌تونید برای آثارتون درخواست جلد بدید.
امضا : Maede Shams
- ارسالی‌ها
- 947
- پسندها
- 19,437
- امتیازها
- 42,073
- مدال‌ها
- 36
- سن
- 19
خداقوت. درخواست جلد داشتم برای داستان کوتاه.
پس از مشخص شدن طراح، با من گفتگویی بزنند تا عکس مدنظر رو بفرستم.
عنوان داستان: محبوس
نویسنده: پریچهر صادقی
سطح: حرفه‌ای
ژانر: #اجتماعی #درام
خلاصه:
«پدر دوباره به زندگی بازمی‌گردد»
پیشخدمت جوان کافه، پس از فوت پدرش، گرفتار غم و سردرگمی شدید می‌شود. هنگامی که او کیف پولی را زیر میز شماره‌ی «۹» پیدا می‌کند، با دیدن محتویات آن که شامل قطعه عکسی از دختری در کنار پدرش است، خود را ملزم به برگرداندن کیف به صاحبش می‌کند.
پس از مشخص شدن طراح، با من گفتگویی بزنند تا عکس مدنظر رو بفرستم.
داستان کوتاه در حال تایپ - داستان کوتاه محبوس | Cãlypso کاربر انجمن یك رمان
کد داستان کوتاه: 62 ناظر: @sogi.an عنوان داستان: محبوس نویسنده: پریچهر صادقی سطح: حرفه‌ای [سومین اثر منتخب در مسابقه -BSY-] ژانر: #اجتماعی #درام خلاصه: «پدر دوباره به زندگی بازمی‌گردد» پیشخدمت جوان کافه، پس از فوت پدرش، گرفتار غم و سردرگمی شدید می‌شود. هنگامی که او کیف پولی را زیر میز کنار...
forum.1roman.ir
عنوان داستان: محبوس
نویسنده: پریچهر صادقی
سطح: حرفه‌ای
ژانر: #اجتماعی #درام
خلاصه:
«پدر دوباره به زندگی بازمی‌گردد»
پیشخدمت جوان کافه، پس از فوت پدرش، گرفتار غم و سردرگمی شدید می‌شود. هنگامی که او کیف پولی را زیر میز شماره‌ی «۹» پیدا می‌کند، با دیدن محتویات آن که شامل قطعه عکسی از دختری در کنار پدرش است، خود را ملزم به برگرداندن کیف به صاحبش می‌کند.
امضا : سالخورده و گربه اش
- ارسالی‌ها
- 947
- پسندها
- 19,437
- امتیازها
- 42,073
- مدال‌ها
- 36
- سن
- 19
درخواست جلد برای رمان داشتم.
پس از مشخص شدن طراح، با من گفتگویی بزنند تا عکس مدنظر و جزییات رو مشخص کنم.
عنوان: قتل، کسب و کار من است.
نام نویسنده: پریچهر صادقی
ژانر: #جنایی #درام
خلاصه:
«شما سر موعدِ قرارداد به قتل خواهید رسید، اصلاً نگران نباشید!»
کار آدمکش، قانونی بود و او با مجوز رسمی از طرف «جمعیت متحد آدمکشان» با آن‌هایی که تبر در دست داشتند برای قطع ریشه‌ی زندگی خود، اما جرئتش را نداشتند، قراری می‌بست. شرایط معاهده، ساده بود و همه می‌دانستند که در هر شرایطی، مأموریت یک روز کاریِ آدمکش، انجام خواهد‌شد.
پس از مشخص شدن طراح، با من گفتگویی بزنند تا عکس مدنظر و جزییات رو مشخص کنم.
در حال تایپ | رمان مددکاران اجتماعی | Cãlypso کاربر انجمن یک رمان
کد رمان: 2939 ناظر: @ARAMIS_S عنوان: مددکاران اجتماعی نام نویسنده: پریچهر صادقی ژانر: #جنایی #درام خلاصه: *این رمان کمی پیش‌تر با نام «قتل، کسب و کار من است.» نگارش می‌شد. *درحال ویرایشات است، مطالعه نفرمایید.
forum.1roman.ir
عنوان: قتل، کسب و کار من است.
نام نویسنده: پریچهر صادقی
ژانر: #جنایی #درام
خلاصه:
«شما سر موعدِ قرارداد به قتل خواهید رسید، اصلاً نگران نباشید!»
کار آدمکش، قانونی بود و او با مجوز رسمی از طرف «جمعیت متحد آدمکشان» با آن‌هایی که تبر در دست داشتند برای قطع ریشه‌ی زندگی خود، اما جرئتش را نداشتند، قراری می‌بست. شرایط معاهده، ساده بود و همه می‌دانستند که در هر شرایطی، مأموریت یک روز کاریِ آدمکش، انجام خواهد‌شد.
امضا : سالخورده و گربه اش
- ارسالی‌ها
- 4,870
- پسندها
- 77,374
- امتیازها
- 95,555
- مدال‌ها
- 48
امضا : Maede Shams
سلام خسته نباشید درخواست جلد دارم برای رمان یادآور
مطلوب - رمان یادآور | ماهیار کاربر انجمن یک رمان
کد رمان: 3619 ناظر: @Aby_M تگ: مطلوب نام رمان: یادآور نویسنده: ماهیار ژانر: #جنایی #تریلر خلاصه: نقابی از جنس مهر روی صورت زده؛ اما در پس این نقاب کسی است که باکی از کشتن ندارد. قصدش انتقام نیست! می‌خواهد بازی کند و بازیکن‌هایش را یک به یک از میان بردارد؛ هدفش از آغاز این بازی یادآوری...
forum.1roman.ir
- ارسالی‌ها
- 447
- پسندها
- 5,121
- امتیازها
- 21,973
- مدال‌ها
- 12
متوسط | مجموعه داستان قصه‌های سپید | پناه سازگار کاربر انجمن یک رمان
کد داستان: 227 ناظر: @Sarina Alipur مجموعه داستان: قصه‌های سپید نویسنده: پناه سازگار ژانر: #اجتماعی #عاشقانه #جنایی خلاصه: دادیاری به حکم صدق ادعای باطلی را آشکار می‌کند. دخترکی روستایی، شهری را ملاقات می‌کند با شوق و ذوق و گریه و غم و شادی آمیخته درهم. لاک پشت کوچکی نکته‌ای یادآور می‌شود. زنی...
forum.1roman.ir
امضا : پناه سازگار
- ارسالی‌ها
- 1,570
- پسندها
- 14,924
- امتیازها
- 35,373
- مدال‌ها
- 34
- سن
- 18
سلام، خسته نباشید
می‌خوام فقط نام نویسنده از "زریم" به "زری مصلح" تغییر کنه، همین جلد خوبه.
نام رمان: محوطه‌ی جریمه‌ی شیدایی
نویسنده: زری مصلح
ژانر: #درام #عاشقانه #اجتماعی
خلاصه: عشق نوپایی که در مقابل عشق به خانواده پشیزی نمی‌ارزید، به امان خدا رها شد. اکنون پس از مدت‌ها، دو طرف این عشق، با هم روبرو شده‌اند. شایان به دنبال جواب سوال‌های بی‌جوابش است و یلدا جوابی برای سوال‌های شایان ندارد. اوضاع به گونه‌ای درهم است که هیچ کسی، راهی را در نظر ندارد که جاده زندگی و شیدایی را برایشان هموار سازد، علی‌رغم این‌که حق این دو رسیدن به هم است. حال اگر کسی هم...
می‌خوام فقط نام نویسنده از "زریم" به "زری مصلح" تغییر کنه، همین جلد خوبه.
نام رمان: محوطه‌ی جریمه‌ی شیدایی
نویسنده: زری مصلح
ژانر: #درام #عاشقانه #اجتماعی
خلاصه: عشق نوپایی که در مقابل عشق به خانواده پشیزی نمی‌ارزید، به امان خدا رها شد. اکنون پس از مدت‌ها، دو طرف این عشق، با هم روبرو شده‌اند. شایان به دنبال جواب سوال‌های بی‌جوابش است و یلدا جوابی برای سوال‌های شایان ندارد. اوضاع به گونه‌ای درهم است که هیچ کسی، راهی را در نظر ندارد که جاده زندگی و شیدایی را برایشان هموار سازد، علی‌رغم این‌که حق این دو رسیدن به هم است. حال اگر کسی هم...
آخرین ویرایش
امضا : Z.MOSLEH❁
- وضعیت
