مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

nam nam

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
18/6/24
ارسالی‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #2,311
میشه زود بگید
من دنبال رمانی میگردم که درباره یه دختر و پسری هست که باهم تویه دانشگاه هستن و باهم لج و لجبازی دارن که یه روز پسره روی دختره شیرینی خامه ای پرت میکنه و دختره هم مجبور میشه توی دست شویی دانشگاه حموم کنه که در این وقت هم پسره میره و لباس دختره رو میدزده لطفا اگه میدونید اسمشو بگید تورو خدا چند ساله دارم دنبالش میگردم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ANAM CARA

omid_radmehr

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
15/10/23
ارسالی‌ها
4
پسندها
4
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #2,312
درمورد دختری هست که پدرش معتاد بود و اونو میفروشه به یک خانواده خیلی ثروتمند و اون دختر کلفت یک عمارت میشه و بعدش عاشق پسرِ اون خونواده میشه..پدرِ اون پسره قاچاقِ انسان میکرد و آخرش معلوم میشه پسرش داشته با پلیس همکاری میکرده که پدرش رو گیر بندازه..در نهایت دختره با پسره ازدواج میکنه و...
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ANAM CARA

99maryam

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
24/6/24
ارسالی‌ها
5
پسندها
8
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #2,313
سلام ی رمان بود اسم شخصیت ها و رمان یادم نیست ولی پلیسی بود پسره با دختره میرن خارج ی قسمتیش رو یادمه پسره لپتاپ رو از تختش درمی آورد راپورد میداد ب رئیسش و از تراس اتاق خودش سعی می‌کرد وضعیت دختره ک تو اتاق بغلیش بود رو بفهمه که نمیتونه ، دختره تو محل کارش با پسره با حجاب بود ولی دور از چشم اونا با عربا معامله می‌کرد لباس خوب میپوشید براشون
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ANAM CARA

99maryam

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
24/6/24
ارسالی‌ها
5
پسندها
8
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #2,314
ی رمان دیگه هم بود پسره ی داداش داشت که بخاطر ارث و میراث ی تصادف راه میندازه تا بتونه داداششو نازا کنه پسره هم از تو تصادف بوده چیزیش نمیشه و الکی خودش رو ب نازایی بودن و لالی میزنه و رو ویلچر میشینه تا ی خدمتکار میارن براش پسره عاشق خدمتکار میشه ولی نمیدونه ک دختره با داداش عوضیش...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

99maryam

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
24/6/24
ارسالی‌ها
5
پسندها
8
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #2,315
ی رمان هم بود که از همون اول داستان پسره میره دختره رو میدزده میبره تو شمال تو کلبش نگه میداره ی کارایی میکنن فک کنم سر پسره هم خون میشه تو اون هولواوش اسم چی بود؟؟؟
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ANAM CARA

99maryam

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
24/6/24
ارسالی‌ها
5
پسندها
8
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #2,316
سلام ی رمان بود دختره تو مرده شور خونه روستا کار می‌کرد کسی اسمشو میدونه؟مامانبزرگشم میشوره
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ANAM CARA

99maryam

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
24/6/24
ارسالی‌ها
5
پسندها
8
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #2,317
سلام ی رمانی بود دختره با هزاران تلاش و جهشی خوندن تو درسا میتونه تو سن کم استاد دانشگاه دامپزشکی بشه وارد دانشگاه ک میشه دانشجو ها اذیتش میکنن بخاطر سنش و ی پسره هم خیلی تو کفشه همش اذیتش میکنه و باهاش شوخی میکنه و اینا برای یادگیری بیشتر میرن شمال اونجا دختره میخواد ب دانشجو ها یاد بده گاو چجوری میزاد و پسره هم اداشو درمیاره و با تعجب نگا میکنه میگه تا ارنج؟؟دختره هم بزور خودشو نگه میداره و داستانیه اصن کسی اسمشو میدونه؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ANAM CARA

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
عقب
بالا