مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

Roman2st

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
3/7/24
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #2,321
سلام یه رمانی بود که فقط خلاصه شو دیده بودم ولی اسمش یادم نیست موضوعش ازاین قراره که پسره برای انتقام از پسرعموش داخل خونه پسرعموئه دوربین میزاره و هرروز زیرنظرشون داره واینکه کم کم عاشق زنش میشه ازاین راه میخاد انتقام بگیره
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ANAM CARA

آتوسا.

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
3/7/24
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #2,322
سلام
به رمانی بود نه اسم خودش نه شخصیتاش یادم میاد ولی خیلی رو مخمه:melting-face:
اینطوری بود که یه دختری با پسری دوست میشه و پسره اونو می‌بره پیش خانوادش اسم فک کنم جک بود تو همین مایه ها و از لحظه ورود هم تمام گوشی و لب تاپ و اینارو میگیرن بعد این پسره با زن یه مافیا فرار می‌کنه زنه هم ازش حامله بوده و میمونه این دختر که پسره میگیرتش و بهش میگه تا وقتی دوست پسرت نیاد تو همین جایی یه جاییشم همین مافیاعه بهش یه گردنبند میده که درواقع ردیاب بوده و بزور تو گردن این دختر می‌زاره(با عمل جراحی) و دیگه اخراشم یه سگ همین شونه دختره رو گاز میگیره و حامله هم بوده و تا ببرنش بیمارستان توسط برادر همین مافیا فکر کنم دزدیده میشه که بعد برمیگرده و اخراشم برای ازدواجشون پسره یه خونه قدیمی از پدر و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ANAM CARA

Artemis2

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
4/7/24
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #2,323
سلام من یه رمانیو میخوام یه دختر خیلیییی خجالتی و بی اعتماد به نفسی بود یع پسری میاد که خیلی عالیع و کلی باهاش وقت میگذرونه عاشقش میکنه و بهش میگه نباید انقدر خجالتی باشیو اینا و این بهش اعتماد میکنه ولی یهو پسره میذاره میره کلا
دختره خودشو غرق کارررر و درس میکنه کلیییی و سعی میکنه پیشرفت کنه و دیگه بی اعتماد بع نفس نباشه وقتی پسره برمیگرده میبینه این یه ادم دیگع شده
همینقدر یادمه
کسی اسمشو میدونه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ANAM CARA

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
عقب
بالا