مباحث متفرقه پیدا کردن رمان‌های بی‌نام

شاپرک۸۰

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
15/3/25
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #2,531
سلام عزیزان، دنبال یه رمانی بودم که تنها چیزی که یادم میاد اینکه، دختره تو خانواده سختگیری بوده و فکرکنم دوستش اونرو مجبور میکنه که برن پیش یه پسره که مدل انتخاب میکنه. دختره مجبور میشه بره تو دفتره پسره و اونجا پسره بهش میگه چون باید همه چی رو مطمئن بشم لباستو دربیار دختره هم در میاره. بعداز اونجا اومدن بیرون دختره رفت لباس ست خرید و بعدش رو زیاد یادم نمیاد. و فکرکنم بعدا با همون پسره ازدواج میکنه و پسره هم نمیزاره کسی اون دختره رو بدون لباس ببینه
 

بهنواز

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
27/3/25
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #2,532
سلام دوستان اسم یه رمان و میخوام، یه رمانی بود که دختره پزشک قلب بود و تو بیمارستان عاشق همکارش شد ولی فکر میکرد اون یکی دیگه رو دوست داره ولی پسره هم عاشقش بود و روزی که قرار بود از دختره خاستگاری کنه ماشین زد بهش ولی خوب شد بعدش خلاصه قرار شد ازدواج کنن ولی پول کم داشتن برای خرید خونه،رفتن عسلویه یه مدت کار کردن تا پول جمع کنن و خلاصه ازدواج کردن و دوتا بچه اوردن ولی فکر کنم بعد به مشکل خورد زندگیشون و بقیه اش رو یادم نیست.
 

Lalehjavdan

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
28/3/25
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #2,533
یه رمانی خوندم دختره خودش نامزد داشت میخواستن ازدواج کنند به پول احتیاج داشتن رفت از یه پسره بگیره پسره بهش تهمت دزدی میزنه ازش فیلم گرفت بعد مجبورش کرد باهاش ازدواج کنه .بعد از چند وقت از پیش این مرده فرر میکنه میره خارج اسم شخصیت هایادم نمیاد
 

sajedehj

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
14/4/25
ارسالی‌ها
3
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #2,534
رمان دختر مشکل قلبی داره و ی خواهر بزرگ تر از خودش داره که از مادرش نیست و مادرش فوت کرده مادر دختر خیاط و خارج میره و قتی مادرش میره خارج میره خونه خواهرش با دوست خواهرش اشنا میشه که پسره و از اون خوشش میاد پسره ولی نه بعد خوشش میاد هی دختر از مدرسه به خونه میبره و فکر کنم اسم پسره شهاب باشه و دختره نفس بعد دختره قبل از عمل ی نامه مینویسه واسه پسره که من دوست دارم اینا پسره بزرگ تر از بود ی چند سالی پسره میفهمه تا اینجاشو یادمه فقط مرسی♥️
 

sajedehj

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
14/4/25
ارسالی‌ها
3
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #2,535
سلام عزیزان، دنبال یه رمانی بودم که تنها چیزی که یادم میاد اینکه، دختره تو خانواده سختگیری بوده و فکرکنم دوستش اونرو مجبور میکنه که برن پیش یه پسره که مدل انتخاب میکنه. دختره مجبور میشه بره تو دفتره پسره و اونجا پسره بهش میگه چون باید همه چی رو مطمئن بشم لباستو دربیار دختره هم در میاره. بعداز اونجا اومدن بیرون دختره رفت لباس ست خرید و بعدش رو زیاد یادم نمیاد. و فکرکنم بعدا با همون پسره ازدواج میکنه و پسره هم نمیزاره کسی اون دختره رو بدون لباس ببینه
ا
سلام دوستان من دنبال یه رمان هستم درست خلاصه شو یادم نمیاد ولی درباره ی این بود که دختره فکر میکنم مادرو پدرش و از دست داده بود بعد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

sajedehj

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
14/4/25
ارسالی‌ها
3
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #2,536
سلام یه رمانی چند سال پیش خوندم ولی یادم نمیاد اسمش چیه و دنبالشم اگه کمک کنین پیداش کنم ممنون میشم رمان اینجوری شروع میشه که دختره که اسمشو یادم نیست عاشق یه پسره شده و عشقشون دو طرفه اس ولی پسره تا وقتی که برادر بزرگش ازدواج نکنه نمیتونه ازدواج کنه دختره هم همش از سرش باز میکرد خواستگارا رو خانواده اش هم سخت میگرفتن و حتی اجازه نداده بودن به دختره که بره دانشگاه خلاصه میگذره و پدر دختره اونو مجبور میکنه که با خواستگار بعدیش حتما ازدواج کنه و برخلاف میل دختره ازدواج میکنن روز بعد مراسم عروسی دختره متوجه میشه که اون پسره که باهاش ازدواج کرده برادر عشقشه و اصلا تا اون موقع اجازه نداده بود به شوهرش که بهش نزدیک بشه و پسره هم که فکر میکرده...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

mohana123

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
15/4/25
ارسالی‌ها
3
پسندها
0
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #2,537
سلام،یه رمان بود که دختر پزشک بود و با یه مرد متاهل که اونم دکتر بوده صیغه میکنن و به خاطر حاملگی همسر اول مرد از هم جدا میشن،دختره هم باردار بوده و برای این که کسی نفهمه با عشق قدیمی اش صوری ازدواج میکنن،این دختره یه پسر داشته که به خاطر ابرو به عنوان برادرش بزرگ شده
 

mohana123

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
15/4/25
ارسالی‌ها
3
پسندها
0
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #2,538
سلام،یه رمان بود که دختر پزشک بود و با یه مرد متاهل که اونم دکتر بوده صیغه میکنن و به خاطر حاملگی همسر اول مرد از هم جدا میشن،دختره هم باردار بوده و برای این که کسی نفهمه با عشق قدیمی اش صوری ازدواج میکنن،این دختره یه پسر داشته که به خاطر ابرو به عنوان برادرش بزرگ شده
کسی اسم این رمان و نمیدونه؟
 

Soofia

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
18/4/25
ارسالی‌ها
1
پسندها
0
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #2,539
با سلام خدمت تمامی عزیزان
طبق تقاضاهایی که داشتیم مبنی بر زدن این بخش، تاپیک زده شد؛ ولی در صورت رعایت نکردن قوانین تاپیک بسته خواهد شد‌.

قوانین:

●تاپیک برای پیدا کردن رمان های گمنام می باشد، پس لطفا "معرفی" یا "درخواست رمان" نداشته باشید!

●برای پیدا کردن رمان مد نظرتون، فقط کافیه که خلاصه ای از رمان یا نکته های بولد اون‌ رمان که به خاطر دارید رو بنویسید.

●دوستانی که داوطلب کمک کردن در این زمینه هستند و اسم اون رمان مجهول رو می دونند، اول باید بررسی کنند تا مطمئن بشوند که قبلا به اون سوال، پاسخی داده نشده باشه.

●برای پاسخ دادن از *نقل قول کردن* پست شخص مذکور...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

mohana123

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
15/4/25
ارسالی‌ها
3
پسندها
0
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #2,540
کسی اسم این رمان و نمیدونه؟
سلام،یه رمان بود که دختر پزشک بود و با یه مرد متاهل که اونم دکتر بوده صیغه میکنن و به خاطر حاملگی همسر اول مرد از هم جدا میشن،دختره هم باردار بوده و برای این که کسی نفهمه با عشق قدیمی اش صوری ازدواج میکنن،این دختره یه پسر داشته که به خاطر ابرو به عنوان برادرش بزرگ شده
اسم این رمان و کسی نمیدونه؟
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4,692
بازدیدها
2M
عقب
بالا